خبرگزاری شبستان: همواره دولت ها برای دست یابی به امنیت اجتماعی تلاش می کنند و در این راه هزینههای سنگینی نیز می پردازند، که گاه، بلکه در بیشتر موارد به نتیجه مطلوب و مورد نظر خود نمی رسند. تجربه نشان داده که تأمین امنیت اجتماعی در عصر ارتباطات و دهکده جهانی، از عهده دولتها خارج است و مشارکت مردم، و به ویژه کانونهای عبادتی اسلام(مساجد) در این امر ضروری است.
البته عوامل بازدارنده بیرونی همچون اجرای حدود و زندان نیز تأثیر به سزایی در حفظ سلامت و امنیت اجتماعی جامعه دارد. امّا «پیشگیری بهتر از درمان است». ضمن این که مجازات زندان، هزینه سنگین نگهداری مددجویان را بر دولت تحمیل میکند.
افزون بر آن، در قوانین موضوعه کشور جمهوری اسلامی ایران نیز پیشگیری بر مجازات مقدم دانسته شده است، بنابراین اگر ما به وظایف تأمینی و تربیتی پیشبینی شده در قوانین ایران توجه کنیم، هم تعداد پروندههای کیفری در محاکم و دادسراها کاهش مییابد و هم جمعیت کیفری زندانهای کشور در این حدّ که اکنون وجود دارد، نخواهد بود.
این در حالی است که بیتوجهی به اقدامات تأمینی، تربیتی، دستگیری و مجازات افراد باعث میشود هدف تعیین شده که تنبیه شدن مجرم و دور شدن او از بزه است، به دلیل جمعیت فراوان زندانها محقق نشود. جمعیت زندانهای کشور آن قدر زیاد است که نه خدمات زندان متناسب با این جمعیت است و نه درون زندان به مدرسهای برای اصلاح و تربیت تبدیل میشود، بلکه همانطور که در صفحه حوادث روزنامهها میخوانیم، بسیاری از مجرمان و باندهای سازمانیافته در محیط زندان تشکیل میشود و بزهکاران ساده و منفرد دیروز، بعد از رفتن به زندان و آزادی، به گروه بزهکاران پیچیده و سازمان یافته تبدیل میشوند.
با نگاهی هر چند گذرا به زندگی مددجویان و بزهکاران اجتماعی و آنان که «امنیت اجتماعی» جامعه را به نحوی از انحاء مختل نموده اند، به خوبی این نکته را ثابت می کند که اکثر قریب به اتفاق آنان، کسانی بوده اند که با مسجد و محراب و نماز ارتباطی نداشته و با این مکان مقدس و نماز انسی نداشته اند و بدین ترتیب خود را در عرصه حیات، یکه و آزاد شمرده و دست به گناهان عظیمی همچون قتل، تجاوز به عنف، سرقت و... آلوده اند و علاوه بر زندگی خود، زندگی دیگران را هم با «ناامنی» مواجه کرده اند.
به هر حال، تکیه بر قوة قهریه و تأسیس حکومت پلیسی و نظامی، روشی است که سالها کارآیی خود را از دست داده است و اکنون شعار «پیشگیری بهتر از درمان است»، در این زمینه کارآیی قابل توجّهی دارد. بدین معنا که با افزایش آگاهی های عمومی و رفاه اجتماعی، جلوی بروز بسیاری از ناهنجاریهاى اجتماعى(Social normlessness) گرفته می شود.
از آنجایی که دین اسلام برای تمام شئون زندگی بشر برنامه و هدف دارد، مساجد نیز به عنوان سامان دهندگان رفتار دینی مردم در قالب نظم رفتاری در حیات اجتماعی مطرح می گردند.
مساجد، پایگاه تبلیغ احکام دین اسلام و بوده و بسیاری از ارزشهای اجتماعی نظیر اخلاص و درستکاری، ساماندهی زندگی و نظم و تقوا در آن مشهود است. اغلب افرادی که بیشتر به مسجد آمد و شد دارند، کمتر حقوق دیگران را ضایع میکنند، و زندگی خود را با نظم بیشتری همراه میسازند و در زندگی اجتماعی آنان آثار و رفتار دینی نیز به چشم میخورد. از سوی دیگر، نقصان ارزشهای دینی سبب بروز بینظمیها و آشوبهای اجتماعی و نهایت عدم برخورداری شهروندان از امنیت اجتماعی می شود.
مساجد با تقویت روحیه دینداری افراد مسجدی، تأثیر به سزایی بر دیگر افراد، و به تبع آن در سطح گسترده اجتماع دارند.
مسجد، محل اجتماع و رفت و آمد انسانهای برگزیده، صالح و تقواپیشه است. این مطلب در روایات متعددی به صراحت بیان شده است. در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده است: «إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ یَعْتَادُ الْمَسَاجِدَ فَاشْهَدُوا لَهُ بِالْإِیمَانِ لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّه؛ هنگامی که دیدید مردی بر رفت و آمد به مسجد مداومت می کند، وی را مؤمن بدانید.
خداوند متعال می فرماید: تنها آنان که ایمان به خداوند دارند مساجد خدا را آباد می کنند.» این حدیث شریف به خوبی گویای آن است که انسانهای مسجدی مؤمن به خداوند متعال روی می آورند. پیامبر (ص) در حدیثی دیگر از مسجد به عنوان خانه انسانهای متقی یاد کرده است و فرموده اند: «الْمَسَاجِدُ بُیُوتُ الْمُتَّقِینَ وَ مَنْ کَانَتِ الْمَسَاجِدُ بَیْتَهُ ضَمِنَ اللَّهُ لَهُ بِالرَّوْحِ وَ الرَّاحَةِ وَ الْجَوَازِ عَلَى الصِّرَاط إلی الجنة؛ مساجد، خانه پارسایان است و هرکس مسجد خانه اش باشد (اوقات خود را در آن و به عبادت بگذارند) خداوند انجام کار او را رحمت و شادى قرار داده واجازه عبور از صراط به سوى بهشت را به او خواهد داد.
امام صادق (ع) نیز انسانهای مسجدی را الگوها و نمونه های جامعه معرفی کرده است. انسان مسجدی اهل بهشت است: پیامبر(ص) در حدیثی، آنان را که به ندای مؤذنین پاسخ گویند و به سوی مسجد می شتابند از اهل بهشت معرفی کرده اند.بنابراین، افرادی که پیوسته به مساجد آمد و شد دارند، با اهل ایمان و نمازگزاران و افراد منظم و متعبّد و مؤمن در معاشرت و رفت و آمد هستند. ایمان و تعهد عملی آنان در معرض دید همگان قرار گرفته، به یک معیار شخصیتی و اعتبار اجتماعی دست یافته و قهراً رفتار و کردار این جمعیت در روند اخلاقی، خانوادگی و روابط اجتماعی رفتاری آنان ملاک اعتبار و اطمینان قرار می گیرد.
نقش امام جماعت در تأمین امنیت اجتماعی
امامجماعت نیز به عنوان مهم ترین عضو مدیریت فرهنگی مسجد، میتواند با برنامهریزی و عملکرد درست، زمینه مناسبی را برای پیش برد عوامل حضور مردم در مسجد، فراهم کند. بنابراین، امام جماعت نقش کلیدی و محورین در تعمیق و احیای کارکرد مسجد دارد. عاملی که جذابیت ویژه به مساجد می بخشد، در حقیقت وی یکی از عوامل توسعه به حساب می آید.
امام جماعت باید خود را وقف مسجد کند تا بتواند تحولآفرین باشد. چنان که در سیره عملی پیامبر(ص) آمده است: آن حضرت پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب در مسجد می نشست و بخشی از این وقت را صرف پاسخ گویی به پرسشهای مسلمانان می نمود.شخصیت و عملکرد و چگونگی برخورد امام جماعت با جوانان، به عنوان مهمترین عضو مدیریتی مسجد، در ایجاد و کیفیت نگرش جوانان نسبت به دین و مسجد بسیار مؤثر است.روابط و احترام میان امام جماعت و جوانان، نباید در چارچوبی رسمی باقی بماند، بلکه این روابط باید بهگونهای باشد که امام جماعت یکی از دوستان جوانان به شمار رود. او باید در مشکلات یار جوانان باشد، موفقیتهایشان را تبریک بگوید، غمخوارشان باشد.
جوانان از این که امام جماعت به آنان احترام میگذارد، احساس شخصیت میکنند. البته امام جماعت پیش از برقراری رابطه، باید کاملاً از نیازها، روحیات، ارزشها، خواستهها، سلایق، توانمندیها، آسیبها و راههای رویارویی با آن آگاه باشد. در این صورت میتواند برخوردهای خود را با جوانان به شکلی تنظیم کند که علاوه بر رفع نیازهایشان، آنان را به مسجد و محراب سوق دهد. امام جماعت باید در علم و پرهیزگاری سرآمد افراد مسجد باشد تا بتواند هم مرجع سؤالات باشد و هم الگوی رشد معنوی.
وجود تعامل و همکاری بین امام جماعت و کلانتریها و مراکز نیروی انتظامی در هدایت و تربیت دینی افراد جامعه نقش به سزایی دارد. در این میان نقش راهبردی امام جماعت در برطرف نمودن اختلاف و دودستگی میان نمازگزاران با ظرافتی ویژه و بازگشت به فضای مسالمت آمیز مسجد و نیز پرهیز از خودمحوری افراد، بسیار راهگشا خواهد بود و این همان چیزی است که در حال حاضر بسیاری از مساجد از فقدان آن رنج می برند.
متأسفانه در حال حاضر تعامل و همکاری چندانی بین پلیس و مسجد و امام جماعت وجود ندارد و همین امر موجب شده که تنها با تکیه بر قوه قهریه و مجازات و زندان، امنیت مطلوب و مورد نظر در برخی محلات و سطح جامعه کم رنگ و شهروندان احساس ناامنی کنند. تا مادامی که بین مسجد و پلیس فاصله باشد، دست یابی به امنیت مطلوب در جامعه ممکن نیست. به یقین اگر نیروی انتظامی با ائمه جماعات که در بین اقشار مختلف مردم از مقبولیت قابل توجّهی برخوردارند، تعامل و همکاری باشد و ائمه جماعات مسجد نیروی انتظامی را با فرهنگ سازی یاری رسانند، آن گاه امنیت اجتماعی و جامعه ای زنده و توأم با آرامش و آسایش شاهد خواهیم بود.
حضور مسئولین نیروی انتظامی در مساجد و ارتباط با ائمه جماعات، علاوه بر حصول برادری، محبت و همدلی پرسنل نیروی انتظامی با اقشار مختلف مردم، باعث افزایش اعتماد آنان به نظام و بیشتر شدن جرأت مظلوم برای مطالبه و گرفتن حق خود از ظالمین و زورگویان می شود.
پایان پیام/
نظر شما