حیرت و حسرت و وداع در نگاه سیدالشهدا (ع)

حضرت سیدالشهدا وقتی اهل بیت (ع) را در خیمه جمع می کنند در یک آن سه نگاه در نگاه شان به اهل بیت(ع)، مردان و زنان و کودکان جمع می شود. حیرت و حسرت و وداع. تا چند روز دیگر همه خیمه ها به قتلگاه تبدیل می شود.


به گزارش خبرگزاری شبستان، همچنان که در مقاتل عاشورایی به آن اشاره شده از روز هفتم محرم، آب را به سمت خیمه های امام حسین (ع) و اهل بیت و اصحاب ایشان می بندند. آورده اند که عمرسعد، عمرو بن حجاج را با 500 سوار فرستاد تا میانه حضرت و آب حائل شوند. منادی عمر که عبدالله بن حصین ازدی بود به آواز بلد ندا سر داد که: یا حسین! الا تنظرون الی الماء کأنه کبد السماء؟ لا تذوقون منه قطره واحده حتی تمتوا عطشا / ای حسین! نگاه نمی کنید به آب که مثل کبد آسمان صاف است؟ نخواهید از آن یک قطره آشامید. و آنقدر تشنگی می دهیم به شما که همه شما از تشنگی بمیرید.
سیدالشهدا در حق آن ملعون فرمود: اللهم اقتله عطشا و لا تغفر له ابدا / خدایا این ظالم را تشنه بکش و هرگز او را نیامرز.


آیت الله شیخ جعفر شوشتری در مقتل شوشتری آورده اند: سرکرده موکلین آب، عمروبن حجاج خودش صدا کرد. در روایت آمده است که گفت: کان سماع مثل هذا اشدّ علیه من منع الماء / شنیدن مثل کلام لعین شدیدتر بود بر حضرت از منع آب.
در مثل امروز، حصین بن نمیر آمد با چند هزار، یزید بن رکاب کلبی آدم با چند هزار... آن جناب رفت میان خیمه و صدا زدند مردهای اهل بیت و اولاد آن حضرت همه جمع شدند.
ظاهرا اهل بیت به قدر 40 نفر بودند. هفت برادر آن حضرت و اولاد امام حسن (ع) بودند. اولاد جعفر طیار بودند. اولاد عبدالله بن جعفر بودند. چون حدیث صحیح است که حضرت فرمود: "روز عاشورا همین که گرد نشست نزدیک مغرب شد و لشکر آرام گرفتند، بر روی زمین. ثلاثون از اهل بیت بود. لو کان رسوال الله حیا لکان هو المعزی الیه / اگر حضرت رسول الله در دنیا بودند هر آینه ایشان صاحب عزای آنان نمی بودند و باید به ایشان تسلیت گفت." غرض آن سی نفر که کشته شده بودند لااقل ده تا از اطفال و اسرا هم باقی مانده که مجموع چهل نفر بودند که ظاهرا از همه بزرگ تر، حضرت ابوالفضل العباس(ع) بوده که سی و چهار ساله بوده اند و از همه کوچک تر آن طفل رضیع شیرخواره بوده.
ملاحظه می کنید آن مجلس چه بود: حضرت همه را جمع کرد و فرمود زن ها بیایند. زن ها آمدند در زیر آن یک خیمه که جز اهل بیت(ع) دیگری نبود.


اصل حدیث دو کلمه است: فنظر الیهم ... یعنی آن حضرت در این حال که جمع شدند شروع کردند به نگاه کردن به آن ها، یعنی اول نگاه کردند. "و بکی ساعه / یعنی ساعتی گریه کرد."
ملاحظه کنید: همه اهل بیت زیر یک خیمه جمع صدای سیدالشهدا (ع) به گریه بلند شود در این صورت اهل بیت گریه نمی کنند؟ مردها که گریه کردند زن ها گریه نمی کنند؟ اطفال، زن ها را گریان دیدند گریه نمی کنند؟
پس صدای گریه همه بلند شد. حضرت نگاه کرد به آن ها. ببینم چه نگاه بود این نگاه. در اول نگاه حیرت بود. یعنی حضرت متحیر بود درباره این عیال و اطفال.
یکی نگاه حسرت بود. نگاه دیگر نگاه وداع بود. اما حضرت برای چه گریست؟ در این گریه، حضرت تصوراتی داشت. ایشان را که دید جمع در یک خیمه، همه متصل پیش هم نشسته تصوراتی کردند. گاهی تصور می کردند گریه می کردند. امور مستقبله هم نزدشان حاضر بود. حضرت برآورد کردند این جمعیتی که حالا زیر خیمه اند وقتی خواهد بود که همین جمعیت در قتلگاه خواهند بود. بدن ها یک طرف، اسرا یک طرف. انا لله و انا الیه راجعون.
 

 

پایان پیام/

 

کد خبر 311962

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha