اسلام به هیچ وجه با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست

بدیهی است که تساوی از تشابه، متفاوت است و اسلام به هیچ وجه با تساوی حقوق مرد و زن مخالف نیست و در بسیاری از آیات قرآن مجید، بر این اصل اساسی تاکید کرده است. آنچه اسلام با آن مخالف است، تشابه حقوق مرد و زن است.

خبرگزاری شبستان: نگاه به آمار طلاق در جامعه امروز ایران، تنها این ذهنیت را خلق می کند که آنچه امروز در جریان است به هیچ وجه با تعالیم و آموزه های دینی و قانونی ما مطابقت ندارد. برای این امر می توان دلایل متعددی را برشمرد که از جمله مهمترین آنها نوع نگاهی است که به زن وجود دارد. متاسفانه و به دلیل سابقه استبدادی که نه تنها در ایران، بلکه در تمامی جهان به زن اعمال شده است، اکنون تفاوت عقاید در پذیرش زنان به عنوان عضوی مهم و تعیین کننده در دنیای امروز، بسیار رخ می نماید. بدیهی است که تفاوت دیدگاه ها جدل و تضاد همیشگی را در جامعه باعث می شود و اهمیت کنار آمدن با مسائل جدید و مدیریت تفاوت ها را بیش از پیش نمایان می کند.

 

برخی به خیال اینکه خانواده و در راس آن زن هم، مانند مسائلی از قبیل تاکسیرانی، حمل و نقل، لوله کشی، برق و ... است؛ معتقدند باید پیرامون خانواده نیز به اصول ارائه شده توسط فرهنگ و تمدن یک سویه غرب رجوع کنیم؛ و این ما هستیم که در بی لیاقتی محض به سر می بریم و توانایی شکوفایی ظرفیت های نهاد خانواده را نداریم. این پندار محض است، چرا که غربیان در این گونه مسائل، گرفتارتر و بیچاره تر از ما هستند و فریاد فرزانگانشان بلندتر است. این نکته امروز کاملاً اثبات شده است که زندگی صنعتی و شرایط حاصل از آن خواه ناخواه بر روابط خانوادگی اثر گذاشته است اما دلیل اصلی از هم گسستگی نظام خانواده در اروپا چیز دیگری است.

 

یکی به دلیل رسوم و قوانین ظالمانه و جاهلانه ای که پیش از این در رابطه با زن، جاری و حاکم بوده به نحوی که برای اولین بار در قرن 19 و اوایل قرن 20 بود که زنان در اروپا حق مالکیت داشتند. دلیل دیگر اصلاحات متجددانه و به اصطلاح روشنفکران آنها بود که با مواد پیشنهادی چهل گانه خود، به جای اصلاح ابروی زن، چشم او را نیز کور کردند. آنچه خطرناک می نماید این است که مدعیان روشنفکری ما نیز امروز همان مسیر را در پیش گرفته و قدم در هزارتویی نهاده اند که مسیری تاریک را برای رسیدن به قله ای نامعلوم طی می کند. همانطور که پیش از این گفته شد توجه به زن و خانواده در کنار مسائل پیش پا افتاده ای نظیر برق و لوله کشی و صنعت اتومبیل و ... تنها این راه را پیش پای روشنفکران ما می گذارد که باید بدون چون و چرا و نیز بدون توجه به بستر های فرهنگی، از مسیری که غربیان طی کرده اند تبعیت کنیم.

 

این همان خطر بزرگی است که پایانی جز سقوط نهاد خانواده و انحطاط ندارد. بر همین اساس باید به مسیر زندگی غربیان، هوشیارانه بنگریم و ضمن استفاده و اقتباس علوم و صنایع و تکنیک و پاره ای مقررات اجتماعی قابل تحسین و تقلید آنها از اخذ عادات و قوانینی که برای خود آنها هزاران بدبختی به وجود آورده پرهیز کرده و توجه داشته باشیم که پیشرفت و تکامل فرهنگی همواره یک فرایند است که باید در بستر فرهنگ نهادینه شده ایران طی مسیر کند و در غیر این صورت، سقوط به دره ابتذال، پایان قطعی آن خواهد بود.

 

در این بین باید به قانون اساسی و اصول آن نیز توجه ویژه داشته باشیم. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران صریحاً تاکید می کند هر قانونی که مخالف قوانین اسلامی باشد "قانونیت" ندارد و قابل طرح در مجلسین نیست. با توجه به این که اکثر قریب به اتفاق پیشنهادهایی که امروز در رابطه با زن و مسائل مربوط به آن از جانب مدعیان روشنفکری مطرح می شود، مخالف صریح قانون اسلام است، باید دید خود مغرب زمینی ها که غرب زدگان ما این چنین کورکورانه از آنها پیروی می کنند قانون اساسی کشورشان را این طور بازیچه قرار می دهند؟ صرف نظر از مذهب، قانون اساسی هر کشوری برای افراد آن کشور مقدس است و نمی توان آن را با سمینارهای کذایی و چاپ کوپن و وعده و وعیدهای نابه جا آن را تغییر داد.

 

با ذکر این مطلب و روشن شدن اهمیت جایگاه زن در جامعه باید دید از منظر اسلام و قرآن، زنان در چه جایگاهی قرار دارند. آنچه غربیان در اعلامیه حقوق بشر تحت عنوان انسانیت، احترام به انسان و توجه به مقام رفیع زن در جامعه، عنوان می کند از قرن ها قبل مورد تاکید و تایید اسلام بوده است. اسلام با رعایت اصل مساوات، برابری را میان زن و مرد حاکم کرده و با تاکید بر عدالت حقیقی، نظریات و تفکرات تحقیرآمیزی که پیرامون زن وجود داشته را منسوخ کرده است.

 

بدیهی است که تساوی از تشابه، متفاوت است و اسلام به هیچ وجه با تساوی حقوق مرد و زن مخالف نیست و در بسیاری از آیات قرآن مجید، بر این اصل اساسی تاکید کرده است. آنچه اسلام با آن مخالف است، تشابه حقوق مرد و زن است؛ زن اگر بخواهد از حقوق مساوی با مرد بهره مند شود، باید مشابهت حقوقی با مرد را از میان بردارد. آنچه که امروز توجه به مسائل بسیار مهمی از قبیل زن و نظام حقوقی او در جامعه به بوته فراموشی سپرده است از یاد بردن «خود انسانی» بشریت است. همین نکته است که باعث می شود دنیای غرب از طرفی تا آخرین حد ممکن، مقام انسانی زن را پایین آورده و از طرف دیگر، به نام حمایت از حقوق مسلم زنان، اعلامیه های بلندبالا صادر می کنند.

 

دین مبین اسلام در رابطه با نظام حقوقی مرد و زن در جامعه، فلسفه خاص خود را دارد و براساس آن، وظایف، حقوق و مجازات مشابهی را برای زن و مرد، در همه موارد قائل نشده است. پاره‌ای از حقوق و تکالیف را برای مرد مناسب‌تر دانسته و پاره ای را برای زن. در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفته است. این امر به هیچ وجه مبین تبعیض بین مرد و زن در اسلام نیست. شکی نیست که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی و برابری آنها از لحاظ انسانیت، برابری آنها در حقوق انسانی است؛ اما آیا تشابه آنها در حقوق هم ضامن این اصل است؟ همان طور که ذکر شد تساوی غیر از تشابه است چرا که تساوی به معنی برابری و تشابه به معنی یکنواختی است. اسلام حقوق یک جور و یکنواختی برای زن و مرد قائل نشده و اصل مساوات انسان ها را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است.

 

باید هوشیار باشیم که بدخواهان از این دو مفهوم (تساوی و تشابه) استفاده ابزاری نکنند و از طریق آن دست به ایجاد و تفرقه و جدایی بین نهاد خانواده و سایر نهادهای اجتماعی جامعه نزنند. خانواده که پیرامون آن و کارکردهایش تاکنون هزاران صفحه نگاشته شده است و هنوز هم ظرفیت تحقیق و بررسی را دارد رکنی است که در صورت اصلاح، قابلیت آن را دارد تا از طریق هسته مرکزی خود، دست به اصلاح جامعه و در سطحی وسیع تر دست به اصلاح جامعه جهانی بزند.

 

برگرفته از کتاب "نظام حقوق زن در اسلام" استاد شهید مرتضی مطهری

 

پایان پیام/
 

کد خبر 35027

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha