خبرگزاری شبستان: "واقعیت این است اهل سنت می گویند خلفای اربعه و بعد آنها کسی را خلیفه نمی دانند؛ بر طبق این دیدگاه وقتی معاویه خلیفه نبوده چطور می شود پسر او خلیفه باشد! لذا این مطلب که می گویند امام حسین (ع) علیه خلیفه وقت شورید، کذب محض است چرا که یزید از اساس خلیفه نبوده است." این جملات بشخی از سخنان حجت الاسلام محمدشریف زاهدی، امام جمعه سابق اهل سنت و مدیر موسسه آل یاسین میناب در مقایسه جنگ جمل و کربلا و دلایل وهابیت بر برحق بودن شوریدن طلحه و زبیر بر امیرالمومنین (ع) است که مشروح آن از نظرتان می گذرد:
وهابیت قائل است که طلحه و زبیر که علیه خلیفه وقت شوریدند، در واقع فعل ناحقی انجام نداده اند اما از سوی دیگر آنها قیام امام حسین (ع) را علیه یزید، شورش علیه خلیفه وقت و نامردود می دانند، چطور این شورش ایراد دارد و آن شورش خیر؟
بر اساس آنچه در منابع شیعه و سنی مطرح شده خلافت موقعیت الهی بوده و اگر قرار است کسی خلیفه باشد باید در چارچوب اوامر و نواهی الهی حکومت داشته باشد، لذا وقتی زندگی یزید را بررسی می کنیم، تاریخ بسیار منفوری از این شخص می بینیم. یزید ظلم های زیادی در حق مسلمانان کرده اما دو ظلم بزرگ در منابع شیعه و اهل سنت ثبت است که وهابیت نمی تواند آن را منکر شود؛ نخست واقعه حرّه. در این واقعه به دستور یزید به مدینه حمله شد و خانه های صحابه و مسلمانان ویران شدند و به دختران و زنان آنها تجاوز شد و حتی دستور سوزاندن خانه خدا از سوی یزید صادر شد که در تاریخ طبری، تاریخ ابن اثیر، تاریخ مسعودی و ... این واقعه به ثبت رسیده است و البته وهابیت تماشای سریال مختار را به همین دلیل حرام اعلام کرد!
بنابراین، طبق منابع شیعه و سنی، یزید جنایات و خیانت های بزرگی در مدینه و مکه مکرمه انجام داد که قابل انکار نیست. اما ظلم بزرگ دیگر او که در تاریخ ضبط شده است، واقعه کربلا است. این دو ننگ بزرگ نشان می دهد که یزید نمی توانسته خلیفه مسلمانان باشد چرا که او علیه مسلمین شوریده و اگر شرع مقدس اجازه شورش علیه خلیفه وقت را نمی دهد، از آن سو نیز به خلیفه اجازه شورش علیه مسلمانان را نمی دهد.
اما نکته بعدی آن است که یزید خلیفه مسلمانان بوده چرا که مردم با او دست بیعت دادند. در این راستا اولا باید گفت که از دیدگاه اهل سنت نه یزید و نه معاویه هیچ یک خلیفه نبوده اند و خلفا تنها چهار تن بودند که تنها در تاریخ الخلفای سیوطی تعداد آنها با امام حسن مجتبی (ع) به پنج نفر می رسد.
واقعیت این است اهل سنت می گویند خلفای اربعه و بعد آنها کسی را خلیفه نمی دانند؛ بر طبق این دیدگاه وقتی معاویه خلیفه نبوده چطور می شود پسر او خلیفه باشد! لذا این مطلب که می گویند امام حسین (ع) علیه خلیفه وقت شورید، کذب محض است چرا که یزید از اساس خلیفه نبوده است.
سوال اینجاست بالاخره وهابیت رسول خدا (ص) را قبول دارد یا خیر؟ اگر قبول دارد چرا به جای اینکه مدافع فرزند پیامبر (ص) که ایشان، آن حضرت را سید شباب اهل جنة و نور چشم خود معرفی کردند، باشد، مدافع فرزند معاویه است؟!
باید گفت وهابیت تاریخ اسلام را در قلمرو تحریف قرار داده است به دلیل آن که کسانی که در گذشته (یعنی خلفای بنی امیه و عباس) که برآورده کننده آرزوهای وهابیت در آینده بودند، چون مورد هجمه تبلیغات مسلمانان حقیقی و اهل بیت (ع) قرار گرفتند و وهابیت بعد از چند صد سال به آروزی خود نرسیدند، تلاش می کنند تا حاکمیت آن خلفای ناحق را اجرا کنند.
اما جریانی است در جنگ جمل که باید مورد توجه قرار گیرد. سه نکته از این حقیقت تاریخی که در منابع شیعه و سنی واقعه آن شرح داده شده است، مورد توجه قرار می گیرد؛ نخست آن که باید دید این جنگ میان چه کسانی رخ داد.
به گواهی تاریخ جنگ جمل میان طلحه و زبیر و عایشه با حضرت علی (ع) اتفاق افتاد. حال اینکه آنان بر چه اساسی بر خلیفه وقت یعنی امام علی (ع) شوریدند، در تاریخ ثبت و ضبط است که از جمله می توان به تاریخ ابن کثیر، ابن خلدون و تاریخ الخلفای سیوطی اشاره کرد. وقتی خبر قتل عثمان و بیعت مردم با علی (ع) به این افراد که در مکه بودند رسید، طلحه و زبیر برآشفتند و تاب نیاورند چرا که خلافت را حق خود می دانستند نه حضرت علی (ع). لذا آنها راهی برای ستاندن حق موهوم و خیالی خود نداشتند چرا که راه گرفتن خلافت دو چیز است که آن دو مورد در مورد حضرت علی (ع) صادق نبود.
آن دو راه کدام است؟
یکی آن که اگر مردم با فردی که می خواهد خلافت را در دست گیرد، بیعت نکردند و او غاصبا این منصب را از آنِ خود کرد، باید او را عزل کرد و دوم آن که اگر خلیفه ناعادل بود، مردم حق دارند خلافت را از او بگیرند ولی حضرت علی (ع) هیچ یک از این دو مورد را نداشت و او فردی عادل و شایسته بود به گواهی اهل سنت و شیعه، مردم با قلب مطمئن و نشاطی از علاقه به سوی ایشان برای قبول خلافت هجوم آوردند و با آن حضرت (ع) بیعت کردند. بنابراین طلحه و زبیر تنها راه را بهانه کردن خونخواهی قتل عثمان قرار دادند و با این بهانه جنگ جمل را به راه انداختند. این در حالی بود که برخی کاتبان عثمان که جزو لشکر علی (ع) بودند ثبت کرده اند که ایشان به آنها گفته بودند تا استقرار خلافت من صبر کنید و سپس درباره قاتلان عثمان تصمیم می گیریم.
به سوال نخست بازگردیم؛ چطور این شورش (جنگ جمل) از سوی وهابیت شرعی و به حق خوانده می شود و قیام کربلا ناحق؟
اما اگر بخواهیم مقایسه ای میان جنگ جمل و واقعه کربلا دشان باشیم، اینکه وهابیت بیان می کند امام حسین (ع) علیه خلیفه وقت (با این که ثابت کردیم یزید خلیفه نبود) شورید، یزیدی که به گواه تاریخ و به تصریح صحابه پیامبر (ص) فردی بوزینه باز و شراب خوار و ستمگر بود، مگر غیر از این بود که طلحه و زبیر هم علیه خلیفه وقت که امیر مومنان(ع)، پسر عمّ پیامبر و داماد ایشان و اسدالله غالب بود، شوریدند -در حالی که بسیاری از صحابه بعد از قتل عثمان با ایشان بیعت کردند- چطوری می توان قیام در برابر چنین فرد فاسقی را با آن همه زشتی، شورش دانست و ناحق، ولی شورش طلحه و زبیر را در برابر خلیفه عادل و شایسته و برحق که با دست مردم بر کرسی خلافت نشسته است را برحق دانست؟!
آیا وهابیت امروز با استناد به همان واقعه صفین که معاویه جنگ با امام علی (ع) را اجتهاد کرده بود!! و در این میان بسیاری از مسلمانان کشته شدند، امروز هم با همان اجتهاد مردم مسلمان شیعه و سنی در کشورهای جهان اسلام به قتل می رساند؟!
پایان پیام/
نظر شما