به گزارش خبرگزاری شبستان، حکومت یک ضرورت اجتماعی است. جامعه انسانی از آن جهت که متشکل از افراد با منافع و سلایق متعارض و مختلف است، ضرورتا نیازمند یک حکومت است. والا اگر قانون و حاکمی بر مجموعه ای از انسان ها حکومت نکند، لاجرم باید قائل به حکومت جنگل و استبدادی شد که در آن قوی ترها برنده و بقیه طعمه آنها هستندو این مطلب را هم هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد.
حضرت امیر (ع) در خطبه 40 نهج البلاغه می فرمایند: «فَإِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیر بَرّ أَوْ فَاجِر، یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ، وَیَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ» در این بیان حضرت (ع) بر ضرورت وجود حکومت و حاکم تأکید شده بطوری که وجود حاکمی ولو غاصب و فاجر بهتر از نبود هیچ حاکمی است. زیرا به هر حال همان حاکم غاصب هم بخشی از نیازهای اجتماعی مردمش را رفع می کند.
از این رو، تشکیل نظام اسلامی از ضروریات دین اسلام و مذهب تشیع است، چراکه بدون حکومت اسلامی، اجرای احکام اسلامی در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ، امنیتی، نظامی و حتی امور فردی و مذهبی مسلمانان معطل و مختل خواهد شد. تجربه تاریخی و عینی این حقیقت را به وضوح ثابت می کند، از این رو پیامبر بزرگ اسلام (ص) پس از هجرت به مدینه در اولین فرصت به تاسیس نظام و حکومت اسلامی پرداخت.
امام رضا (ع) در این باره می فرمایند: "هیچ فرقه و ملتی را نمی یابیم پایدار مانده و زندگی کرده باشند مگر با داشتن فرمانروایی قوامبخش و این از آن رو است که مردم ناچارند برای امر دین و دنیای خود حاکمی داشته باشند تا آنها را سرپرستی کند و زندگی مردم بدون حاکم، قوام و سامان نمی یابد." (1)
وجود حاکم عادل در راس حکومت اسلامی نیز از مسلمات این دسته است و در متون اسلامی به آن تصریح و بر آن تاکید شده است امام صادق (ع) فرمودند: "... سه چیز است که مردم هر شهری به آن نیاز دارند تا در امور دنیا و آخرت خود به آن پناه ببرند و اگر این سه را نداشته باشند به نابسامانی در زندگی گرفتار خواهند شد: فقیه دانای پرهیزگار، فرمانروای نیکوکاری که مردم از وی پیروی کنند و پزشک آگاه مورد اعتماد." (2)
البته نظام هماهنگ با امور یاد شده در گرو داشتن رهبر جامع عقل نظری و عقل عملی است.
اما رضا (ع) هم فرمودند: "اگر برای مردم، امام و رهبری توانا، امانتدار، نگهبان و پاکدست (عادل) قرار داده نمی شد، آیین نابود می شد دین از بین می رفت، سنت ها و احکام الهی تغییر می یافت، بدعت گذاران بر آن می افزودند و ملحدان از آن می کاستند و مسلمانان به شبهه دچار می شدند."
امام خمینی (ره) در کتاب ولایت فقیه چنین می فرمایند: "هدف بعثت و کار انبیا علیهم السلام تنها مساله گویی و بیان احکام نیست. این طور نیست که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام مساله گوهایی باشند که خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احکام را بدون خیانت برای مردم نقل کنند و آنان نیز این امانت را به فقها واگذار کرده باشند و معنای الفقها امنا الرسل این باشد که فقها در مساله گفتن امین باشند. در حقیقت مهمترین وظیفه انبیا علیهم السلام برقرار کردن یک نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است-لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (آیه 25 حدید) که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد و این با تشکیل حکومت و اجرای احکام امکان پذیر است. خواه نبی خود موفق به تشکیل حکومت شود مانند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشکیل حکومت و برقراری نظام عادلانه اجتماعی را پیدا کنند".
پی نوشت ها:
1- عیون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 101
2- تحف العقول، ص 319.
پایان پیام/
نظر شما