اشاره: چندی پیش کرسی آزاداندیشی با عنوان «جهان بدون مغز» با دعوت از دکتر «حسن عباسی»، رئیس "مرکز بررسی های دکترینال بدون مرز" در دانشگاه علوم پزشکی لرستان برگزار شده است. این استاد دانشگاه از طراحی غرب برای ساخت نظام جهانی براساس بیولوژیک بدن انسان می گوید و اینکه مغز جهان NSA است. وی معتقد است مشکل آمریکا با ایران این است که قلب از مغز تبعیت ندارد.
دکتر عباسی در این نشست مطالب درخور توجهی مطرح نموده اند که از پیش چشمانتان می گذرد. باشد روشنگر وظیفه خطیر اسلامگرایان در دنیای امروز، ان شاء الله.
یکی از دغدغههای متفکران این است که برای ساختن جامعه از بدن انسان الگو بگیرند. امروز ما در شرایطی زندگی میکنیم که این آرزوی فلاسفه و جامعهشناسان در حال تحقق است و در آینده سیاستمداران نقشه بدن انسان را پیش رو قرار میدهند و ابعاد نظام بینالملل را از روی آن بررسی میکنند.
اساس این ادعا، نظریه سیستمهاست. سیستم امروز ارگانیکی است؛ نوع کهنهای که از جنگ جهانی دوم به این سو شکل گرفته است و به مرور زمان ناکارآمدی خود را نشان میدهد. یکی از دلایل جدی شدن مشکلات اقتصادی جهان نیز کهنگی این سیستم است. در نتیجه باید جای خود را به سیستم بایولوژیکی بدهد یعنی یکپارچگی را نسبت به انگارههای بدن انسان که کاملترین سیستم در جهان است تعریف کنند.
اولین گام در این مسیر ایجاد سیستم سایبر است. ما در بدنمان دو بخش اصلی داریم، بخش ورود اطلاعات که مغز آن را به عهده گرفت و بخش تولید انرژی که بر عهده امحا و احشا است. فضای سایبر یعنی اینکه این دو به بازوان حرکتی دستور بدهند.
از سال 2006 به این سو قلب حیاتی جهان ایران است. در نقشهای که توسط اسراییل منتشر شده، مرکز 67 درصد انرژی جهان در این منطقه قرار دارد. بخشی از دریای حیاتی هم در خزر است و بخش دیگری در خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان، به همین دلیل تا سال 2050 قلب حیاتی جهان در ایران خواهد بود، از این رو ما برای آمریکا اهمیت داریم تا جایی که ناتو در تمام کشورهای اطراف پایگاه نظامی دارد و منطقه ما را محاصره کرده است.
ایالات متحده از سال 1953 با به وجود آوردن آژانس امنیت ملی (NSA) که زیر نظر وزارت دفاع آمریکا فعالیت میکند به مغز جهان تبدیل شد. مغز حیاتی جهان تقسیمبندیای ایجاد کرده که بایواستراتژیک را شکل میدهد. علاوه بر این سهم سایر کشورها هم در این بدن مشخص شده است. کشورهایی که سیستم عصبی جامعه هستند، تابع مغزند. سیستم حلزونی زیر مغز هم NSA است که نقش حافظه جهانی را دارد و روزی سه میلیارد پیام را رصد میکند.
طرح NSA سال 1953 کامل شده است و امروز در شمال شهر "واشنگتن" در کنار اتوبانی که به سمت "پیوستن" میرود؛ قرار دارد. مغز جهان را در زیرزمین این ساختمان که 9 هکتار مساحت دارد و به گونهای طراحی شده که حتی در جنگهای اتمی آسیب نبیند، قرار دادند. کل اطلاعات جهان در اینجا پردازش، نگهداری و دستهبندی میشود. البته این اطلاعات قدیمی است و قرار بوده ظرفیت آن تا سال 2008 به 5 میلیارد پیام برسد. پدیدههایی مثل اشلون با ماهوارههای کی اچ 11 و کی اچ 12 که در 400 کیلومتری زمین قرار میگیرند نیز به این سیستم متصل هستند. به عبارتی حیات آمریکا مرهون اقدامات این سازمان است. به این ترتیب میتوانند جنگهای اقتصادی، نظامی و فرهنگی آینده را با فلج سیستمی پیش ببرند. یعنی مغز جهان میتواند تصمیم بگیرد که برای تنبیه یک دست آن را فلج کند.
ساخت ویندوز و سایر سیستمهای عامل را بر اساس استانداردهای تعیین شده توسط NSA است. در لپتاپهای لمسی، وقتی انگشت روی بخشی که کامپیوترتان را با اثر انگشت شما روشن میکند میگذارید، اطلاعاتتان ذخیره شده، اولین بار که به اینترنت وصل شدید، آی دی شما برای NSA ارسال میشود و آنها یک کد 13 رقمی برای اثر انگشت وارد میکنند. اولین بار که در وب کم کامپیوترتان خیره شدید، چشم شما را اسکن میکند و به این ترتیب دومین جز اطلاعات شما هم مخابره میشود. این اتفاق درباره صدا هم میافتد. چهارمین کد را وقتی میگیرد که از کامپیوتر منزل وارد سایت دانشگاه میشوید و به این ترتیب اطلاعات تحصیلیتان را هم دریافت میکنند، این مسیر به همین شکل ادامه پیدا میکند و تمام اطلاعات شما را سوپر کامپیوترها جمعآوری میکنند. آمریکا با کشورهای همپیمانش پروتکل تبادل اطلاعات امضا کرده، مثلا وقتی به تایوان میروید، NSA تمام اطلاعات شما را در اختیار آنها میگذارد. در سال گذشته هم دیدیم جوانانی که در دانشگاههای خارج تحصیل میکردند به این ترتیب شکار و مجبور به انجام برخی اقدامات علیه ایران شده بودند.
یک سیستم اطلاعات جهانی، اطلاعات ما را انباشته میکند تا روزی علیهمان از آنها استفاده کند. بسیاری از جوانان ما از روی ناآگاهی تمام اطلاعات خود را وارد اینترنت میکنند، به عبارتی با دست خودشان حجم انبوهی از اطلاعاتشان را در اختیار این سیستم قرار میدهند.
مشکل امروز آمریکا با ایران این است که قلب از مغز دستور نمیگیرد. آمریکا به این دلیل نمیتواند با ما وارد جنگ شود که ایران حکم قلب را دارد و مغز نمیتواند کارد به قلب خود بزند، قلب بدون مغز زنده میماند ولی مغز بدون قلب خیر. این بود که "رایس" در سال آخر وزارتش اعلام کرد ما در شگفتیم که ایران چگونه بدون ما روی پا مانده است. در اینجا منظور روی پا ماندن اقتصادی نیست، منظور دریافت سازوکارها و خط مشی از مغز است.
ایران مهمترین دغدغه آمریکاست
دکتر «حسن عباسی» در ادامه کرسی آزاداندیشی به سؤالهای دانشجویان پاسخ گفته است که شرح آن را در ادامه میخوانید.
راهکار مقابله با NSA تولید و انتشار اطلاعات غلط است؟
خیر، اینترنت بیش از آنکه تهدید باشد، یک فرصت است. باید مسئولان به سمت تولید سیستمهای بومی بروند. آمریکا هم برای خودش اینترنت 2 تولید میکند. روسها و چینیها نیز به این سمت میروند. لزومی ندارد با موبایلهایمان آنقدر صحبت کنیم و تمام اطلاعاتمان را وارد اینترنت کنیم. اینکه اینها به سادگی در اختیار ما قرار گرفته، به خاطر سوء استفاده قدرتهای جهانی است.
چرا در ایران با عرضه فیلمهای مبتذل و مستهجن غربی در پیادهروها مقابله جدی نمیشود؟
دولت در حد ظرفیت خود با این مسایل برخورد میکند اما مردم هم در این زمینه نقش دارند و باید در برابر این پدیدهها واکسینه شوند تا به سمت آنها نروند. سیستم به اندازه کافی برخورد میکند و بیشتر از این توهین به مردم است. انتظار ما باید این باشد که جامعه باید ارشاد شود و مردم خودشان بدانند خوب و بد چیست، آگاه شوند. سهم حکومت را در مواجهه بالا نبریم و آن را در مقابل مردم قرار ندهیم چون حکومت از مردم و برای آنهاست. باید نقش مردم را برجسته کنیم و آنها را آگاه و بالغ فرض کنیم البته در این مسیر برخیها صدماتی میخورند اما اینکه خودشان درست را از غلط تشخیص میدهند تأثیرات بهتری خواهد داشت.
وظیفه ما در مقابل علمی که از بحثهای فلسفی مانند اومانیسم به دست آمده است، چیست؟
ما از لایههای عمقی این علم استفاده میکنیم. سلامت انسان از قلب است، بیماریهای قلبی را چگونه باید درمان کرد؟ نمیتوانیم بگوییم یک روحانی با ارشاد مردم را درمان کند، همانطور که پزشکان بیماریهای جسمی را با سخنرانی درمان نمیکنند. باید به مردم آگاهی بدهیم تا راه درست را تشخیص دهند، ما باید نسبت علوم با دین را تعریف کنیم.
