استفاده از بازی های منطقی بهترین شیوه و روش در تدریس منطق به کودکان

غیر فعال بودن دانش آموز، دیر وارد شدن منطق به نظام آموزشی، عدم تناسب محتوای منطق با سن دانش آموز و عدم ارتباط منطق با زندگی روزمره از ایرادهای وارده به وضعیت فعلی آموزش منطق به کودکان است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، جلال شمسی، کارشناس فلسفه تعلیم و تربیت در نشست "چرایی و چگونگی آموزش منطق به کودکان" که در سالن پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد در ابتدا، دیدگاه برخی از فلاسفه و بزرگان درباره منطق را بیان کرد و گفت: کاتبی قزوینی منطق را وسیله قانونی می داند که مراعات آن ذهن را از خطا در تفکر باز می دارد همچنین ابوعلی سینا، منطق را یک ابزار قانونی می دانست که انسان با مراعات آن از خطا در اندیشیدن مصون می ماند.


وی با اشاره به نگرش "تیلز" منطق را تلاش برای شناسایی استدلال های درست از نادرست معنا کرد و گفت: در دانش نامه فلسفه، منطق از دیرباز به معنی قوانین و قوائد صوری درست اندیشیدن و ابزاری برای شناخت اندیشه درست از نادرست عنوان شده است.


این پژوهشگر به معنای آموزش اشاره کرد و گفت: آموزش به فعالیت هایی گفته می شود که با هدف آسان ساختن یادگیری از سوی آموزگار یا معلم طرح ریزی می شود و بین آموزگار و یک یا چند یادگیرنده به صورت کنش متقابل جریان می یابد.


وی ادامه داد: حال باید تعریف صحیحی از کودک ارائه کرد، طبق ماده یک پیمان نامه حقوق کودک معتبرترین تعریف از کودک کسی است که سن او کمتر از 18 سال باشد مگر اینکه بر اساس قانون قابل اعمال سن قانونی کمتر تعیین شود.


شمسی منظور از آموزش منطق به کودکان را این چنین مطرح کرد و گفت: آموزش منطق با محوریت مغالطه هایی است که در بحث های روزمره به کار می روند و ممکن است کودک در استدلال های خود طی فرایند فکرپروری آن را بکار بگیرد، این آموزش در راستای یادگیری نحوه کشف استدلال های صحیح و تشخیص آن از استدلال های نامعتبر و ناصحیح است.


این کارشناس فلسفه تعلیم و تریبت با اشاره به احتمال ارتکاب خطا از سوی انسان در جریان تلاش برای اکتساب معلومات تازه از معلومات قبلی، منطق را برای همگان ضروری دانست و ادامه داد: به دلیل عدم توانایی کودک در تشخیص استدلال درست از نادرست و همچنین وجود منبع عظیمی از پرسش ها نزد کودکان ضرورت آموزش منطق به انسانها از همان دوران کودکی روشن است چرا که در اثر جواب غلط و یا بازخورد منفی می تواند باعث سرخوردگی و یا گرفتار شدن کودک در مغالطات شود.


وی از دیگر دلایل ضرورت آموزش منطق به کودکان به عدم تناسب روش فعلی تدریس منطق با فضای یادگیری طبقات سنی، مجموعه اطلاعات قبلی و سطح تحصیلات یادگیرندگان اشاره کرد و گفت: از دیگر دلایل ضرورت آموزش منطق، دشواری خاص آموزش منطق به دلیل وجود مفاهیم ثانوی فلسفی است که ظرف همه آنها ذهن است و منشا انتزاع و ما به ازاء خارجی ندارد.


شمسی ادامه داد: همچنین عدم وجود راهکار روشن و مناسب درباره چگونگی پرورش مهارت های فکری کودکان دلیل دیگری بر اهمیت و ضرورت آموزش منطق به کودکان است، اگرچه این مسئله در برنامه آموزشی خیلی از مدارس هدف گذاری شده اما تا کنون راهکار روشنی در این زمینه ارائه نشده است.


این پژوهشگر، ایرادهای وضعیت فعلی آموزش منطق را در اکثر پژوهش ها و مطالعات انجام شده چهار مورد عنوان کرد و افزود: غیر فعال بودن دانش آموز، دیر وارد شدن منطق به نظام آموزشی، عدم تناسب محتوای منطق با سن دانش آموز و عدم ارتباط منطق با زندگی روزمره از ایرادهای وارده به وضعیت فعلی آموزش منطق است.


این کارشناس فلسفه تعلیم و تربیت به دیدگاه "استرل" اشاره کرد و گفت: استرل معتقد است کودکان پیش از آنکه راه رفتن و سخن گفتن بیاموزند می توانند به طور منطقی فکر کنند ولی اکثر آنها خیلی زود کنجکاوی خویش را از دست می دهند چرا که حس کشف کردن در آنها تقویت نمی شود، حالا برنامه منطق برای کودکان می خواهد به دانش آموزان فرصت دهد تا در محیطی جالب، گروهی و امن از نظر ذهنی با اصول فلسفی و منطقی مهم آشنا شوند و با طرح نظریات خود توانایی تفکر خلاق و منطقی را تقویت کنند.


وی سن آموزش منطق را حداقل از نخستین سال تحصیلی عنوان کرد و گفت: علم و آگاهی همه انسان ها باید افزایش یابد، بهترین سن کودکی است، منطق برای آینده شغلی کودکان به دلیل وجود فلسفه های مخرب به شکل ادعاها و نتیجه گیری های مانند "بنابراین" ها و "در نتیجه" ها بسیار موثر و ارزشمند است.


شمسی با اشاره به روش سخنرانی به عنوان روش کنونی تدریس آموزش منطق در مدارس ایران گفت: تنها حسن این روش سرعت انجام تدریس است و از معایب آن می توان به معلم محور بودن، متکلم وحده بودن معلم، طرح قوانین و قوائد از سوی معلم، عدم درک قوائد و مطالب از سوی کودک، عدم پاسخگویی و فراموشی زودهنگام مطالب اشاره کرد.


این پژوهشگر درباره شیوه و روش مناسب برای آموزش منطق به کودک به ساده نمودن تدریس و بکارگیری موضوعات منطقی در بحث ها اشاره کرد و گفت: روش حل مسئله با استفاده از بازی های منطقی بهترین شیوه و روش در تدریس منطق است که پاسخگوی غیرفعال بودن دانش آموز و عدم ارتباط محتوای فعلی منطق با زندگی روزمره کودک خواهد بود.


وی ادامه داد: هر مهارت دیگری از طریق تجربه توسعه پیدا می کند، بازی های منطقی، کودک را در فعالیتی جالب و آموزنده درگیر می کند تا توانایی بررسی یک مشکل از طریق برنامه ای برای یافتن راه حل را ایجاد کند. بازی های منطقی و پازل ها به کودک آموزش می دهد تا تفاوت ها و شباهت ها بین کلمات و اشیا را پیدا کند. بازی های منطقی درک کودکان را از روابط انتزاعی از طریق ملزم ساختن آنها به پیدا نمودن صحیح یک تصویر و انتقال اطلاعات به مغز، تحریک و تقویت می کند.
 

پایان پیام/

کد خبر 33566

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha