خبرگزاری شبستان: آثار و فوائد ایمان چیست؟ استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب "انسان و ایمان" به این سوال اینگونه پاسخ داده است.
انسان نمیتواند بدون داشتن ایده و آرمان و ایمان ، زندگی سالم داشته باشد و یا کاری مفید و ثمر بخش برای بشریت و تمدن بشری انجام دهد انسان فاقد هرگونه ایده و ایمان ، یا به صورت موجودی غرق در خودخواهی در میآید که هیچوقت از لاک منافع فردی خارج نمیشود ، و یا به صورت موجودی مردد و سرگردان که تکلیف خویش را در زندگی در مسائل اخلاقی و اجتماعی نمیداند انسان دائما با مسائل اخلاقی و اجتماعی برخورد مینماید و ناچار باید عکس العمل خاصی در برابر اینگونه مسائل نشان بدهد انسان اگر به مکتب و عقیده و ایمانی پیوسته باشد تکلیفش روشن است ، و اما اگر مکتب و آئینی تکلیفش را روشن نکرده باشد همواره مردد به سر میبرد ، گاهی به این سو کشیده میشود و گاهی به آن سو.
انسان بدون تقدیس و بدون پرستش نمیتواند زندگی کند فرضا خدای یگانه را نشناسد و نپرستد ، چیزی دیگر را به عنوان حقیقت برتر خواهد ساخت و او را موضوع ایمان و پرستش خود قرار خواهد داد .
پس چون ضرورت دارد بشر ایده و آرمان و ایمانی داشته باشد ، و از طرفی ایمان مذهبی تنها ایمانی است که قادر است بشر را زیر نفوذ واقعی خود قرار دهد ، و از طرف دیگر انسان به حکم سرشت خویش در جستجوی چیزی است که آن را تقدیس و پرستش کند ، تنها راه این است که ایمان مذهبی را تقویت کنیم .
قرآن کریم اولین کتابی است که اولا در کمال صراحت ، ایمان مذهبی را نوعی هماهنگی با دستگاه آفرینش خوانده است :
"ا فغیر دین الله یبغون و له اسلم من فی السموات و الارض "
آیا چیز دیگری جز دین خدا را جستجو میکنند و حال آنکه هر که در آسمانها و زمین است سر بر فرمان او است .
و ثانیا ایمان مذهبی را جزء سرشت انسانها معرفی کرده است :
"فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطر الناس علیها "حق گرایانه روی خود را به سوی دین کن ، همان که سرشت خدائی است که مردم را بر آن سرشته است .
تولستوی نویسنده متفکر روسی میگوید : ایمان آن چیزی است که مردم با آن زندگی میکنند .
ایمان مذهبی آثار نیک فراوان دارد چه از نظر تولید بهجت و انبساط و چه از نظر نیکو ساختن روابط اجتماعی و چه از نظر کاهش و رفع ناراحتی های ضروری که لازمه ساختمان این جهان است اینک آثار ایمان مذهبی را در این سه بخش توضیح میدهیم :
الف . بهجت و انبساط
اولین اثر ایمان مذهبی ، از نظر بهجت زائی و انبساط آفرینی " خوشبینی " است ، خوشبینی به جهان و خلقت و هستی ایمان مذهبی از آن جهت که تلقی انسان را نسبت به جهان شکل خاص میدهد به این نحو که آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفی میکند. طبعا دید انسان را نسبت به نظام کلی هستی و قوانین حاکم بر آن خوشبینانه میسازد حالت فرد با ایمان در کشور هستی ، مانند حالت فردی است که در کشوری زندگی میکند که قوانین و تشکیلات و نظامات آن کشور را صحیح و عادلانه میداند ، به حسن نیت گردانندگان اصلی کشور نیز ایمان دارد و قهرا زمینه ترقی و تعالی را برای خودش و همه افراد دیگر فراهم میبیند و معتقد است که تنها چیزی که ممکن است موجب عقب ماندگی او بشود تنبلی و بی تجربگی خود او و انسانهائی مانند او است که مانند او مکلف و مسؤولند .
از نظر چنین شخصی مسؤول عقب ماندگی او خودش است نه تشکیلات و نظامات کشور ، و هر نقصی وجود دارد از آنجاست که او و امثال او وظیفه و مسؤولیت خویش را انجام ندادهاند این اندیشه طبعا او را به غیرت میآورد و با خوشبینی و امیدواری به حرکت و جنبش وا میدارد .
اما یک فرد بی ایمان در کشور هستی ، مانند فردی است که در کشوری زندگی میکند که قوانین و تشکیلات و تاسیسات کشور را فاسد و ظالمانه میداند ، و از قبول آنها هم چارهای ندارد درون چنین فردی ، همواره پر از عقده و کینه است او هرگز به فکر اصلاح خودش نمیافتد ، بلکه فکر میکند در جائی که زمین و آسمان برناهمواری است ، سراسر هستی ظلم و جور و نادرستی است ، درستی ذرهای مانند من چه اثری دارد ؟ ! چنین کسی هرگز از جهان لذت نمیبرد جهان برای او همواره مانند یک زندان هولناک است این است که قرآن کریم میفرماید:
" و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا "هر کس از توجه و یاد من رو برگرداند ، زندگیئی تنگ و پر از فشار خواهد داشت. آری ، ایمان است که زندگی را در درون جان ما برما وسعت میبخشد و مانع فشار عوامل روحی میشود .
دومین اثر ایمان مذهبی از نظر بهجت زائی و انبساط آفرینی ، " روشندلی " است. انسان همینکه به حکم ایمان مذهبی جهان را به نور حق و حقیقت روشن دید ، همین روشن بینی ، فضای روح او را روشن میکند و در حکم چراغی میگردد که در درونش روشن شده باشد ، برخلاف یک فرد بی ایمان که جهان در نظرش پوچ است ، تاریک است ، خالی از درک و بینش و روشنائی است ، و به همین سبب خانه دل خودش هم در این تاریکخانه که خود فرض کرده تاریک و مظلم است .
سومین اثر ایمان مذهبی از نظر تولید بهجت و انبساط ، " امیدواری " به نتیجه خوب تلاش خوب است . از نظر منطق مادی ، جهان نسبت به مردمی که در راه صحیح و یا راه باطل ، راه عدالت یا راه ظلم راه درستی یا راه نادرستی میروند بی طرف و بی تفاوت است ، نتیجه کارشان بسته است تنها به یک چیز " مقدار تلاش " و بس .
ولی در منطق فرد با ایمان ، جهان نسبت به تلاش این دو دسته بی طرف و بی تفاوت نیست ، عکس العمل جهان در برابر این دو نوع تلاش یکسان نیست بلکه دستگاه آفرینش حامی مردمی است که در راه حق و حقیقت و درستی و عدالت و خیرخواهی تلاش میکنند :
"ان تنصروا الله ینصرکم " اگر خدا را یاری کنید ( در راه حق گام بردارید ) خداوند شما را یاری میکند .
"ان الله لا یضیع اجر المحسنین" اجر و پاداش نیکوکاران هرگز هدر نمیرود .
چهارمین اثر ایمان مذهبی از نظرگاه بهجت و انبساط ، آرامش خاطر است .انسان فطرتا جویای سعادت خویش است ، از تصور وصول به سعادت غرق در مسرت میگردد و از فکر یک آینده شوم و مقرون به محرومیت لرزه براندامش میافتد ، سخت دچار دلهره و اضطراب میگردد آنچه مایه سعادت میگردد، دو چیز است :
. 1 تلاش .
. 2 اطمینان به شرایط محیط .
موفقیت یک دانش آموز معلول دو چیز است : سعی و تلاش خودش ، دیگر مساعدت و آمادگی محیط مدرسه و تشویق و ترغیب و تقدیر اولیا مدرسه یک دانش آموز ساعی و کوشا ، اگر به محیطی که در آنجا درس میخواند و معلمی که آخر سال نمره میدهد اعتماد نداشته باشد و نگران یک رفتار غیر عادلانه باشد در تمام ایام سال دلهره و اضطراب سراپای وجودش را میگیرد .
تکلیف انسان با خودش روشن است از این ناحیه اضطرابی دست نمیدهد زیرا اضطراب از شک و تردید پدید میآید انسان درباره آنچه مربوط به خودش است شک و تردید ندارد آنچه که انسان را به اضطراب و نگرانی میکشاند و آدمی تکلیف خویش را درباره او روشن نمیبیند جهان است .
ایمان مذهبی ، به حکم اینکه به انسان که یک طرف معامله است ، نسبت به جهان که طرف دیگر معامله است ، اعتماد و اطمینان میبخشد ، دلهره و نگرانی نسبت به رفتار جهان را در برابر انسان زایل میسازد و به جای آن به او آرامش خاطر میدهد این است که میگوئیم : یکی از آثار ایمان مذهبی آرامش خاطر است .
یکی دیگر از آثار ایمان مذهبی از جنبه انبساط بخشی ، برخورداری بیشتر از یک سلسله لذتها است که لذت معنوی نامیده میشود انسان دو گونه لذت دارد : یک نوع ، لذتهائی است که به یکی از حواس انسان تعلق دارد که در اثر برقراری نوعی ارتباط میان یک عضو از اعضاء با یکی از مواد خارجی حاصل میشود ، مانند لذتی که چشم از راه دیدن و گوش از راه شنیدن و دهان از راه چشیدن و لامسه از راه تماس میبرد نوع دیگر ، لذتهائی است که با عمق روح و وجدان آدمی مربوط است و به هیچ عضو خاص مربوط نیست و تحت تاثیر برقراری رابطه با یک ماده بیرونی حاصل نمیشود مانند لذتی که انسان از احسان و خدمت ، یا از محبوبیت و احترام ، و یا از موفقیت خود یا موفقیت فرزند خود میبرد که نه به عضو خاص تعلق دارد و نه تحت تاثیر مستقیم یک عامل مادی خارجی است .
لذات معنوی ، از لذات مادی ، هم قویتر است و هم دیرپاتر لذت عبادت و پرستش خدا برای مردم عارف حق پرست ، از اینگونه لذات است عابدان عارف که عبادتشان توام با حضور و خضوع و استغراق است بالاترین لذتها را از عبادت میبرند در زبان دین از " طعم ایمان " و " حلاوت ایمان " یاد شده است ایمان حلاوتی دارد فوق همه حلاوتها لذت معنوی آنگاه مضاعف میشود که کارهائی از قبیل کسب علم ، احسان ، خدمت ، موفقیت و پیروزی ، از حس دینی ناشی گردد و برای خدا انجام شود و در قلمرو " عبادت " قرار گیرد.
ب . نقش ایمان در بهبود روابط اجتماعی
انسان مانند برخی از جانداران دیگر ، اجتماعی آفریده شده است ، فرد به تنهائی قادر نیست نیازهای خویش را برطرف سازد ، زندگی باید به صورت یک " شرکت " درآید که همه در وظایف و بهرهها سهیم باشند و یک نوع "تقسیم کار " میان افراد برقرار شود ، با این تفاوت میان انسان و سایر جاندارهای اجتماعی مانند زنبور عسل که در آنها تقسیم کار و وظیفه به حکم غریزه و به فرمان طبیعت صورت گرفته است ، و امکان هر نوع تخلف و سرپیچی از آنها گرفته شده است ، بر خلاف انسان که موجودی آزاد و مختار است و کار خویش را آزادانه و به عنوان " وظیفه " و " تکلیف " باید انجام دهد به عبارت دیگر آن جاندارها همانطور که نیازهاشان اجتماعی است ، غرایز اجتماعی نیز به صورت جبری حاکم بر آنهاست انسان نیازهایش اجتماعی است بدون آنکه چنان غرایزی بر او حکومت کند غرایز اجتماعی انسان به صورت یک سلسله " تقاضا " در باطن انسان وجود دارد که در سایه تعلیم و تربیت باید پرورش یابد .
زندگی سالم اجتماعی آن است که افراد قوانین و حدود و حقوق یکدیگر را محترم شمارند ، عدالت را امری مقدس به حساب آورند ، به یکدیگر مهر بورزند ، هر یک برای دیگری آن را دوست بدارد که برای خود دوست میدارد و آن را نپسندد که برای خویش نمیپسندد ، به یکدیگر اعتماد و اطمینان داشته باشند ، ضامن اعتمادمتقابل آنها کیفیات روحی آنها باشد ، هر فردی خود را متعهد و مسؤول اجتماع خویش بشمارد ، در سری ترین نهانخانهها همان تقوا و عفاف از آنها بروز کند که در ملاء عام در نهایت بی طمعی به یکدیگر نیکی کنند ، در مقابل ظلم و ستم بپا خیزند و به ستمگر و فسادگر مجال ستمگری و افساد ندهند ، ارزشهای اخلاقی را محترم بشمارند ، با یکدیگر مانند اعضای یک پیکر ، متحد و متفق بوده باشند .
آن چیزی که بیش از هر چیز حق را محترم ، عدالت را مقدس ، دلها را به یکدیگر مهربان و اعتماد متقابل را میان افراد برقرار میسازد ، تقوا و عفاف را تا عمق وجدان آدمی نفوذ میدهد ، به ارزشهای اخلاقی اعتبار میبخشد ، شجاعت مقابله با ستم ایجاد میکند و همه افراد را مانند اعضای یک پیکر به هم پیوند میدهد و متحد میکند ، ایمان مذهبی است .
تجلیات انسانی انسانها که مانند ستارگان در آسمان تاریخ پرحادثه انسانی میدرخشد همانهائی است که از احساسهای مذهبی سرچشمه گرفته است .
ج . کاهش ناراحتیها
زندگی بشر ، خواهناخواه همچنانکه خوشیها ، شیرینیها ، به دست آوردنها و کامیابیها دارد ، رنجها ، مصائب ، شکستها ، از دست دادنها ، تلخیها و ناکامیها دارد بسیاری از آنها قابل پیشگیری یا برطرف کردن است هر چند پس از تلاش زیاد بدیهی است که بشر موظف است با طبیعت پنجه نرم کند ، تلخیها را تبدیل به شیرینی نماید اما پارهای از حوادث جهان قابل پیشگیری و یا برطرف ساختن نیست ، مثلا پیری انسان خواهناخواه به سوی پیری گام بر میدارد و چراغ عمرش رو به خاموشی میرود ، ناتوانی و ضعف پیری و سایر عوارض آن ، چهره زندگی را دژم میکند به علاوه اندیشه مرگ و نیستی ، چشم بستن از هستی ، رفتن و جهان را به دیگران واگذاشتن ، به نوعی دیگر انسان را رنج میدهد .
ایمان مذهبی در انسان نیروی مقاومت میآفریند ، تلخیها را شیرین میگرداند انسان با ایمان میداند هر چیزی در جهان حساب معینی دارد و اگر عکس العملش در برابر تلخیها به نحو مطلوب باشد ، فرضا خود این غیر قابل جبران باشد به نحوی دیگر از طرف خداوند متعال جبران میشود پیری به حکم این که پایان کار نیست و به علاوه یک فرد با ایمان همواره فراغت خویش را با عبادت و انس با ذکر خدا پر میکند مطبوع و دوست داشتنی میگردد به طوری که لذت زندگی در دوره پیری برای مردم خدا پرست از دوره جوانی بیشتر میگردد .
قیافه مرگ در چشم فرد با ایمان با آنچه در چشم فرد بی ایمان مینماید ، عوض میشود. از نظر چنین فردی دیگر مرگ ، نیستی و فنا نیست ، انتقال از دنیائی فانی و گذرا به دنیائی باقی و پایدار ، و از جهانی کوچکتر به جهانی بزرگتر است ، مرگ منتقل شدن از جهان عمل و کشت است به جهان نتیجه و محصول از این رو چنین فردی نگرانیهای خویش را از مرگ ، با کوشش در کارهای نیک که در زبان دین " عمل صالح " نامیده میشود برطرف میسازد .
از نظر روانشناسان ، مسلم و قطعی است که اکثر بیماریهای روانی که ناشی از ناراحتیهای روحی و تلخیهای زندگی است ، در میان افراد غیر مذهبی دیده میشود افراد مذهبی به هر نسبت که ایمان قوی و محکم داشته باشند از این بیماریها مصونترند از این رو یکی از عوارض زندگی عصر ما که در اثر ضعف ایمانهای مذهبی پدید آمده است افزایش بیمارها و بیماریهای روانی و عصبی است .
بنا بر این گزارش کتاب انسان و ایمان مقدمهای بر جهان بینی اسلامی جلد اول اثر به جا مانده از متفکر شهید استاد مرتضی مطهری است.
پایان پیام/
نظر شما