به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، دومین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی با حضور جمعی از اندیشمندان و اساتید حوزوی و دانشگاهی ایرانی و خارجی هماکنون در سالن همایشهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی در حال برگزاری است.
در کمیسیون هنر و معماری اسلامی این کنگره، محمدرضا بمانیان با ارایه مقالات خود با عنوان «مفهومشناسی واژه معماری و شهرسازی اسلامی» با اشاره به اینکه در معماری شهرسازی رویکردهای متفاوتی وجود دارد که باید با نگاهی صحیح و مدبرانه به این موضوع پرداخت، گفت: اگر با دید صحیح به این مقوله وارد شویم به دنبال آن امکان بهبود کیفی زندگی در بناها و شهرها را داریم. در این بین مقولات و مفاهیمی وجود دارد که خود را به جهانبینی اسلامی متصل میکند.
وی با بیان اینکه باید بناها را مکانی برای سلوک انسانی و تعالی معنوی آنها بدانیم، ادامه داد: در این راستا ابتدا باید روی مفهومشناسی معماری اسلامی تمرکز کرده تا بتوانیم مصداقهای متعدد موجود را به یک معنای واحد تبدیل کنیم.
وی در ادامه با اشاره به تأثیر معماری شهرسازی اسلامی تصریح کرد: در این زمینه سه تأثیر مهم را میتوان برشمرد، نخست اعتقادات ما که همان جهانبینی و بینش و دانش مبتنی بر اسلام است، دوم احکام و فقه که ارزشها و گرایشها را برای ما مشخص میکند و سوم اخلاق که بر معماری و شهرسازی و مشی زندگی اثر میگذارد و در این میان اخلاق وزنه سنگینتری دارد.
بمانیان عنوان کرد: اگر معماری شهرسازی را بر اساس باور توحیدی محقق کنیم فضای شهر و زندگی را مملو از ذکر و خیر کرده و فاعل اوامر و تارک نواحی خواهیم شد؛ در این راستا اخلاق اسلامی ضامن تعالی انسانها شده و در این صورت معماری شهرسازی اسلامی تحقق مییابد.
وی هدف از معماری شهرسازی را ایجاد مکانی برای سلوک انسانی دانست و گفت: سه برداشت و معنای کلی را میتوان در این راستا متصور شد، نخست تحلیل شیوه کار معماران در طول تاریخ امت اسلامی، دوم تحلیل شیوه مسلمانان در معماری شهرسازی و سپس مسائل شهرسازی را در منابع قرآنی و روایات بررسی کرده و سیره اهل بیت (ع) را در این زمینه تبدیل به سنت کنیم.
وی تأکید کرد: ما به دنبال معماری اسلامی هستیم چرا که این معماری سبقه اسلامی داشته و اسلام رنگ الهی و معنوی به شهر میدهد و این مقوله در دو محور لاینفک یعنی محور معنایی و کالبدی بررسی میشوند؛ محور کالبدی بخش فنی و تکنیکی معماری شهرسازی اسلامی است.
بمانیان تصریح کرد: هدف از معماری اسلامی ایجاد حیات طیبه، تأمین ربا، تأمین عدالت، معنویت و اخلاق و آسایش و امنیت است؛ مقصود از حیات طیبه یعنی حیاتی که از ایمان و عمل صالح نشأت گرفته و معماری اسلامی باید شرایطی را فراهم کند تا انسانها در سایه آن به این مقصود دست یابند.
وی با بیان اینکه رفاه ترسیم دورنمای جامعه است، گفت: متأسفانه در ژورنالهای خارجی صحنههای فقیرانهای از معماری کشورهای اسلامی ترسیم میکنند و بیان میکنند این معماری اسلامی است در صورتی که اینطور نیست؛ تأمین رفاه نیز در این پروسه امری ضروری است و همچنین عدالت مایه تعالی و قوام حیات است و در پرتوی آن میتوان شاهد شکوفاشدن استعدادها، تأمین رضایت، افزایش امنیت و بهرهوری و نزدیکی دلها و وحدت و همگرایی بود.
وی هدف نهایی معماری اسلامی را تأمین اهدافی دانست که تعالی و رشد روحی انسان را در پی داشته و آسایش و امنیتی فراهم میکند که آن آسایش و امنیت از حرص و طمع ممانعت به عمل آورده و زمینه تفکر و خلاقیت افراد را فراهم میکند.
بمانیان با اشاره به موانع معماری و شهرسازی اسلامی عنوان کرد: سیطره و نفوذ رویکرد غربی در جامعه خودباختگی را ایجاد کرده که در این زمینه با مشکل روبرو شدهایم. همچنین عدم آشنایی معماران شهرسازی، بیاعتقادی به کاربردیبودن آن، نبود تعریف و معیار و محدوده مشخص از معماری و شهرسازی اسلامی، وجود ابهام در معنا و مفهوم، نبود نگاه راهبردی به این موضوع و بیتوجهی به تحقیقاتی که باید در این زمینه انجام شود از جمله موانع گسترش معماری و شهرسازی اسلامی است.
وی در پایان به راهکار و وظایف معماران شهرسازی اسلامی اشاره کرد و یادآور شد: اصلاح روابط خود و خدا، خودباوری و خوداتکایی دو راهکاری است که میتوان در این زمینه ارایه کرد. همچنین معماران در این راستا وظایفی همچون رعایت تقوای الهی و توجه ویژه به آیات قرآن داشته که باید هم به فهم و درک آن برسند و هم به آن عمل کنند و در معماری و شهرسازی این مسایل را مدنظر قرار داده که متأسفانه ما در این زمینه بهرهای از این مسایل یادشده نبردهایم.
پایان پیام/
نظر شما