به گزاش خبرگزاری شبستان، حوادث سیاسی دوران امامت امام حسن مجتبی (ع) به گونه ای پیش رفت که معاویه نه تنها با نیرنگ های گوناگون و رخنه در صفوف لشگریان امام نه تنها بازی باخته بدل کند، بلکه کم کم با فریب زمینه را برای به قدرت رساندن یزید آماده سازد، در گفتگو با حجت الاسلام صادقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پیرامون انکار توطئه معاویه در قتل امام حسن (ع) از سوی وهابیت و سلفی ها به گفتگو نشسته ایم؛ گفتگوی ما را با استاد جامعة المصطفی العالمیه (ص) می خوانید:
جریان های معاند و به ویژه وهابیت و سلفی ها سعی در محو و پنهان نمودن و انکار کردن جنایت قاتل امام حسن (ع) بوده و اخیرا هم در شبکه های ماهواره ای که در اختیار دارند به این مساله دامن زده و تلاش می کنند ننگ قتل امام (ع) را از دامن جعده همسر ایشان پاک کنند و او را بی گناه جلوه داده و به انحاء مختلف تبرئه کنند؛ در خصوص سند ارتکاب این جنایت توسط جعده توضیحاتی بفرمایید و آیا این واقعه در تاریخ ثبت شده است؟
مورخان شیعه همچون شیخ مفید بر این نکته تأکید دارند که معاویه دسیسه کرد و همسر امام حسن(ع) را تشویق کرد آن حضرت را مسموم کند تا پسرش یزید را به ازدواج او در آورد. پول زیادی هم برای او فرستاد و جعده نیز چنین کرد.
در منابع اهل سنت چطور؟
مورخانی از اهل سنت نیز همین مطلب را بیان کرده اند؛ به طور مثال بلاذری در کتاب أنساب الأشراف، ج1، ص389، به این مساله اشاره می کند و می گوید چندین بار آن حضرت را سم دادند و گفته اند معاویه دسیسه کرد تا همسر امام چنین کاری را انجام دهد.
ابن جوزی هم از شعبی همین مطلب را نقل می کند و اضافه می کند که پس از شهادت امام، معاویه به تعهدش عمل نکرد و گفت چه ضمانتی هست که به یزید هم خیانت نکنی؟ (مشروح این موضوع در کتاب "تاریخ الاسلام" ذهبی، جلد 48 و "تذکره الخواص"سیط ابن جوزی نقل شده است)
بنابراین اجمالاً این مطلب در کتب تاریخ معتبر مشهور و پذیرفته است که همسر امام این کار را بر عهده گرفته است. جالب آنکه بعدها او خانوادهاش مشهور به سمدهنده شدند و این نشان می دهد مسئله در همان زمان هم شهرت داشته است. ضمن آنکه جعده دختر اشعث بن قیس است و وضع خانوادگی او هیچ تردیدی در شخصیت وی باقی نمی گذارد. پدرش یک بار مرتد شده و دوباره به اسلام بازگشته و در جنگ صفین با معاویه ارتباط داشته و موجبات شکست این جنگ را فراهم کرده است. پسرش محمد بن اشعث از نزدیکان ابن زیاد و دشمنان اباعبدالله (ص) به شمار می رود که درواقعه کربلا هم حضور داشت و دور از انتظار نیست که معاویه یا مخالفان امام، چنین کسی را بهترین گزینه برای از میان برداشتن امام بدانند.
در خصوص ارتباط قاتل امام حسن (ع) یعنی جعده با معاویه توضیح بیشتری بفرمایید.
ارتباط معاویه با قاتل امام حسن (ع) از این جهت روشن است که معاویه به دنبال ولایتعهدی پسرش یزید بود و کسانی را بر سر این راه می دید که باید آنها را از بین ببرد. به همین دلیل برخی معتقدند سعد بن ابی وقاص هم به مرگ طبیعی از دنیا نرفته و مسموم شده است. از معاویه ای که مالک اشتر را مسموم کرد هیچ بعید نیست که سعد را هم به طرز مرموزی از میان برداشته باشد زیرا او آخرین بازمانده شورای عمر بود و در میان مردم موقعیتی داشت و با وجود او طرح ولیعهدی یزید مشکل بود. ابوالفرج اصفهانی از مورخان معتبر و مشهور اهل سنت تصریح می کند که معاویه هنگامی که خواست یزید را به ولیعهدی برساند با فاصله کمی امام حسن(ع) و سعد بن ابی وقاص را مسموم کرد، وی بیان می کند: هنگامى که معاویه قصد کرد که براى خلافت بعد از خودش به نفع یزید از مردم بیعت بگیرد، براى امام حسن و سعد بن أبى وقاص توطئه چید و مخفیانه سم فرستاد، هر دوى آنها به فاصله چند روز از دنیا رفتند. کسى که مأموریت مسموم کردن امام حسن را به عهده داشت، همسرش جعده دختر اشعث بن قیس بود؛ به خاطر اموالى که معاویه به او داده بود.(مقاتل الطالبین، جلد 1، صفحه 13) و در ادامه نقل می کند: از مغیره روایت شده است که معاویه به جعده دختر اشعث پیام داد که اگر حسن (ع) را مسموم کنى تو را به همسرى پسرم یزید در مىآورم. جعده، همسر امام حسن (ع) بود. معاویه صد هزار درهم براى او فرستاد و او امام حسن (ع) را مسموم کرد، معاویه صد هزار درهم را به جعده تسلیم کرد؛ ولى او را به همسرى یزید در نیاورد. مردى از خاندان طلحه بعدها جعده را به همسرى گرفت و از او داراى فرزند شد و هر گاه میان آنان و دیگر خانوادههاى قریش بگو مگو در مىگرفت، فرزندان جعده را ملامت و سرزنش مىکردند و به آنان مىگفتند: شما پسران زنى هستید که شوهرانشان را مسموم مى کردهاند.
امام حسن محتبی (ع) هم در صلحنامه تأکید کرده بودند که معاویه حق ندارد کسی را بعد از خود تعیین کند و او برای سرپیچی از این بند صلحنامه تصور می کرد نبودن امام مجتبی راه را برای او هموار خواهد کرد. غافل از اینکه امام حسین(ع) هم با برادرش تفاوتی ندارد و ولیعهدی یزید را نخواند پذیرفت.
برخی افراد مانند ابن سعد در کتاب طبقات از نام بردن شخصی که امام را مسموم کرد طفره رفتهاند اما اصل مسمومیت را پذیرفته اند ولی از این افراد نباید انتظار داشت نام معاویه را ببرند زیرا ابن سعد گرایش شدید به بنی امیه و معاویه دارد و همین که اصل مسمومیت را نقل کرده است اهمیت دارد.
پایان پیام/
نظر شما