به گزارش خبرگزاری شبستان، در حالی که انقلاب های جهان عرب کماکان در حال گسترش است ایالات متحده امریکا و عربستان برای بهره برداری از شرایط موجود در مورد دو کشور بحرین و لیبی با یکدیگر تبانی کرده اند و مبنای اصلی پیمان آنها با یکدیگر این است که در ازای حمله عربستان به بحرین برای سرکوب مردم معترض این کشور ، آمریکا نیز سرهنگ قذافی، رهبر دیکتاتور لیبی را از میان بردارد.
این پیمان از یک سو موجب می شود تا هر دو کشور از سقوط دیکتاتوری بحرین که درجهت منافع آنها کار می کند جلوگیری کنند واز سوی دیگر با از میان برداشتن قذافی و دردست گرفتن قدرت در لیبی به نفت این کشور دست پیدا کنند.
به گفته برخی از منابع دیپلماتیک سازمان ملل متحد ، واشنگتن هیلاری کلینتون ، وزیر امور خارجه آمریکا را روانه عربستان کرد تا ضمن صادرکردن فرمان برای حمله این کشور به بحرین به منظور تضعیف حرکت دموکراتیک مردم آن پاسخ مثبت اتحادیه عرب برای اجرای طرح تشکیل منطقه پرواز ممنوع بر فراز خاک لیبی را بگیرد که در نهایت هم با موفقیت در پیشبرد نقشه خود توانست راه را برای صدور قطعنامه 1973 شورای امنیت سازمان ملل متحد در این زمینه هموار کند.
این منابع ضمن اشاره به اینکه لیبی ، بحرین و یمن هیچ فرقی با یکدیگر ندارند و در مورد همه آنها باید یک استراتژی واحد به کار برده شود ، می گویند : ما هنوز هم موضع رسمی خود درباره غیر شفاف بودن قطعنامه 1973 را حفظ کرده ایم و ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز خاک لیبی را نشات گرفته از شیوه جنگجویانه آمریکا و متحدانش می دانیم.
منابع دیپلماتیک سازمان ملل متحد همچنین با تاکید بر اینکه تمجید اتحادیه عرب از ایجاد منطقه پرواز ممنوع تنها یک ادعا ا زسوی آمریکایی ها برای مثبت جلوه دادن طرح خود است ، می گویند : تنها 9 عضو از 22 عضو اتحادیه عرب به این طرح رای مثبت دادند که عربستان پیش قراول آنها بود.
به این ترتیب در آغاز سال 2011 میلادی شاهد انقلاب های بزرگ جهان عرب و پس از آن شاهد تبانی ضد انقلابی آمریکا و عربستان برای خنثی کردن این حرکت های دموکراتیک بودیم.
از دیگر بازیگران اصلی که در این توطئه به ویژه در مورد لیبی نقش عمده ای را ایفا می کنند میتوان به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی( ناتو ) ، پیمانکاران تسلیحاتی و نئولیبرال هایی اشاره کرد که بسیار مشتاق خصوصی سازی همه منابع و حتی آب در لیبی جدید هستند .
در این میان همچنین می توان به برخی کشورهای غربی اشاره کرد که در اندیشه چنگ انداختن بر صنعت نفت و گاز لیبی هستند.
اما مهم تر از همه این موارد رویکرد منافقانه و عملکرد دوگانه دولت باراک اوباما است که کودتای احمقانه ژئوپولیتیک خود در مطنقه آفریقای شمالی را به عنوان یک عملکرد انسانی جلوه می دهد حالی که این اقدام برای به راه انداختن جنگ دیگر آمریکا در یکی دیگر از کشورهای اسلامی چیزی جز یک حرکت نظامی صرف بدون در نظر گرفتن جنبه های انسانی نیست.
یکی از عوارض جانبی پیمان کثیف امریکا و عربستان این است که کاخ سفید هر کاری ر ا انجام میدهد تا اطمینان حاصل کند که رسانه های آمریکا بحران بحرین ر ا زیر تله ای ا ز خاک دفن می کند.
در حقیقت دولت آمریکا می خواهد اتفاقاتی را که در بحرین در حال رخ دادن است پنهان کند زیرا از دیدگاه دولتمردان آمریکایی حمایت از شیعیان بحرین که خواهان سقوط دیکتاتوری بحرین هستند هیچ سودی برای آنها ندارد.
از سوی دیگر این پیمان بسیاری دیگر از کشورهای عربی را مجاب کرده است که مداخله نظامی آمریکا و ناتو در لیبی گزینه بسیار مناسبی است . از آن جمله می توان به شیخ حمدبن خلیفه آل ثانی ، امیر قطر اشاره کرد که در برنامه ای در شبکه تلویزیونی الجزیره تاکید کرد که این اقدام نظامی لازم و ضروری بوده است زیرا مردم لیبی تحت حملات شدید قذافی قرار دارند.
اما یکی از خبرنگاران الجزیره در واکنش به اظهارات امیر قطر بسیار مودبانه از او سوال کرد که " آیا خود او حاضر است بر اساس همین ادعا نیروهای امنیتی کشورش را برای حمایت از مردم فلسطین در برابر جنایت های رژیم صهیونیستی به سرزمین هنای اشغالی بفرستد؟ "
بنابر گزارش کانترپانچ ، به هر حال طبق نقشه آمریکا این اولین جنگ ناتو در قاره آفیقاست همانطور که جنگ افغانستان اولین جنگ ناتو در آسیای جنوبی – مرکزی بود و این طرح آمرکا برای یاری گرفتن از این نیروها به منظور به راه انداختن جنگ در هر جایی است که منافع جاه طلبانه این کشور را برآورده کند.
نظر شما