به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، برنامه «شب آسمانی» به تهیه کنندگی علیرضا قطبی، دوشنبه شب، 3 دی ماه با موضوع «نقدی بر مبانی کلامی ابن تیمیه و وهابیت» با حضور حجت الاسلام و السملین علیرضا جوادی روی آنتن شبکه قرآن و معارف سیما رفت.
بر پایه این گزارش، حجت الاسلام و المسلمین جوادی در ابتدای برنامه با اشاره به برپایی مراسم اربعین حسینی در سراسر کشور، اظهار کرد: این حضور مردم نشان از قدرت اثرگذاری اباعبدالله (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) دارد.
اما در ادامه برنامه ویدئویی از یکی از شبکه های معاند و ضد شیعی پخش شد که طی آن یکی از بینندگان آن شبکه خطاب به مجری که ملیت افغان داشت، اظهار کرد: من شما را می شناسم و شما مترجم عرب های وهابی در افغانستان بودید ما هم شهری هستیم و من شما را می شناسم.
بر این اساس پس از پخش این ویدئو حجت الاسلام جوادی به ارائه بحثی مبسوط درباره ابن تیمیه و شخصیت وی پرداخت و گفت: شاید لازم باشد قبل از هر صحبتی در مورد ابن تیمیه به شرایط زمان او نگاهی بیندازیم یعنی اواخر قرن پنجم و زمانی که رهبر کاتولیک های رم فرمان حمله به بیت المقدس را صادر کرد و با توجه به عقده آنان از مسلمانا،ن جنگ های 200 ساله صلیبی آغاز شد.
وی ادامه داد: همچنین طی این مدت از طرف شرق جهان اسلام یعنی در سال 616 هجری قمری مغول ها حمله کرده بودند یعنی مسلمین از شرق و غرب مورد حمله و هجمه بودند که در این هجمه ها اتفاق بدی افتاد چراکه این دو یعنی مغول ها با غرب متحد شدند که این مساله از چند جهت بود از جمله آنکه نوه هلاکوخان نوه امپراطور روم را گرفت و مادر هلاکو نیز مسیحی بود، همچنین سردار سپاه هلاکوخان در شامات نیز مسیحی بود.
حجت الاسلام جوادی بیان کرد: این هجمه ها و حملات به اندازه ای سخت بود که ابن اثیر، مورخ معروف اهل سنت در کتاب «الکامل فی التاریخ» می نویسد: به اندازه ای هجمه آنان سخت بود که ای کاش مادر مرا نمی زایید و این روزگار را نمی دیدم.
این محقق عنوان کرد: در واقع طی این جنگ ها میلیون ها انسان کشته و زخمی شدند و هزاران کتابخانه در آتش سوخت همچنین در همین جنگ ها بود که در سال 656 هجری قمری با سقوط بغداد و حمله مغول ها طومار بنی العباس هم جمع شد.
وی تصریح کرد: در چنین فضایی دنیای اسلام بیش از هر چیز دیگری به اتحاد نیاز داشت اما در این شرایط اتفاق ناگواری افتاد که ناشی از افکار ابن تیمیه بود، او سال 661 هجری قمری در شهر حران از توابع شام متولد شد اما با حمله مغول ها به شام آمدند و سال 698 هجری قمری و در سن 37 سالگی شروع به انتشار عقاید خود کرد که البته افکار او تا حدی ریشه در افکار «ابن بطه» داشت اما ابن تیمیه خود افکارش را سازماندهی کرد.
تیر خلاص ابن تیمه به بدنه اسلام
حجت الاسلام جوادی تاکید کرد: ابن تیمیه تمام افکارش بر پایه هجمه ای علیه مسلمین بود و در چنان شرایطی که عنوان کردم همین مانده بود که یک نفر بیاید و مسلمین را مرتد اعلام کند و خون شان را حلال بداند، در واقع در آن فضا به جریان افتادن چنین افکاری تیر خلاص را از درون به جامعه مسلمین زد.
وی ادامه داد: این طرز فکر ابن تیمیه بارها او را به دادگاه کشاند و از همان زمان هم تمامی علما با او مخالفت کردند، در نتیجه ابن تیمیه در سال 702 به زندان رفت و بعد آزاد شد، دوباره سال 705 زندانی و بعدها آزاد شد، سپس به اسکندریه تبعید و در سال 720 هجری مجددا او را گرفتند و به زندان بردند اما اعلام شد که او در زندان نیز دست از سر زندانیان بر نمی دارد لذا قاضی وقت فتوا داد که هر کس به اعتقادات ابن تیمیه معتقد باشد خون و مالش حلال است.
این پژوهشگر ابراز کرد: مدت زمانی که این تیمیه در زندان بود و یا به دادگاه رفت حتی یک قاضی شیعه نبود چراکه در آن زمان حکومت در دست شیعه قرار نداشت، همچنین اولین کتاب در رد وهابیت را حنبلی ها نوشتند، لذا اولین مخالفان ابن تیمیه و وهابیت از اهل سنت بودند.
حجت الاسلام جوادی تصریح کرد: اما بعد از رای دادگاه تا سال 728 هجری قمری وی در زندان انفرادی بود و نهایتا در زندان مرد، البته تعدادی از شاگردانش تلاش داشتند تا افکار او را زنده نگاه دارند اما با این حال این افکار به زباله دان تاریخ رفت تا سال ها بعد که محمد بن عبدالوهاب این افکار را دوباره بیان کرد.
وی با اشاره به نحله های کلامی که در زمان ابن تیمیه در میان جامعه مسلمین ایجاد شد، بیان کرد: به طور کلی در زمان ابن تیمیه سه نحله کلامی به وجود آمد، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی در قرن هفتم بود که مدرسه کلامی اهل بیت (ع) را در شرایطی که اوج جدال کلامی مذاهب مختلف اسلامی بود در بغداد تاسیس کرد و کتابی با عنوان «تجرید الاعتقاد» را نوشته و علامه حلی را تربیت کرد.
وی در این راستا ادامه داد: همزمان با خواجه نصیرالدین طوسی، در فارس قاضی ایجی مکتبی را تاسیس و کتاب «مواقف» را نوشت و شاگردانی چون تفتازانی را تربیت کرد که او نیز کتاب «المقاصد» را نوشت و خودش نیز بر این اثر شرح نوشت، همچنین بعد از آن شریف جرجانی نیز بر کتاب مواقف قاضی ایجی شرح کرد که این کتاب (مواقف) که جزو یکی از چهار کتاب اهل سنت محسوب می شود ریتمی بر اساس کتاب "تجریدالاعتقاد" خواجه نصیرالدین طوسی دارد.
حجت الاسلام جوادی تصریح کرد: همزمان با این دو جریان، ابن تیمیه در شام مکتب کلامی اسلام اموی را تاسیس کرد و مهمترین کتابش در این زمینه «منهاج السنه النبویه» نام گرفت که در رد کتاب منهاج الکلامه علامه حلی آن را نوشت.
وی با بیان اینکه کتاب منهاج السنه ابن تیمیه در واقع روح وهابیت است، ابراز کرد: اگر کسی بخواهد روح وهابیت را بفهمد باید این کتاب را بخواند، کتابی که شاید یکی از اولین چیزهایی که در آن دیده می شود جسارت، توهین و فحاشی است و اگر امروز می بینیم شبکه های وهابی مدام در صحبت های خود دشنام می دهند چراکه شیخ الاسلام شان یعنی ابن تیمیه چنین ادبیاتی را داشت است، برای مثال ابن تیمیه در کتاب خود نسبت به علامه حلی که در آن زمان به ایشان ابن مطهر نیز می گفتند، چنین توصیفی داشته است که او (علامه حلی) به ابن مطهر معروف است اما من می گویم ابن نجس حلی است، همچنین در جای دیگر این کتاب چینن توهینی را نسبت به علامه حلی داشته و به او می گوید ابن المنجس.
همچنین در ادامه برنامه ویدئویی از مویوی زین العابدین جعفری از علمای اهل سنت در مصر پخش شد که طی آن این عالم اهل سنت ضمن اشاره به برخی عقاید وهابیت اظهار کرد: آنها می گویند اهل بیت پیامبر (ص) با مردم عادی فرقی ندارند، آنها به اسم دین و شریعت در بین امت مساله می گویند و از بهشت و جهنم حرف می زنند، مردم خود بهتر می دانند که چه کسانی در بهشت و چه کسانی در جهنم می روند، آنها (وهابیت) گروهی باطل اند و به زودی نابود می شوند، آیا شما(وهابیون) می گویید که پدر و مادر پیامبر (ص) در آتش جهنم هستند؟ آیا هیچ فرقی میان مردم عادی و اهل بیت پیامبر (ص) نیست؟ آنها می گویند بر پیامبر (ص) صلوات نفرستید، اگر فقط ماجرا پدر و مادر پیامبر (ص) بود ما می گفتیم که این بیچاره ها(وهابیون) نمی فهمند و قدرت درک ندارند، اما درباره هر چیزی به اسم دین می گویند، ما جانمان به لبمان می رسد که ویزا بگیریم و حج برویم آنها زیر سوال می برند، می گویند که از امت پیامبر (ص) هستیم در حالی که دروغ می گویند که اگر پیامبر (ص) را دوست داشتند چنین نمی کردند، حضرت زینب (س) در مصر است، می گویند نرفتیم به زیارت حضرت زینب (س)، جواب ما این است که حضرت زینب (س) تو را نخواست که به زیارتش بروی نه این که تو نرفته باشی.
این عالم اهل سنت در ادامه سخنانش گفت: طبق حرف وهابیت کلا باید قرآن و سنت و دین را رها کنیم، این حرف آنهاست، آنها دین خود را با مقداری از مال دنیا می فروشند.
تفاوت های وهابیت و اهل سنت
در ادامه این برنامه حجت الاسلام جوادی با اشاره به تفاوت های میان اهل سنت و وهابیت گفت: میان این دو تفاوت های زیادی وجود دارد از جمله اینکه اهل سنت تقلید را واجب می دانند و هرکدام مقلد یکی از علمای چهارگانه می دانند اما وهابی ها تقلید را عین شرک می دانند در حالی که خود را حنبلی می دانند اما حنبلی هم نیستند، همچنین آنها می گویند ما سلفی و اهل حدیثیم و به اجتهاد اعتقادی ندارند در حالیکه همین استنباط از حدیث یعنی اجتهاد.
وی در این راستا تصریح کرد: وهابیت دیدگاه خاصی را نسبت به توحید و اصول دین دارند که کاملا با اهل سنت تفاوت دارد، آنان اعتقاد به جسمانیت خدا دارند، ضمن آنکه ه رکسی با آنها مخالفت ورزد کافر و مشرک است و اساسا شرک و کفر و مرتد سه کلمه کلیدی در ادبیات آنان است و کلا همه مسلمین از نگاه وهابیت کافر و مشرک و مرتد هستند.
حجت الاسلام جوادی همچنین با اشاره به زمان روی کار آمدن محمد عبدالوهاب و رویکرد او اظهار کرد: زمانی که محمدبن عبدالوهاب روی کار آمد و قدرت را به دست گرفت، به آیه «...أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ ...» اشاره و گفت: مصداق این آیه من هستم، لذا محمدبن عبدالوهاب می آمد و به مسلمین می گفت باید شهادت بدهید به خداوند، به رسالت پیامبر و بعد شهادت دهید که من و پدر و مادرم تا الان (یعنی تا زمان محمد بن علدالوهاب) مشرک بودیم و الان مسلمان شدیم و می گفت باید اقرار کنید و اگر کسی اقرار نمی کرد حکم قتلش را صادر می کرد.
وی ادامه داد: همچنین یکی دیگر از تفاوت های وهابیت با اهل سنت در این است که آنها احداث بنا بر قبور و گریه را شرک می دانند در حالی که در کتاب «البدایه و النهایه" نوشته ابن کثیر از شاگردان ابن تیمیه در مورد دفن ابن تیمیه آمده است: او را هنگام عصر دفن کردند در حالی که آن قدر آدم در تشیع جنازه او آمده بود که راه ها بسته شده بود و زنان زیادی آمده بودند که تعدادشان تا 15 هزار نفر می رسد همچنین 60 هزار مرد آمدند و کلا 200 هزار نفر جمعیت در تشییع جنازه ان تیمیه حضور داشتند و بعد از غسل ابن تیمیه جماعتی آمدند تا آبی که از غسل او اضافه مانده بود را بخوردند برای تبرک.
دم خروس و قسم!
حجت الاسلام جوادی بیان کرد: همین جا مساله ای عنوان می شود، وهابیت تبرک را شرک می دانند در حالی که این در کتاب چیزی مخالف نوشته شده است، یعنی این تبرک ایرادی ندارد اما غذای امام حسین (علیه السلام) شرک است، همچنین در بخش دیگر این کتاب آمده است سدری که ابن تیمیه را با آن غسل دادند تقسیم کردند و چه قدر در مراسم تشییع جنازه او ناله ها و ضجه ها بلند بود و چه قدر مراسم ختم گرفتند و سوال این است که آیا این موارد که امروز وهابیت بر مسلمین ایراد می گرند برای ابن تیمیه اشکال نداشت و برای ما اشکال دارد و حکم قتل ما واجب؟؟؟!
شایان ذکر است، این بحث طی هفته های آینده در برنامه شب آسمانی ادامه می یابد.
پایان پیام/
نظر شما