راز صعود به اعلی علیین در چه نهفته است؟

خبرگزاری شبستان: انسان ها ناگزیر از بندگی کردن هستند یا باید بنده خدا باشند یا بنده دیگری؛ دنیا محل صعود یا سقوط انسان است. صعود به اعلی علیین یا اسفل السافلین به انتخاب فرد رقم می خورد.

خبرگزاری شبستان: عبادت مسئله ای است فطری که در اسلام جایگاه و شانی ویژه دارد، عملی که برای انسان آرامش و استجابت به همراه دارد. و ماه مبارک رمضان بهترین فرصت ها برای عبادت و تضرع به درگاه الهی برای تقرب هر چه بیشتر است.

در واکاوی چیستی و فلسفه عبادات و دلایل تاکید اسلام بر آن گفتگویی را با حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی نیا، معاون فرهنگی، ارتباطات و امور بین الملل موسسه دارالحدیث انجام داده ایم که از نظرتان می گذرد:

 

فلسفه عبادت چیست و چرا انسان ها به کرات ه عبادت دعوت و توصیه شده اند؟
خداوند در قرآن می فرماید «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ»؛«جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا عبادت کنند». (ذاریات آیه 56)
به نظر می رسد با توجه به این آیه، عبادت و بندگی انسان حرکت در مسیر اراده پرودگار است؛ به این معنا که وقتی انسان بندگی می کند هدف خداوند متعال را دنبال می کند و از آنجا که در آیات متعدد دیگر بیان می شود، اگر انسان از خدا تبعیت کند، چیزی به خدای متعال اضافه نمی شود و نفعی به او نمی رسد جز اینکه انسان خود بهره مند شده و به مرتبه اشرف مخلوقات نائل می شود و مرتبه او از فرشتگان نیز برتر می شود. بنابراین وجود خدا که فیاض علی الاطلاق است و دائم در حال خلق کردن است برای انسان فرصت وجودی و حرکت به سوی کمال را ایجاد تا از طریق بندگی رشد و تعالی پیداکرده تا به مرتبه اعلی علیین برسد. باید دانست عبادت و بندگی خدا آزادی انسان است از همه طاعت ها؛ چون انسان وقتی عبادت می کند یعنی خود را بنده خدا می داند و از بندگی غیر رها می شود. انسان ها ناگزیر از بندگی کردن هستند با این توصیف یا باید بنده خدا باشند یا بنده دیگری همچون شهوت، شهرت، ثروت، قدرت و ... و تمام وجود خو د را برای دست یافتن به این امور آنی و زوال پذیر صرف کند. اگر انسان بتواند از اسارت این امور رها و بنده خدا شود نتیجه اش رشد و رهایی از اسارت خواهد بود، اما اگر بندگی غیر خدا را برگزیند، علاوه بر اینکه از اسارت رها نمی شود بلکه خود را بنده امور شنیع و پست کرده و شان خود را به پایین ترین مرتبه و درجه حیوانیت و بلکه بدتر از حیوانیت می رساند. بنابراین دنیا محل صعود یا سقوط انسان است. فرد می تواند با بندگی پرورگار به رتبه اشرف مخلوقات صعود کند یا با پرستش و عبادت و بندگی غیر او به درجه اسفل السافلین سقوط کند. ماه رمضان فرصت مغتنمی است تا انسان بتواند بهتر از گذشته در این مسیر شناخت و بندگی خداوند بی همتا گام بردارد.
 

آیا نیاز انسان به عبادت فطری است یا در اثر مواجه با رویدادها و حوادث و آشنا شدن با تفکرات مختلف این نیاز ظهور و بروز پیدا می کند؟
بشر به طور فطری در بسیاری مواقع نیاز به دیگری پیدا می کند. انسان ها همواره در طول همه ادوار و رمان ها چیزهایی را پرستیده اند که این پرستش ناشی از همین حس است؛ گاهی مشاهده می کنیم انسان ها موجودات پستی را پرستش کرده اند تا نیاز ناشی از خلاء روحی خود را پُر کنند. اگر انسانی هم برخلاف طبیعت خود پرستش در زندگی نداشته باشد، بالاخره در یک زمان این حس به سراغ او می آید. اگر انسان فطرتا به دنبال پرستش نباشد، در مواقع سختی متوجه نیروی لایزالی که بتواند او را نجات دهد نمی شود. اما می بینیم اغلب انسان ها در سختی ها معمولا به سمت خدا می روند و این موضوع بیانگر فطری بودن پرستش است.
 

جایگاه و فلسفه عبادات در ادیان دیگر به چه صورت است؟
همه ادیان به نوعی پرستش در آنها دیده شده است و در مناسک خود این موضوع دیده می شود؛ اما اینکه چه می پرستند بحث دیگری است که مجال دیگری می طلبد.
 

چه آثار و نتایجی می توان برای عبادات برشمرد؟
عبادات در دو حوزه نتیجه دارند؛ یک بُعد دنیوی و روحی که آرامش در دنیا را برای او به دنبال دارد و یک بُعد اخروی که ثواب و سعادت در آخرت را درپی دارد. مثلا نتایج دنیوی و اخروی در ددنیا نتایج روحی و روانی و دیگرانسان با عبادت روح و روانش آرامش پیدا می کند. اگر مسیر صحیح را انتخاب شود و معبود درست که همان الله است را هم انتخاب کند، قطعا به نتایج درخشان عبادت دست پیدا می کند. اما اگر عبادت پرستیدن شی ءای باشد خلاء روحی او را پُر می کند اما نفعی برای او درپی ندارد.

 
چطور پرستش یک شی ء باطل می تواند برای انسان آرامش به همراه داشته باشد؟
به این دلیل که این انسان اعتقاد دارد او پرودگار اوست بنابراین وقتی معبود خود را می پرستد و با او درد دل و راز و نیاز می کند، احساس آرامش می کند چراکه معتقد است چیزی هست که به حرف ها و مشکلاتش گوش فرا می دهد. اما این معبود پوشالی برخلاف اعتقاد وی نفعی برای او ندارد.
 

اقسام عبادات را از نظر جمعی و فردی توضیح بفرمایید و تبیین کنید در ایام ماه مبارک رمضان روح عبادت فردی حاکم است یا جمعی؟
از حیث مختلف می توان عبادات را تقسیم کرد؛ مثلا عبادات صحیح یا ناصحیح، عبادت واقعی یا خدایان دورغین؛ اما عبادات از منظر فردی و اجتماعی نیز قابل تقسیم است. اگر فردی در نظر بگیریم که به عبادت مشغول است این عبادت آثار فردی برای آن به دنبال دارد که از جمله می توان به کسب آرامش و سبکی نفس اشاره کرد. اما در بُعد اجتماعی هم عبادت هایی که در اسلام به آنها توصیه شده، نشان می دهد فوائد فراوان اجتماعی فراوانی برای فرد دارد که قرآن منافع زیادی برای آن شمرده است؛ از جمله ایجاد وحدت اجتماعی جامعه، شناسایی و آگاهی از مشکلات مسمانان و رفع آنها به ویژه مشکلات اقتصادی و آشنایی جوامع و ادیان با یکدیگر.
مسلمانان و هم نوعان وقتی متوجه شوند فردی گرفتاری و مشکلی دارد کمک می کنند تا آن مساله برطرف شود. این از نتایج عبادات جمعی است. اما عبادات جمعی ما مشخص هست مانند نماز جمعه و جماعات. اما باید گفت در ماه مبارک رمضان کمتر جنبه اجتماعی لحاظ شده و بیشتر تاکید بر عبادات فردی است. انسان در این ماه به طور کلی رابطه خود با خدا را تقویت می کند؛ در عبادات اجتماعی علاوه بر تقویت رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با انسان نیز تقویت می شود اما در این ماه مبارک توصیه به عبادات فردی مانند نماز، روزه، قرائت قرآن بیشتر شده است و البته در مواردی هم همچون احیای شب های قدر، صله رحم و افطاری دادن، به جنبه های اجتماعی عبادت در این ماه توجه و توصیه شده است.
 

چطور می توان فضیلت این ماه را بهتر درک کرد و از برکات آن بیشتر بهره برد؟
با اخلاص. از مواردی که موجب می شود به نحو احسن از این ماه استفاده کرد و قلب را جلا داد، همین اخلاص است. اگر این اتفاق افتاد فرد پس از ماه رمضان احساس پیشرفت معنوی می کند. بنابراین باید در این ماه به بدن با نخوردن و نیاشامیدن در ساعاتی، استراحت داد و دل را خانه تکانی کرد. اگر قرار باشد خورد و خوراک کمتر نشده و بلکه رنگین تر شود، مطمئنا نفع چندانی از این سفره الهی نمی بریم.
پایان پیام/

 

کد خبر 271607

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha