خبرگزاری شبستان: دور از ذهن نیست که همه روزه شاهد آن باشیم که فرهنگ و اندیشه غرب در قالب های متعدد به اندیشه اصیل جامعه لطمه وارد می کند؛ مسائلی که از طرق مختلف در اذهان جوانان ریشه دوانی می کند، عرفان هایی که شاید تا چند سال قبل مردم عادی نام آنها را نیز نشنیده بودند، امروز تبدیل به تابوهایی شدند که بر پیکره فرهنگ و اندیشه غنی کشور جولان می دهند.
باری، فارغ از آنکه این فرهنگ وارداتی چه صدماتی را به بخشی از شاکله فکری جوان زده است، باید به دنبال راهکار برای مواجهه با آن بود، تا از این گذر بتوان نسبت به آثار مخرب آن به روشنگری پرداخت.
در این راستا با حجت الاسلام و المسلمین حسین روحانی نژاد، عضو هیئت علمی گروه عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفت وگو نشسته ایم که حاصل آن از نظرتان می گذرد:
عرفان اسلامی از جنبه ابعاد نظری و علمی، شاخصه های برجسته ای دارد، چه بسا بزرگان ما از همین شاهراه به خودسازی و خودشناسی هر چه بیشتر خویش پرداختند، بنابراین انتظار می رود، راه آنان پویا و ادامه دار باشد، با این وجود امروز شاهدیم که برخی اقشار جامعه به ویژه در رده سنی جوان، به سمت عرفان های کاذب و نوظهور سوق پیدا می کنند، شما علت را در چه مواردی می دانید؟
من معتقدم که عرفان اسلامی، عرفانی محتشم و برجسته است، اما نباید فراموش کرد که دشوار نیز است، بنابراین باید برای فهم و درک آن بر ای قشر جوان، اصلاحات را به زبانی ساده عنوان و تعریف کرد.
اصلا مشکل آن است که عرفان اسلامی به زبان روز برای قشر جوان بیان نشده است، یعنی در حالی که عرفان اسلامی این قابلیت را دارد که برای افراد مختلف قابل فهم باشد، با این وجود به طرز ساده ای عرضه نشده است.
در حال حاضر وظیفه ما آن است که مباحث مرتبط با عرفان اسلامی را با رویکرد جدید و به دور از اصطلاحات دشوار که تنها اهل فن می توانند آنها را درک کنند، به جامعه عرضه کنیم، به هر حال عرفان اسلامی را می توان تببین کرد ضمن آنکه خیلی از جوانان نیز به دنبال آن هستند منتهی همان طور که پیشتر نیز اشاره کردم چون، مباحث به شکلی تخصصی ارائه شده است، از این نظر جوان منبعی برای مراجهه نمی یابد که به زبان ساده و روان ارائه شده باشد.
آیا نمونه هایی داشته ایم که عرفان اسلامی را به سبک و سیاقی ارائه کنند که برای نسل جوان قابل درک باشد؟
بله، برخی علمای ما که مباحث عرفانی را به صورت ساده بیان می کنند، با اقبال جوانان مواجه می شود، به عنوان مثال مرحوم آیت الله خوشوقت، که مباحث عرفانی را با رویکرد "عرفان ثقلینی" یا "عرفان اهل بیتی" و "عرفان قرآنی و روایی" به زبان ساده بیان می کردند و جوانان مشتاق و جویای معرفت همواره از مباحث ایشان استقبال می کردند. همچنین سادگی و صمیمیت و بیان ایشان مایه جذب جوانان به عرفان اهل بیتی شده بود.
این روش ارائه عرفان اسلامی را چگونه می توان به نسوج جامعه ای که تشنه دریافت این مباحث است، وارد کرد؟
روش امام خمینی(ره) روشی بود که جوانان را به خود جذب کرد. امام(ره) جوانان را با چاشنی عرفان منتهی به دور از اصطلاحات آشنا می کرد و همین بود که جوانان مجذوب مباحث طرح شده از سوی امام می شدند. امام خمینی (ره) توحید را با زبان ساده بیان می کرد.
امام خمینی (ره) متخصص در عرفان نظری بودند و در عین حال خود اهل سیر و سلوک بود و به شکل خاص عرفان اسلامی را دنبال می کردند، امام(ره) از جوانی به اصطلاحات عرفان اسلامی وارد بودند، یعنی از جوانی رویکردی به تهذیب و خودسازی داشت و نزد برخی علمای اخلاق و عرفان مثل میرزاجواد آقا ملکی تبریزی، اخلاق عرفانی را دنبال کرد. همچنین امام نزد آیت الله شاه آبادی عرفان نظری را دنبال کرد، امام(ره) خود نیز در اطراف قم در کوه خضر جایگاه خاصی هست، آن زمان دور از شهر بود و امام مدت ها در آنجا به تهذیب نفس مشغول بود تا جایی که او را صوفی تصور می کردند.
با این وصف به نظر می آید که توفیق چندانی در مواجهه با عرفان های وارداتی و نوظهور نداشته ایم، نقش رسانه ها در این میان چیست؟
رسانه ها در این میان نقش بسیار برجسته ای دارند، گاها برخی دست اندرکاران رسانه های جمعی که آگاهی چندانی نیز از عرفان اسلامی ندارند، چه بسا ندانسته عرفان های بدوی را به جای عرفان اسلامی جا بزنند، چنانچه این مسئله در برخی فیلم ها به نحوی جاری و ساری است و متاسفانه این مسئله در صداوسیما چندان جدی گرفته نمی شود.
در قم چند سال قبل شورای سیاست گذاری متشکل از چند نفر از متخصصان در عرفان راه اندازی شد، ولی پیگیری نشد و قرار بود که بر فیلم هایی با بن مایه عرفانی نظارت کرده و خودشان تولید کنند.
نیاز است در این راستا سرمایه گذاری شود و کار به صورت جدی و ادامه دار باشد، چراکه چه بخواهیم و چه نخواهیم مباحث عرفانی طرفداران زیادی دارد، ممکن است ناخواسته به جای عرفان ناب اسلامی برخی عرفان های واراداتی یا مصادیق آن در برخی کارهای رسانه ای یا فیلم ها ارائه شود، بنابراین باید در این حوزه مطالعه شده و کار جدی صورت پذیرد.
فعالیت هایی نیز در حوزه رسانه های دیداری و شنیداری صورت گرفته است، اما گاها با استقبال چندانی هم مواجه نشده است، علت به نظر شما چیست؟
بله، همین مسئله است، چرا که به صورت جذاب بیان نشده است، در همین حوزه عرفان اسلامی باید نگاهی دوباره بیندازیم و به صورت جذاب آن را بیان کنیم، در حال حاضر فعالان در حوزه عرفان های کاذب در قالب های مختلف مباحث خود را به خورد جوان می دهند، آنها مباحث پوچ خود را با چاشنی عرفان سرخ پوستی و یوگا عرضه می کنند، که اثر مخرب خود را هم گذاشته است.
پس معتقدید در این حوزه باید سیاست گذاری شود.
قطعا، باید سیاست گزاری و سرمایه گذاری توامان باشد، ما باید عرفان اسلامی برآمده از کتاب و سنت و در قالب عرفان ثقلینی ارائه کنیم، در این صورت جوان دیگر به دنبال سراب نمی رود.
مرحوم سید شرف الدین جبل عالی، سخن جالبی را گفته بود که مضمون می گویم: که از همان شیوه هایی که گمراهی ترویج می شود باید از همان شیوه ها برای مواجهه، استفاده کرد. این گفتار بدان معنا است که برای ترویج عرفان اسلامی باید از ابزار جدید و تکنولوژی بهره بریم و عرفان ناب اسلامی را معرفی کنیم.
پایان پیام/
نظر شما