به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان و به نقل از افکارنیوز، روزى یکى از چوپانهاى مکّه، گوسفندان خود را در صحرا مى چراند.
خوابش برد گرگى آمد و یکى از گوسفندان او را گرفت. وقتى بیدار شد. افسوس خورد که چرا گرگ گوسفندش را برده است.
ناگهان گرگ به سخن آمده و به آن مرد گفت: به این افسوس بخورید که محمّد- صلّى اللَّه علیه و آله- در مکّه شما را به دین حق، دعوت مى کند و شما نمى پذیرید.
در این موقع، چوپان به خود آمد و اسلام آورد. و قصّه خود را براى مردم بازگو کرد. بعدها اولاد وى افتخار مى کردند. و یکى از آنها مى گفت: من کسى هستم که گرگ با پدرم سخن گفته است.
منبع:جلوه هاى اعجاز معصومین علیهم السلام، ص: 18 .
پایان پیام/
نظر شما