شعار البقیه کوفیان صلح را به امام (ع) تحمیل کرد

خبرگزاری شبستان: صحبت هایی شنیده بودند که حکومت معاویه چنین و چنان است و پای رفاه و صلح در میان است. برای همین انگیزه قوی تر پیدا کردند تا به این صلح تن داده و امام را مجبور به پذیرش کنند.

خبرگزاری شبستان: صلح امام حسن (ع) با معاویه یکی از وقایع تاریخی است که بارها و بارها مورد کنکاش و سوال واقع شده است؛ حجت الاسلام مهدی همازاده ابیانه، پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه در گفتگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان ابعاد تازه ای از علل پذیرش این صلح را بازگو می کند:

 

چرا امام حسن (ع) صلح با معاویه را پذیرفت؟ فلسفه پذیرش این صلح را تببین بفرمایید.
این صلح در واقع نتیجه کوتاه آمدن توده مردم از همراهی با امام حسن مجتبی (ع) بود. به عبارت بهتر، بعد از جنگ های جمل، صفین و نهروان دیگر کوفه که پایگاه شیعیان بود، در برابر معاویه مقاومت نمی کرد. کمتر خانه ای بود که پرچم سیاه بر سر در آن زده نشده باشد. چرا که در جنگ نهروان کوفه با کوفه می جنگید و فامیل، فامیل را می کشت و برادر برادر را. دیگر کوفه بریده بود. کوفه ای که قبل از حکومت امام علی(ع) برای فتح ایران تاسیس شده و شهری نظامی بود و با سرمایه فراوان از نظر اقتصادی در جایگاه مطلوبی قرار داشت.
 

وضعیت مطلوب اقتصادی کوفه متاثر از چه شرایطی بود؟
با فتح ایران غنائم زیادی در اثر فتوحات خارجی به کوفه سرازیر شده بود، که البته با به دست گرفتن خلافت توسط امیرالمومنین (ع) بعد از برکناری خلیفه سوم و برپا شدن آشوب ها و ماجرای خونخواهی عثمان این روند متوقف شد. این موضوع به اضافه سرگرم شدن کوفیان به جنگ های داخلی، علاوه بر افزوده شدن بر کشته ها و ضربه های اقتصادی، موجب شد کوفیان از ادامه حرکت و مقاومت در برابر امویان باز بمانند.
 

امام حسن (ع) از چه طرقی سعی در روشنگری و همراه سازی کوفیان با خود داشتند؟
در نبرد نهروان، لشکر امیرالمومنین (ع) برای نبرد دومِ صفین با 90 هزار نفر در برابر شام آماده شده بود اما خیانت خوارج و آدم کشی آنها پیش آمد و در جنگ نهروان نیز لشکریان اعلام خستگی می کردند و به کوفه برگشتند. امام مجتبی (ع) هم در این شرایط زندگی می کردند اما کوفه ای که در جنگ صفین قدرت برتر بود و شامی ها از آنها وحشت داشتند، با این خستگی کوتاه آمدند و مقاومت خود را از دست دادند. هر چند توصیه امام حسن (ع) این نبود. از طرفی لشکریان اندک باقی مانده امام (ع) از شایعات و فتنه های معاویه در امان نبودند. در همین راستا امام حسن (ع) به کوفه رفتند و در مسجد سخنرانی کردند و خطاب به کوفیان گفتند عزت شما در مقاومت است. اما فریاد از جای جای مسجد بلند شد "البقیه" "البقیه" یعنی بقیه ما را به کشتن ندهید. این شد که حضرت (ع) فرمودند وقتی خودتان نمی خواهید کاری نمی توان انجام داد و به مدینه بازگشتند.
 

پس این تمایلات مردمی بود که صلح را به امام حسن (ع) تحمیل کرد برخلاف شبهاتی که مبنی بر عافیت طلبی امام (ع) مطرح می شود؟

بله باید بگویم معاویه ظاهر را خوب نگه می داشت و خیرخواهانه صحبت می کرد و می گفت کشتن برادران بس است و باید در امنیت و صلح زندگی کنیم. این شد که کوفیان آرام آرام به صلح متمایل شدند و گفتند: خب! حاکم معاویه باشد چه فرقی دارد مهم این است که صلح در جامعه برقرار شود. با این تفکر مردم سست شدند و خیال کردند که با زمامداری معاویه اوضاع بهتر و صلح برقرار می شود. در واقع مردم به دنبال رفاه بودند و به عواقب کار خود نمی اندیشیدند. البته صحبت هایی هم شنیده بودند از حکومت معاویه در حجاز که چنین است و چنان است و پای رفاه و صلح در میان است. برای همین انگیزه قوی تر پیدا کردند تا به این صلح تن دهند. اما پس از صلح شاهدیم که این اتفاق نیفتاد و معاویه صلح نامه را پاره کرد و گفت برای قدرت آمده ام و کوفیان را با شمشیر مجبور می کرد به جنگ با دشمان حضرت علی (ع) و خوارج بروند و آنان که داوطلبانه حاضر نشدند در صف یاران امام حسن (ع) بمانند و مقاومت کنند اکنون باید به خواسته معاویه به اجبار تن می دادند. بنابراین زمینه برای پذیرش صلح این گونه آماده شد و امام حسن (ع) برای اینکه خون آن عده اندک از شیعیان که در کنار ایشان باقی مانده بودند به هدر نرود، صلح را پذیرفت و آن را به صلح حدیبیه تشبیه کردند. زمانی که پیامبر (ص) صلح حدیبیه را انجام داد، برای مسلمانان سخت بود اما بعدها پس از این صلح، بت پرستان قریش به اسلام متمایل شدند.


پذیرش این صلح چه پیامدهایی بر جامعه اسلامی داشت و آیا می توان آن را از عوامل بسترساز قیام کربلا دانست؟
در صلح امام حسن (ع) نیز ظاهرا برتری و تفوق با معاویه بود اما به تدریج مردم متوجه ظلم حکومت اموی شدند و سیر نامه نگاری برای شورش علیه امویان را شروع کردند. اگر چه شیعیان از این صلح ضربه خوردند و صلح باعث شد حکومت اموی در عراق مستقر شود اما این اتفاق باعث شد آن وجهه خیراندیشانه، ظاهرالصلاح و فریبکار اموی خودش را نشان دهد چرا که معاویه پس از رسیدن به قدرت دیگر رقیبی نداشت و بر جامعه اسلامی استیلا پیدا کرده بود، اما نتوانست چهره منافقانه خود را مخفی نگه دارد. تا قبل پذیرفتن صلح، مردم توصیفاتی را از حکومت معاویه می شنیدند و بعد از اینکه دیدند نمی توانند با جنگ و خونریزی مقاومت کنند گفتند ما صلح می کنیم و تصور کردند در رفاه و آشتی زندگی می کنند اما بعد صلح وقتی معاویه و اموی ها بر کوفه مسلط شدند چهره واقعی آنها بر مردم مشخص شد هر چند بعد صلح امام حسن (ع) به مدت 10 سال حیات داشتند و امام حسین (ع) نیز 10 سال امامت مسلمانان را بر عهده داشت اما شیعیان از این ماجرا ضربه های شدیدی خوردند. پس از شهادت امام حسن (ع) و در زمان حکومت یزید، واقع امام حسین(ع) می دیدند وقتی آرام آرام نه تنها شیعیان و کوفیان بلکه تمام سرزمین های مسلمانان و حتی مخالفان اهل بیت (ع) از شراب خواری، میمون بازی، فسادهای یزید ناراضی شدند و او را برای حکومت شایسته نمی دیدند، زمینه های قیام کربلا فراهم شد.
 

 

پایان پیام/
 

کد خبر 275896

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha