به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان، آیت الله جوادی آملی وجود موجودات زنده در آسمانها را بر اساس آیات قرآن محتمل دانسته و در توصیف بدترین جنبنده نزد خداوند می گوید: بدترین دابه پیش خدا آن انسانهایی هستند که ناشنوایند و ناگویا؛ نه حق را میشنوند، نه حق میگویند؛ از گفتن حق ابکماند و از شنیدن حق أصم هستند.
به گزارش مهر، آیت الله جوادی آملی در بخشی از تفسیر آیه 164 سوره بقره ﴿إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِى فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾که به مسئله توحید و آفرینش هستی اشاره دارد، درباره خلقت باد می گوید:در جریان نازل کردن باران اول مسئله باد و همچنین مسئله ابر را مطرح میکند، آنگاه میفرمایند به اینکه بهوسیله ابرها باران میبارد.
وی با بیان اینکه همه قسمتهایی که مربوط به باران است در قرآن کریم تا حدودی آمده است، می افزاید: در بعضی از بخشها بدء پیدایش ابرها را ذکر میکند که خدای سبحان ابر را انشاء میکند و میآفریند. در قسمت دیگر میفرماید به اینکه این هوا که بسیار نرم و لطیف است و مایه استنشاق همه انسانها است (خواه انسان خردسال و خواه انسان سالمند، همه با این هوا استتنشاق میکنند) این هوا را خدای سبحان طوری آفرید که در تحت تصرف اوست و وقتی هم که دستور داد این هوا متراکم شدند، فشرده شدند، به سرعت حرکت کردند، میتوانند سنگینترین بار را بردارند. همین نسیم به صورت طوفان درمیآید؛ چون طوفان چیزی جزء هوای متراکِم مرکب فشردهِ متحرکت نیست؛ پس این ریاح در تحت تصرف خدای سبحان است که از رقیقترین مرحله شروع میشود به نام نسیم تا شدیدترین مرحله به نام طوفان که در تحت تصرف خدای سبحان است.
رسالت باد
صاحب تفسیر تسنیم در ادامه به رسالت باد اشاره کرده و می گوید: این بادها که در تحت تصرف خدای سبحان است چندین کار از او ساخته است: یکی تلقیح گیاهان است که اینها را به صورت یک نکاح و زواج باهم مرتبط میکند، یکی هم تلقیح ابرها است که یک نکاح و ازدواجی هم در سطح ابرها است تا ابرها را باردار بکند، یکی هم باربرداری این بادها است که این ابرهای سنگین را این بادها به دوش میکشند و از جایی به جایی دیگر میبرند که حمل این ابرهای سنگین بوسیله این بادها است پس باد انحاء و اقسام گوناگون دارد و در تحت تصرف ذات اقدس الهی است و سِمَتها و مأموریتهای او را هم قرآن یکی پس از دیگری باز گو کرد.
باد، حامل ابرهای واجد رحمت الهی
آیت الله جوادی آملی با اشاره به آیه 57 سوره اعراف﴿وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ﴾تصریح می کند: یعنی قبل از اینکه باران ببارد که مصداق رحمت است، خدای سبحان این ریاح را به عنوان عامل بشارت و مژده میفرستد. وقتی این بادهای مشخص وزیدن گرفت نشانه آن است که خدای سبحان میخواهد باران بفرستد که یکی از مصادیق رحمت باران است، لذا از باران به عنوان رحمت یاد فرمود: ﴿وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ﴾ پس این ریاح رسالت الهی را به عهده دارد، ﴿حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَیِّتٍ﴾ ؛ وقتی این بادها این ابرهای سنگین را به دوش گرفتن ما دستور میدهیم که این ابرها این بارها را به کدام مقصد برسانند. اقلال یعنی به دوش گرفتن، در مقابل اظلال. اینکه گفته شد «ما اظلت الخضرا و لا أقلت الغبراء» این اقلال یعنی به دوش گرفتند و اظلال یعنی سایه انداختن. آسمان اظلال دارد (ظل و سایه دارد) وزمین اقلال دارد یعنی این بار را به دوش میکشد.
وی در ادامه یادآور می شود:این ابرها را خدای سبحان به عنوان ثقال یاد کرده است؛ برای اینکه گرچه اول یک ابر رقیق است بعد متراکم میشود بعد باردار میشود بارش به صورت سیل ظهور میکند که هرجا برسد، آنجا را ویران میکند و چیزی در برابر سیل قدرت مقاومت ندارد، همین سیل سنگین را این ابرها دربر دارند و همین ابرهای ثقال را آن بادها جابجا میکنند، این بادها همان نسیمها رقیق و ملایماند که امروز این قدر قدرتمند شدند که ابرهای حامل سیل را هم جابجا کنند: ﴿حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالاً سُقْنَاهُ﴾ ؛ آن سحاب را ﴿لِبَلَدٍ مَیِّتٍ﴾ یعنی «الی بلد میت»، ﴿فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الَّثمَرَاتِ کَذلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى﴾ که این هم نشانه توحید و مبدأ است و هم نشانه معاد.در سوره مبارکه اعراف که الان بحثش گذشت نتیجهای که گرفته شد مسئله معاد بود، ولی از مبدأ شروع کرد. آغاز آیه این بود: ﴿وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ﴾ پایان آیه، این بود ﴿کَذلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى﴾ ، هم از مبدأ شروع کرد، هم به معاد ختم شد.
کیفیت پیدایش رعد و برق
این مدرس عالی حوزه علمیه به بیان کیفیت رعد و برق در سوره مبارکه رعد اشاره کرده و می گوید:آیه 12 به بعد سوره رعد فرمود: ﴿هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَطَمَعاً﴾ ؛ خدای سبحان آن مبدئی است که ابر را میآفریند، این ابرها در هنگام شکاف رعد و برقی دارد، آن خروشی که از شکاف این ابرهایِ متراکم به گوش میرسد رعد است و آن نوری که در هنگام جهش اینها به چشم میرسد برق است. فرمود: خدای سبحان برق را برای اخافه یک عده و برای رجا و امید عدهای دیگر ایجاد کرد؛ آن مسافر راه گم کرده وقتی برق میبیند هراسناک میشود، آن کشاورزی که به انتظار آب یاری مزرعه به سر میبرد وقتی برق میبینید خوشحال میشود؛ فرمود: این خوف است برای بعضیها و طمع و رجاست برای عدهای دیگر ﴿وَیُنشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ﴾ ؛ خدای سبحان این ابرهای سنگین را انشاء میکند (ایجاد میکند). ابر میآفریند آن هم ابرهای سنگین ﴿وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلاَئِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَن یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ﴾ که بحث صاعقه است و از بحث این آیه فعلی بیرون است.
رسالت باد در تلقیح ابرها و گیاهان/ رسالت باد ، در حرکت دادن کشتیها
وی در ادامه می افزاید: در سوره مبارکه حجر بحثی درباره اصل باران بود که کیفیت نزولِ باران را آنجا ذکر میکند؛ آیه 21 و 22 سوره حجر این است: ﴿وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَسْقَیْنَاکُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ﴾ ؛ ما این بادها را به عنوان عامل تلقیح میفرستیم، پس ریاح رسالت الهی را به عهده دارند که هم ابرها را تلقیح کنند، ابر عقیم از ابر زائو جدا بشود یک نکاحی در بین ابرها به بار بیاید تا اینها باردار بشوند و یک نکاحی هم در بین گیاهان ظهور کند تا اینها این بار را بپذیرند؛ چون هر درختی محصول نمیدهد [و] هر ابری هم باران ندارد. این بادها برای تلقیح و نکاح ابرهاست باهم و گیاهان است باهم: ﴿وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَسْقَیْنَاکُمُوهُ﴾ ؛ ما این بادها را برای تلقیح ابرها فرستادیم [و] آنها را باردار کردیم و برای تلقیح نباتات فرستادیم که آنها را پذیرایِ تأثیر این باران قرار بدهند.
آیت الله جوادی آملی به تشریح نحوه ریزش باران پرداخته و تأکید می کند: ریزش چکیدنی آیه الهی است، فرمود: این میچکد نه نظیر نهر بریزد و إلاّ زمین قابل زیست نبود. فرمود: ودق و قطره از او میریزد یعنی این را اول بعد از اینکه خدای سبحان باردار کرد، مثل غربالش میکند روزنه روزنه به او اعطاء میکند، آن وقت از هر روزنه یک قطره میریزد که قطره قطره بریزد: ﴿فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلاَلِهِ﴾ خب اگر این را به صورت یک نهر میریخت، اینجا قابل زیست نبود نه مزرع، نه مرتع و نه انسان می توانست از آن استفاده کند.
وی در ادامه تفسیر آیه 164 بقره، به نوع حرکت کشتی ها توسط باد اشاره کرده و می گوید: در سوره مبارکه روم آیه 46 به بعد این است ﴿وَمِنْ آیَاتِهِ أَن یُرْسِلَ الرِّیَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِیُذِیقَکُم مِن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِیَ الْفُلْکُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ﴾ ؛ فرمود: از آیات الهی این است که این بادها را به عنوان مژدگانی میفرستد (یعنی بشارت بخشی) تا شما را از رحمت خودش برخوردار کند، بهوسیله این باران بیاورد و در دریاها بهوسیله آب و همچنین بهوسیله این بادها کشتی به امر خدا حرکت کند تا شما از فضل الهی برخوردار باشید و زمینه شکرگذاری شما فراهم بشود.
رسالت باد در گستراندن ابرها و ظهور آثار رحمت الهی
این مفسر قرآن با اشاره به آیه 47 سوره روم تصریح می کند: ...خدای سبحان بادها را میفرستد که باد رسالت الهی را به عهده دارند، آن بادها ابرها را پراکنده میکنند، خب گاهی ازجاء ابر را به خود نسبت میدهد، گاهی هم اثاره ابر را به باد نسبت میدهد. گاهی به عامل قریب و گاهی به عامل بعید: ﴿اللَّهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ﴾ آن ریاح ﴿سَحَاباً﴾، درحالی که قبلاً خواندیم: ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحَاباً﴾ ؛ خداست که سحاب را ازجاء و اثاره میکند. در این کریمه فرمود: خداست که ریاح را إرسال میکند [و] آن ریاح سحاب را اثاره میکنند و پراکنده میکنند.آنگاه خدای سبحان ﴿یَجْعَلُهُ کِسَفاً﴾ ؛ خدای سبحان این را متکاسف میکند، ﴿فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلاَلِهِ﴾ یعنی بعد از اینکه این ابرها را جمع کرد. تلقیحشان کرد (باردار کرد) اینها را روزنه روزنه میدهد تا از رحمِ این ابرها، قطرات باران به دنیا بیاید. اینطور نیست که یک سر هرچه دارند بریزند (به صورت نهر بریزند)، ﴿فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلاَلِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ﴾ ؛ وقتی خدای سبحان این قطرات را به یک جایی رساند، اهل آن سرزمین خوشحال خواهند شد. آنگاه از همین راه مسئله مبدأ و معاد را هم بازگو میکند.
باران، آیت مهر و قهر حق
وی در بخشی از تفسیر آیه 164 بقره، با بیان اینکه باران آیت مهر و قهر الهی است، یادآور می شود: واما اینکه چطور گاهی این باران رحمت است، گاهی عذاب؛ چون خدای سبحان فرمود: همه اینها در تحت اراده حق است و فرمود: ﴿وَأَ لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَاءً غَدَقاً﴾ یعنی این مردم روی زمین (هر گروهی) اگر اهل استقامت و باتقوا باشند، ما آب فراوان به موقع و ملایم میفرستیم و اگر چنانچه اهل طغیان باشند، ما همین باران را عامل عذاب برای آنها قرار بدهیم، لذا گاهی همین باران عامل رحمت است، گاهی عامل عذاب... در جریان نوح (ع) همین دو مطلب هست یعنی ممکن است که باران عامل رحمت باشد، گاهی هم ممکن است همین باران عامل غضب باشد؛ در سوره نوح آیه 10 به بعد خود نوح (ع) طبق نقل قرآن کریم اینچنین فرمود: ﴿ فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّاراً ٭ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُم مِدْرَاراً ﴾ ؛ نوح به قومش فرمود: شما استغفار کنید دست از تبهکاری بردارید، خدای سبحان آسمان را با باران فراوان برای شما میفرستد.
احتمال وجود موجودات زنده در آسمانها
آیت الله جوادی آملی وجود موجودات زنده در آسمانها را بر اساس آیات قرآن محتمل دانسته و تأکید می کند: در سوره مبارکه شوریٰ این مسئله را به صورت دیگر بیان میکند، آیه 28 به بعد فرمود: ﴿وَهُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَیَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ ٭ وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ﴾ که این ناظر به آن است که فرمود: ﴿فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ﴾ چون در آیه محل بحث این بود که دابهای را خدای سبحان در زمین مبثوث کرد و پراکنده کرد. از این آیه سوره شوری معلوم میشود که دابه تنها در زمین نیست، در آسمان هم هست، خدای سبحان در آسمان موجودات زندهای هم دارد که این ارتباطی با مسئله ﴿بَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ﴾داشت.
بدترین جنبندهها نزد خدای سبحان
صاحب تفسیر تسنیم در بخشی از تفسیر آیه 164 بقره تصریح می کند: درباره دابه در این آیه محل بحث فرمود که به وسیله باران خدای سبحان زمین را زنده میکند، ﴿وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ﴾ این ﴿دَابَّةٍ﴾ یعنی جنبنده، اختصاصی به حیوانات ندارد حیوان بالمعنی الأعم را میگویند ﴿دَابَّةٍ﴾ ولو انسان، منتها بدترین دابه کافر و منافق است. سوره أنفال آیه 22 این است: ﴿إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَیَعْقِلُونَ﴾ ؛ خب اگر کسی لایعقل بود و از آن آیات الهی بهرهای نبرد، خودش جزء بدترین جنبندهها خواهد بود. بدترین دابه یعنی پیش خدا که ملاک ارزش را خدا باید تعیین کند، بدترین دابه پیش خدا آن انسانهایی هستند که ناشنوایند و ناگویا؛ نه حق را میشنوند، نه حق میگویند؛ از گفتن حق ابکماند و از شنیدن حق أصم: ﴿إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَیَعْقِلُونَ﴾ ، در همین سورهٴ انفال آیه 55 این است: ﴿إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّهِ الَّذِینَ کَفَرُوا فَهُمْ لاَیُؤْمِنُونَ﴾.
پایان پیام/
نظر شما