شیخ صفی‌ ازجمله نام‌آوران بی‌بدیل عرصه عرفان وتصوف اسلامی است

خبرگزاری شبستان:دکتر بلخاری شیخ صفی‌الدین اردبیلی را از جمله نام‌آوران بی‌بدیل عرصه عرفان و تصوف خواند و گفت: نفوذ گسترده شیخ‌ صفی‌الدین بازتاب رویکرد اجتماعی بسیار قوی او در ارتباط با مردم و بویژه ضعفا است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان، دکتر حسن بلخاری قهی، در نخستین همایش علمی بین المللی شیخ صفی الدین اردبیلی در سخنانی با عنوان «تأملی در جریان‌شناسی مشارب عرفانی در تمدن اسلامی (ظهور عرفان اجتماعی با نهضت شیخ صفی‌الدین اردبیلی)»  گفت: جریان‌شناسی عرفان در تمدن اسلامی گویای حضور سه جریان قدر و قوی در عرصه عرفان نظری و عرفان عملی است. جریان اول که می‌توان آن را آغاز و مبدع رویکرد عرفانی در اندیشه و تمدن اسلامی دانست، بدون تردید رویکردی اخلاقی و مبتنی بر زهد و پارسایی دارد. شیوه و سلوک عرفای نامدار قرون دوم تا چهارم هجری به تمامی نشان و جلوه این معناست (همچون رابعه و حسن بصری). این جریان عمل را بر نظر و زهد را بر شطح ترجیح و تا حدود زیادی فردگراست.

 

وی افزود: جریان دوم پس از تأملات جدی و عمیق کسانی چون ابن سینا در نمط نهم اشارات، محمد غزالی در برخی آثارش و شیخ اشراق در حکمه‌الاشراق (و آثار دیگرش) رویکردی کاملا نظری را برمی‌گزیند. (گرچه در عمل نیز تجربیاتی دارد چون چله‌نشین‌های مولانا). ابن عربی و مولانا جلال‌الدین بزر‌گ‌ترین عرفا و به تعبیری حکمای این جریان‌اند. در این جریان نظر بر عمل و معرفت بر مواجهت غلبه دارد.

 

دکتر بلخاری خاطر نشان کرد: جریان سوم که بی‌تردید شیخ صفی‌الدین اردبیلی از جمله نام‌آوران بی‌بدیل آن است جمع میان نظر و عمل برمی‌گزیند فلذا در حالی که نفوذ گسترده شیخ‌ صفی‌الدین که بازتاب رویکرد اجتماعی بسیار قوی او در ارتباط با مردم و به ویژه ضعفا است، جایگاه بسیار موثری در ایجاد جریانات اجتماعی به او بخشیده در عین حال تأملات عرفانی و تأویلات حکمی او نیز در باب مفاهیم عرفانی بویژه در تبیین غوامض عرفانی و لاجرم ایجاد جاذبه از برای آنان که وجوه معرفتی عرفان را نیز طالب‌اند و پی‌جو، موثر است.

 

استاد مبانی نظری فلسفه هنر همچنین گفت: به تبیین دقیق میان عقل و عشق که در باب چهارم صفوه الصفا ظهور دارد و نیز شرح و تاویل غوامض ابیات مولانا جلال‌الدین در همین باب توجه کنید اما مهم‌تر آیا این رویکرد جدید عرفانی که اجتماع (و نه فرد را برخلاف جریان اول) مبنا قرار می‌دهد نمی‌تواند از دل خود جریان‌ها و قیامت‌های چون خروج شیخ جنید و شیخ حیدر را بیافریند و خود آغازی بر ظهور تصوف در یک جریان بسیار قدر سیاسی (سلسله صفویه) باشد؟

 

دکتر بلخاری اذعان کرد: این مقاله هم گرایش عرفان و تصوف اسلامی به جامعه و مردم به ویژه در عرصه جریان‌شناسی آنچه گفته شد را مورد تأمل قرار می‌دهد و هم نمونه‌ای از تأویلات عرفانی شیخ صفی‌الدین در باب نور سیاه را نوری که از جمله مفاهیم غامض عرفانی در عرصه عرفان نظری ماست.

 

پایان پیام/

 

کد خبر 330171

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha