خبرگزاری شبستان: در چند روز گذشته کشور مصر دوباره شاهد درگیریهای شدید میان نیروهای امنیتی و مخالفان و تظاهرات کنندگانی است که بر افکار خود که با سیاستهای مرسی و اخوان المسلمین در تضاد می باشد، تاکید کرده اند؛ از یک سو در مناطق سوئز و استان های کانال سوئز حالت فوق العاده اعلام شده و ارتش شهر ها را در اختیار گرفته و این حالت فوق العاده در حال گسترش به سایر مناطق است. و از سوی دیگر در پایتخت، رسانه های مصری از اقدام نیروهای امنیتی مصر در ایجاد موانع سیمانی جدید در خیابان قصرالعینی برای تامین امنیت ساختمان های نخست وزیری، مجلس شورا و مجلس نمایندگان و جلوگیری از هر گونه تلاش تظاهرات کنندگان برای نزدیک شدن به این اماکن خبر دادند.
برای بررسی این نا آرامی ها و شرایط کنونی مصر نمی توان فقط به بررسی المان های داخلی پرداخت، مصر به عنوان یکی از همپیمانان رژیم صهیونیستی در گذشته و همسایگی با فلسطین و در حالت کلی تر، مصر به عنوان یکی از کشور های خاورمیانه همچون سایر کشور های این حوزه، همواره مورد توجه قدرت های بین المللی بوده است و غرب همیشه سعی در نفوذ و دخالت در این کشور ها را داشته و دارد. بر این اساس ضرورت دارد، تحلیل مسائل و ریشه یابی بحران ها در بستر مسائل منطقه ای مبین المللی صورت پذیرد.
اخوان المسلمین به عنوان حزب حاکم در کشور مصر، اگرچه حزبی بزرگ و دارای شعبه های متعدد در دیگر کشورهای اسلامی است، اما از زمان پیروزی در انتخابات پارلمانی و پس از آن انتخابات ریاست جمهوری، نه تنها نتوانسته تا قدرت خود را افزایش دهد، بلکه در حال تبدیل شدن به یک حکومت ضعیف است، باید دید تا چه عامل یا عواملی باعث این تضعیف بوده و چه کسانی از این حاکم ضعیف سود خواهند برد.
اخوان المسلمین در نگاه حسن البنا، یک حزب قدرتمند بر حسب اعتقادات سید جمال الدین اسد آبادی بود، اما با گذشت زمان و تغییر صاحبان این اسم، رفتار های حذبی از اتحاد اسلامی و مبارزه با استعمار گران و حکام وابسته به استکبار، به صورت صلح آمیز یا مسلحانه، کم کم به اتحادی عربی، آن هم اعرابی که با استعمار گران غربی در ستیزه مستقیم نباشند کاهش می یابد، تا آنجا که امروزه، مرسی به عنوان تریبون اخوان المسلمین، به صورت غیر مستقیم سعی می کند تا خود را به کشور هایی مانند عربستان نزدیک و از کشور هایی چون ایران دوری نماید.
این نگرش اخوان المسلمین که شائبه ی گرایش این حزب به غرب و نفوذ غرب در اخوان المسلمین را تقویت می کرد، مردمی که در اعتراض به حکومت حسنی مبارک وابسته به غرب قیام کرده بودند را از حمایت از اخوان المسلمین باز داشت و انتخابات قانون اساسی را دچار سردی و عدم اقبال عمومی نمود. و مهمترین خواسته غرب در مصر، یعنی خروج مردم از صحنه حمایت همه جانبه از اخوان المسلمین، رخ داد .
پس از انتخابات قانون اساسی، حکومت اخوانی اگرچه بر مبنای رای اکثریت شرکت کنندگان، همچنان قدرت را در دست دارد و قانون اساسی مطلوب خود را نیز به تصویب رسانده است، اما با بحران مشروعیت جدی روبروست. این بحران روز به روز به تضعیف بیشتر حکومت مرسی می انجامد و در یک مدل پارادوکسیکال، مطلوب غرب نیز می باشد.
در این مدل، غرب برای نفوذ در دیگر کشورهای منطقه به اخوان نیاز دارد. تحولات منطقه نشان از آن دارد که تضعیف عربستان و جریانات سلفی، غرب را به سمت اخوان المسلمین سوق داده است. در تمامی کشورها از سوریه گرفته تا عراق، اردن و یمن، مدل اخوانی جایگزین حکومت های فعلی قرار گرفته و مورد حمایت غرب است. اما با قدرت گرفتن این حزب در منطقه، خطر بالقوه ای غرب را تهدید خواهد کرد. این خطر بازگشت اخوان به مبانی رهبران بنیانگذار یعنی حسن البنا و سید قطب است.
غرب به اتحادی نانوشته با اخوان برای نفوذ در منطقه رسیده است، اما منبع تغذیه اخوان المسلمین در جهان اسلام، یعنی اخوان المسلمین مصر باید در داخل دچار بحران باشد تا بحران های پیاپی اجازه آرمان خواهی را به آن ها ندهد. در واقع این انگیزه غرب، بنیان طراحی این مدل پارودوکسیکال شده است.
هم اکنون آمریکا برای تحقق این مدل، دو رویکرد را در پیش گرفته است که این رویکرد ها عوامل اصلی بحران در مصر است.
از یک سو سیاست ایجاد بحران توسط احزاب لیبرال که ضریب وابستگی و تاثیر پذیری بسیار بالایی را نسبت به غرب دارند و از سوی دیگر سیاست جذب اخوان با کمک های مالی و نیز همکاری های منطقه ای. این بحران شرایط را برای اخوان المسلمین سخت تر می کند و موجب می شود روز به روز برای حل آن به غرب وابسته تر شود. و روز به روز حرکت اسلامی- مردمی انقلاب مصر بیشتر به دست فراموشی سپرده شود. ضمن این که سودای قدرت منطقه ای بر مبنای حکومت های وابسته در کشورهای دیگر عربی نیز بسیار اغوا کننده بوده است.
اما از سوی دیگر، امید است که رهبران اخوان المسلمین بتوانند جنس بحران های فزاینده در مصر را بشناسند و با دوری از غرب که دشمن اصلی تمام مسلمانان است به ریسمان وحدت چنگ بزنند. رهبران اخوان باید بدانند که مصری قدرتمند با آرمان های رهبران بنیانگذارش که در صف اول مبارزه با استعمار نوین غرب ایستاده است، آرززوی ایران و تمام کشورهای اسلامی است و ایران رقیب مصر نیست بلکه دوست و برادر مصر است.
اما می توان پیش بینی کرد، در صورتی که اخوان المسلمین این تغییر مسیر را در اولویت خود قرار ندهد، بزودی انحرافات عمیق تری را در درون خود حس کرده و رو به زوال خواهد رفت.
پایان پیام/
نظر شما