NSA چگونه به اطلاعات کامپیوتر شخصی دسترسی پیدا میکند؟ اگر اطلاعات را از کامپیوتری به جز آن وارد اینترنت کنیم، چگونه میتواند هویت ما را تشخیص دهد؟
این سیستم وقتی چشم شما را اسکن کند، از هر کامپیوتری که وارد شوید شناساییتان میکند. در سایر موارد هم همینطور است. آی دی کامپیوتر تنها وسیله برای انتقال اطلاعات در مرحله اول است، پس از آن با هم ترکیب میشود و در هر جایی شما قابل شناسایی هستید.
چه ویژگیهایی ایران را به قلب و آمریکا را به مغز جهان تبدیل کرده است؟
منابع فسیلی زیرزمینی ایران بسیار بیشتر از چیزی است که پیش از این تصور میشده است. نکته دوم وجود جمعیت 3 میلیارد نفری در شرق این منطقه است، از جمله جمعیت هند و چین، اگر قله اورست را در آسیا مبنا قرار دهید پیرامون آن دو مجموعه عظیم منابع اولیه و بازار وجود دارد. پس در اینجا میتوان منابع را از این منطقه خارج کرد، توسط همین نیروی کار ارزان در تولید از منابع بهره برد و بعد هم به خود آنها فروخت. این استراتژی اقتصاد جهانی است.
چرا در ایران اطلاعرسانی درباره شبکه NSA صورت نمیگیرد؟
مردم را باید ترساند. اول در دانشگاهها و نسل فرهیخته که تراز آگاهیاش یک دستتر است مسایل را بیان میکنیم و پس از آن باید به تدریج بحث را عمومی کرد.
آیا قلب و مغز جهان رابطهای با یکدیگر دارند؟
به دلیل بینیازی قلب، هیچ رابطهای بین این دو وجود ندارد. با آمدن اوباما بحث ایجاد ارتباط مطرح شد، در قضایای خرداد 88 معلوم شد دیوار بیاعتمادی بلند است. شاید اگر این اتفاقات نمیافتاد و آمریکا چنین اشتباه استراتژیکی نمیکرد، روابطی برقرار میشد.
ایران مهمترین دغدغه استکبار است یا یکی از دغدغههای آنها؟
ما بر اساس اسناد خود ایالات متحده، بزرگترین مشکل آمریکا هستیم، چرا که ایران قادر است سیستم عامل برای اداره جهان بدهد. مارکسیسم و لیبرالیسم تاکنون نقش این سیستم را ایفا میکردند که اولی از هم پاشیده شد و دومی هم در حال ازهمپاشی است. مشکل آنها با چین اقتصادی است اما در چین جنبش نرمافزاری مطرح نیست ولی ایران در حال تولید علم است. در پزشکی و مهندسی این اتفاق افتاد، حالا نوبت علوم انسانی رسیده است که مهمتر و پیچیدهتر خواهد بود.
در اندامواره جهان، جای گروههای مافیایی یا طالبان کجاست؟
بخشی از مسایل به سازمانهای دولتی و فرادولتی برمیگردد. برخی نهادها نیز ذیل سازمانهای دولتی هستند مانند القاعده. نقشی که برای این گروهها تعریف شده، اختلال در سیستم آینده است و جایگاه ویژهای در پهنه آن دیده نشده است.
نقش آمریکا در 50 سال آینده چه خواهد بود؟
نگرانی غرب از سال 2001 به این سو این بوده که آمریکا تا سال 2035 تجزیه خواهد شد و 54 ایالت آن از هم تفکیک میشوند، چرا که قوانین آنها هر روز فاصله بیشتری از هم میگیرند. تلاش اروپا برای ساماندهی این قاره، برای جلوگیری از آن است که در صورت از هم پاشیدن آمریکا قدرت در غرب بماند.
بیشتر مشکلات ما به افکارمان برمیگردد، چرا که کوچکترین قدمی برای ایجاد افکار مثبت برداشته نمیشود؟
مسئله افکار گزارهای است که به آن جنگ نرم میگویند و قلب و ذهن افراد را با حب و بعض و شک و یقین میگیرند. در این فضا افکار ما هویتمان را شکل میدهد. اگر آگاهی لازم برای تشخیص نداشته باشیم، صدمه میخوریم، بنابراین نقد شما وارد است و ما باید در راستای رفع این مشکل تلاش کنیم اما بخش عمدهای از این وظیفه هم بر عهده رسانههای جمعی است.
منبع:نشریه «آوای نهاد»- نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها
پایان پیام/
نظر شما