خبرگزاری شبستان: یکی از شبهاتی که غرض ورزان درباره ولایت امیرالمومنین (ع) در روز غدیر مطرح می کنند این است که معنای مولا در خطبه غدیر به معنای ولی و سرپرست نیست. از این رو برای واکاوی پاسخ علامه امینی در الغدیر به این شبهه، با حجت الاسلام والمسلمین محمدحسین مشکوری، رییس کانون خورشید و گردآورنده کتاب خط روشن (گزیده کتاب الغدیر علامه امینی) در این باره به گفتگو پرداخته ایم که در ذیل می آید:
اهمیت الغدیر علامه امینی از چه حیثی است؟
کتاب شریف الغدیر به تعبیر رهبری کاخ عظیمی است که علامه امینی آن را بنا کره است و امروز این کتاب مهجور است؛ لذا امروز نیاز است این کتاب برای مردم بیشتر باز شود و این گنجینه ارزشمند شیعه را در اختیار عوم قرار دهیم چرا که مجموعه ای است که مردم نمی دانند درون آن چه خبر است و یک زمان دیگر این کاخ را به موزه تبدیل می کنند تا مردم ببینند و استفاده کنند.
این تعبیر رهبری، تعبیر بسیار دقیق است به این جهت که علامه امینی برای تدوین یازده جلد کتاب الغدیر طبق گفته خودش 50 سال وقت گذاشته اند و به کتابخانه های هند، شام، سوریه، عراق و ... مراجعه کرده اند، بنابراین این کتاب از حیث رتبه بسیار باارزش بوده و اصلی ترین ویژگی آن این است که مطالب این آن از کتب اهل سنت استخراج شده و هر متنی که مطرح و اثبات می کند، از منابع اهل سنت است. از جمله مطالبی که علامه از آن یاد می کند و به شبهات آن پاسخ می دهد، کتاب "منهاج السنه" ابن تیمیه است. ابن تیمیه به عنوان یکی از علمایی که امروز به عنوان اصلی ترین تئوریسین های وهابیت مطرح است، این کتاب را در رد کتاب مرحوم علامه حلّی نوشته است و شبهاتی را راجع به شیعه در آن مطرح کرده است که علامه امینی در کتاب الغدیر خود به آنها پرداخته و با توجه به کتب اهل سنت به شبهات آن پاسخ می دهد.
عرب برای مولا 27 معنا در نظر می گیرد
نگاه این کتاب گرانسنگ به معنا و مفهوم مولی و ولی چیست و چگونه به شبهات مطرح در این باره پاسخ می گوید؟
محوری که در کتاب الغدیر مفغول مانده و کمتر به گوش مردم خورده این است، چگونه می شود معنای مولی همان معنای ولی و أولی بالتصرف یا همان سزاورتر به امور معنا شود. علامه امینی اولا در صدور حدیث غدیر بیان می کند هیچ حدیثی در تواتر با خبر غدیر برابری نمی کند سپس بعد از اینکه کسی نتوانست در اصل این حدیث شبهه وارد کند، به لفظ به لفظ این حدیث ورود پیدا کرده و برای کلمه مولی معانی دیگری مطرح کرده اند تا از این رهگذر به حدیث غدیر خدشه وارد کنند. علامه برای ورود قوی به بحث ابتدا دو شاهد قرآنی برای موضوع می آورند که کلمه مولا را در قرآن علمای اهل سنت چطور ترجمه کرده اند، آیه 15 سوره حدید: "فَالْیَوْمَ لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ وَ لا مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا مَأْواکُمُ النَّارُ هِیَ مَوْلاکُمْ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ؛ پس امروز نه از شما و نه از کسانی که ( علنا ) کفر ورزیدند فدیه (ای برای نجاتتان) پذیرفته نمی شود، جایگاه شما آتش است، آنجا برای شما سزاوارتر است و بد جای بازگشتی است."
علامه می گوید علمای مفسر اهل سنت کلمه مولی را در این آیه به معنای سزاوارتر معنا کرده اند و به عنوان شاهد، نام یکی از این علمای اهل سنت یعنی احمدبن حسن زاهد درواجکی در تفسیر مشهورش به زاهدی که مولا را در تفسیر خود به معنای سزاوارتر آورده است.
اما علامه ادامه می دهد که مولا در لغت عرب، بیست و هفت معنا دارد هیچ عرب زبانی نمی تواند خارج از این معنا، معنای دیگری اضافه کند
معنایی کفرآمیز برای ولی
بعد می فرماید تمام معانی را در حدیث غدیر می آورند و طبق آن حدیث غدیر را ترجمه می کنند. اولی معنای هر کس من پروردگار او هستم، پس علی پروردگار اوست؛ این معنا کفرآمیز بوده و قطعا نمی توان این مفهوم را استخراج کرد.
اما معنای دوم: هر کسی من عموی او هستم پس علی عموی او است که لزوم رد آن روشن است. از معنای دوم تا سیزدهم به معانی مالک، نعمت گیرنده، شریک، فرزند، پسرخواه،ر پیرو، برده، هم قسم، مستلزم کفر و دروغ است.
از معنای چهاردهم تا هجدهم هیچ یک از این معنای به دلیل سبک بودن آن امکان ندارد چرا که هر کس من همراه، همسایه، مهمان داماد خویشاوند او هستم، پس علی هم برای او همین طور است!
می رسد به معنای نوزدهم به بعد؛ ولی نعمت: هر کس من ولی نعمت او هستم پس علی ولی نعمت اوست، این معنا به قاعده عقلی باطل است. اما معنای بیستم هم پیمان، این هم پیمانی در عرب به دلیل ایجاد صلح و تعامل و ارتباط خویشاوندی عرف بود و این رابطه هم پیامنی علی (ص) و پیامبر(ص) بر همگان مشخص بود و لزومی بر تکرار آن نبود. اما معنای بیست و یکم ولی، بیست و دوم سزاوارتر و بیست و سوم سید و برتر است که اهل سنت آنها را نمی پذیرد. آنها در واقع معنای بیست و چهارم را می پذیرند، به این معنا که هر کس من را دوست دارد علی را دوست بدارد یا هر کس یاور من است علی را یاوری کند.
علامه در این معنا چه چاسخی به شبهه افکنان می دهد؟
علامه در اینجا با نگاهی علمی چهار احتمال را بررسی می کند:
نخست آن که در معنای اول پیامبر (ص) مردم را به محبت و یاری علی (ع) دعوت می کند، یا باید از آن جمله اخباری استخراج شود یا انشایی؛ یا دارد خبر می دهد یا تکلیف می کند. این امر مطلب تازه ای برای مردم نبود و سابقه طولانی داشت و در مناسبت های مختلف پیامبر (ص) آن را فرموده بودند و اهمیت آن بدان جا هم نمی رسد که طبق آیه صریح قرآن اگر پیامبر(ص) آن را ذکر نکنند، رسالت خود را به انجام نرسانده اند و این چیزی نیست که همه بیایند و برای آن به علی (ع) تبریک بگویند. مگر در قرآن آیه 17 سوره توبه نیامده که:" وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ اَوْلِیاءُ بَعْضٍ"
احتمال دوم اینکه پیامبر (ص) بخواهد این محبت را تکلیف و انشا کنند که این هم سبک است و کمتر از احتمال نخست نیست، چرا که برای محبت علی(ع) فرمان صادر نشده و قانون وضع نشده است و قانون وضع نشده ای هم باقی نمانده بود که پیامبر(ص) آن را ابلاغ نکرده باشد.
اما احتمال سوم این است که پیامبر(ص) از فرمانش به علی (ع) مبنی بر اینکه ای علی تو مردم را دوست داشته باش، خبر دهد، که این معنا نمی دهد و منظور این نبوده و حضرت علی (ع) نسبت به این مطلب آگاهی داشته اند.
اما احتمال چهارم پیامبر(ص) دوستی مردم را به علی (ع) واجب کنند و از کسی که سردار سپاه حضرت بوده و برای کیان اسلام جانفشانی کرده است بخواهد دوستی آن را واجب کنند که این مورد هم معنا نمی دهد.
اما معنای بیست و ششم به معنای یاور؛ علامه امینی این معنا را هم در همین الگو رد می کند، سپس می گوید ادله من را شنیدید، می ماند معانی که من می خواهم بگویم که همه معانی بیست و هفت گانه به معنای مولا و ولی و سرپرست است. بعد یکی یکی این ها را تطبیق می دهد و بیان می دارد: رب به معنای سرپرست است، عمو سزاوارترین انسان برای سرپرست است، عموزاده همین طور و همه عبارت را تطبیق می دهد و می گوید معنای ولی همین است. یا برای یاور و ناصر، برای یاری کسی که به یاری اش ملتزم شده، سزاوارتر است. بنابراین کلمه مولا را در همه آن بیست و هفت معنا که عرب رصد کرده است، معنای اولی بالتصرف و سزاوارتر است.
این می شود انتقال خلافت این می شود موضوع مهمی که مردم را در روز گرم جمع کرده و به آنها ابلاغ شود. نما باید موقعیت تاریخی و مکانی آن شرایط را در نظر بگیریم تا معنای واقعی حدیث غدیر روشن شود. از این بیست و هفت معنا، بیست و چهار معنا را ما کنار گذاشتیم اما من می خواهم قرینه هایی در اینجا ذکر کنم که مشخص شود، معنای مولا در این حدیث سرپرست است.
من از شما محبوب ترم یا اولی تر!؟
علامه چه ادله ایی را برای اثبات معنای سرپرست از واژه مولا در حدیث غدیر بیان می کند؟
قرینه نخست: آیا پیامبر(ص) در آغاز واقعه غدیر نفرمودند: الست اولی بکم من انفسکم؛ آیا من از شما به خودتان سزاوارتر نیستم؟ نمی توان این جمله را اینطور معنا کرد که آیا من نسبت به شما به خودتان محبوب تر نیستم!
چطور می شود صدر جمله پیامبر (ص) با ذیل آن تفاوت داشته باشد؟ آنجا می گوید من سزاوارترم اینجا بگوید پس هر کس من را دوست دارد، علی را هم دوست داشته باشد؟!
می توان در این زمینه مصادیقی از اهل سنت را اشاره کرد: امام حنبلی، ترمذی، نسائی، محمدبن یزید قزوینی و محمدبن جریر طبری هم همین را گفته اند که پیامبر(ص) الست اولی را گفته اند به این معنا که آیا من از شما به شما سزاوارتر نیستم. مرحوم علامه 64 تن از بزرگان اهل سنت را آورده اند که الست اولی را به معنای سرپرستی ذکر کرده اند.
اما قرینه دوم، مگر پیامبر(ص) در پایان حدیث غدیر دعا نکردند:" اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره ..."اگر این گونه بود به دو دلیل می شود اثبات کرد که مولی جز به معنای اولویت سازگاری دیگری در اینجا ندارد؛ دلیل اول اینکه پیامبر(ص) خدا که مقام امامت را به وصی خود واگذار و آشکار کرد، تحقق این را می دانست که نیازمند حامی و ارتش و سپاه است؛ پیامبری که می داند بعد از خلیفه ای باید باشد که بتوانند مانند خودش حکومتی تشکیل دهد تا بتواند ادامه دهد، نمی آید بگوید خدایا هر کس علی را دوست دارد او را دوست بدار، بلکه این وال من والاه برای کسانی است که بتوانند سپاه علی (ع) را مانند حکومت پیامبر(ص) یاری دهند.
دلیل دوم این ادعا به جهت عمومیتی که دارد، دلالت بر عصمت امام دارد؛ وال من والاه و عاد من عاداه را چه زمان پیامبر(ص) نسبت به غیرمعصوم به کار برده اند! مگر می شود پیامبر(ص) درباره غیرمعصوم این دعا را کند و ما قائلیم که تنها امام معصوم می تواند تولیت امور را مانند پیامبر(ص) در دست گیرد.
قرینه سوم، پیامبر (ص) مگر نفرمودند: أیها الناس بم تشهدون ؟ قالوا: نشهد أن لا إله إلا الله قال: ثم مه ؟ قالوا : وأن محمدا عبده ورسوله قال : فمن ولیکم ؟ قالوا: الله ورسوله مولانا قال : من ولیکم ؟ ثم ضرب بیده إلى عضد علی فأقامه فنزع عضده فأخذ بذراعیه فقال: من یکن الله ورسوله مولاه فإن هذا مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه ..." مگر در اینجا شهادت به مولا بودن الله و محمد ندادید؟ پس چطور می شود که وقتی جمله به علی می رسد معنای ولی به دوست تعبیر می شود؟!
اما قرینه چهارم؛ پیامبر(ص) بعد از پایان حدیث غدیر فرمود: الله اکبر علی اکمال دین و اتمام نعمه و رضَا الرب برسالتی و الولایه لعلی بن ابی طالب" اینها همه هم وزن هستند و با واو عاطفه با هم مرتبط شده اند.
قرینه پنجم پیامبر(ص) فرمود: به من تبریک بگویید، خدا من را به پیامبر برگزید و اهل بیتم را به امامت.
لذا علامه به عنوان یکی از برجسته ترین علمای تشیع این کتاب را نوشته اند که ولایت ایشان را با تحقیق بپذیریم و به شبهات در این زمینه پاسخ می دهد.
پایان پیام/
نظر شما