خبرگزاری شبستان: موضوع فتاوای وهابیت و حماقت هایی که آنها با صدور این فتاوا انجام می دهند در گفتگویی با حجت الاسلام سید محمدرضا طباطبایی، پژوهشگر ادیان و کارشناس برنامه شب آسمانی به بحث گذاشته شده که از نظرتان می گذرد:
دلیل صدور فتواهای شاذ و تعجب برانگیز و حتی خلاف عقل وهابیت چیست؟
اخیرا در دهه ای که وهابیت در عرصه های رسانه ای جلوه ویژه ای یافته است از سوی برخی علمای وهابی فتاوای شگفت انگیزی صادر می شود. این فتاوا، با اجتهاد که در جریان وهابیت نمود خاصی دارد، در صورتی که قاعده مند نباشد و بر اساس ضوابط و بایسته های دینی صادر نشود، بسیار خطرناک خواهد بود چرا که امروز می بینیم دیکته های استعمار در قالب فتاوای فقهی از حلقوم برخی از عالمان وهابی که خود را به دلارهای نفتی تسلیم کرده اند، صادر می شود.
به طور کلی این گونه فتواها به چند صورت وجود دارد؛ برخی از فتاوای وهابی ها به گونه ای هستند که از مسلمات فقهی اسلامی است و همه فرقه ها آنها را قبول دارند. این گونه فتاوا وقتی که در کنار فتاوای مضحک و شگفت انگیز قرار می گیرند، برای مخاطب قابل تشخیص نیستند؛ لذا برخی از مسلمانان حتی فتواهای آنها را که در بین همه مذاهب مسلم است، همراه با فتاوای مضحک آنان به یک چوب می رانند و تمسخر می کنند. این مساله که عامل آن وهابیون هستند، باعث می شود تا کل شریعت اسلامی مورد استهزاء و سوال قرار گیرد. لذا بسیار مهم است که فتاوای علمای وهابی هم از سوی علمای اهل سنت و هم علمای شیعه جهت پاسخگویی جدی گرفته شود.
با این توصیف آیا تمام فتاوایی که وهابیت صادر می کند، مغرضانه است یا دلیل دیگری دارد؟
برخی از فتواهایی که علمای وهابی صادر می کنند مغرضانه نیست اما از منابعی گرفته شده که ضعیف و غیر صحیح بوده و نزد آنان به اشتباه، صحیح شناخته می شوند. برخی از فتاوای علمای وهابی، فتواهایی است که به سفارش های درباری صادر می شود. ما نمونه این فتواها را در هجوم عربستان به بحرین از سوی مفتی های عربستان به کرّات مشاهده کرده ایم، یا فتاوایی که مفتیان وهابی به سفارش دربار علیه شیعیان الاحساء در خود عربستان صادر می کنند.
نوع دیگری از فتاوای علمای وهابی، فتواهای شگفت انگیزی است که حتی خود وهابی ها نسبت به آن موضع مخالف نشان می دهند. این فتواها که در راستای شهرت طلبی برخی از مفتی های بی سواد و جویای نان و نام صادر می شود، از قاعده "خالف تعرف" تبعیت می کند.
در این خصوص توضیح بفرمایید منظور چیست؟
یعنی در جریان مخالف همه حرکت کن تا مشهور شوی. این فتواها معمولا جنجال برانگیز است. یکی از برجسته ترین مفتیان شهرت طلب محمد العریفی است. فتوای مشهور جهاد نکاح از همین فرد صادر شد. فتاوای این شخص آن چنان ناپخته و ناسُخته است، که حتی اعتراضات شخصیت های سیاسی و دینی عربستان را هم برانگیخت. برخی از فتاوای این افراد که به عنوان ابزار و آلت دست صهیونیزم جهانی عمل می کند، در همین راستا صادر می شود. گروه زیادی از فتوافروشان وهابی که از حامیان گروه هایی همچون القاعده هستند، در فتاوای خود واژه هایی غیر از انفجار، تخریب و انتحار را نمی شناسند. هر چند نگاه وهابیت تکفیری به طور کلی مبتنی بر حذف دیگران است اما از بین اینها نیز یک گروه هستند که صدای مهیب فتاوای انفجاری شان دنیای غیر مسلمان را از اسلام گریزانده و ترسانده است. برخی از فتواهای وهابیان نیز در پی تحقیر اسلام و غیر وهابیان به کار می رود. این گونه فتاوا سبب وهن اسلام می شود فتاوایی مانند ازدواج های اجباری با دختران غیر بالغ، جواز رضاع کبیر و ...
برخی از اینها در راستای تحقیر دیگر جریان های اسلامی است این که دیگران را نجس اعلام می کنند یا معامله با آنها را حرام می دانند و ...، که کاملا بر خلاف مبانی فقهی فرقه های اسلامی است.
آیا می توان دسته بندی و تقسیم بندی خاصی برای فتاوای وهابیت در نظر گرفت؟
بله؛ موارد زیر را می توان در این راستا برشمرد:
فتاوی مرتبط با احکام عبادات مانند این که نماز جمعه را می توان ساعت نه صبح برگزار کرد یا سجده بر شی ء نجس اشکالی ندارد، گفتن بسم الله الرحمن الرحیم بدعت است و ...
برخی دیگر از فتاوای وهابی ها در موضوع معاملات است؛ مانند این که فروش مسکن به شیعیان حرام است، تجارت مشروبات الکلی جایز است، داد و ستد با شیعیان حرام است و ...
بخش سوم از فتاوای آنها در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی است؛ مانند این که انتخابات شرعا حرام است؛ دعا برای پیروزی حزب الله لبنان حرام است، اهدای گل به بیماران حرام است، بمب اتمی برای مقابله با دشمنان حلال است و ...
برخی از احکام و فتاوای وهابیون در گروه چهارم احکامی است که مرتبط با شیعیان بوده و حجم زیادی از این احکام را به خود اختصاص داده است؛ از جمله فتوا به تملک زنان شیعه سوریه بدون ازدواج، فتوا به حرمت مناظره با شیعیان و این که خوردن گوشت ذبیح شیعیان حرام است، نجاست شیعه و ...
اما دسته دیگری از احکامی که وهابیت صادر می کند به دنیای مدرن مربوط می شود مانند حرمت استفاده از کمربند ایمنی، حرام بودن دوچرخه به عنوان اسب شیطان، حرمت نشستن روی مبل و صندلی، ثابت بودن خورشید و کسی که خلاف آن را بگوید کافر است و ...
بخش دیگری از احکام وهابیت تحت عنوان بدعت مطرح می شود. البته بدعتی که از نگاه آنان بدعت است و تمام فرقه های اسلامی با این نگاه وهابیت مخالف اند مانند شفاعت، زیارت، دعا و توسل؛ از جمله این احکام این است که جشن تولد پیامبر (ص) حرام است. مراسم سوگواری برای اهل بیت (ع) حرام است. قرآن برای میت خواندن حرام است. اذان گفتن در گوش نوزاد حرام است. رفتن به غار حراء بدعت است و ...
بخش دیگری از فتاوای وهابیت در زمینه احکام پوشش زن و مرد است؛ احکامی مانند این که انگشتر طلا برای خانم ها حرام است زنان رقاصه می توانند بدون پوشش نماز بخوانند و ...
بخش هفتم مربوط به روابط زن و مرد است؛ و حتی احکام زن و شوهر هم فتاوای جالب توجهی دارند این که بیرون رفتن در دوران نامزدی حرام است.
بخش زیادی از احکام وهابیت مربوط به محرمیت می شود که ریشه در منابع غیر شیعی دارد مانند رضاع کبیره.
همچنین در حوزه زن و مرد هم احکام جدیدی دارند؛ مثلا روشن کردن کولر برای زنانی که در خانه تنها هستند، حرام است.
حجم بسیار زیادی از فتاوای وهابیت نیز مربوط به احکام جنسی زن و مرد است؛ مانند جواز مشاهده فیلم های مستهجن و ..
در مورد احکام اجتماعی بانوان نیز وهابیت احکامی را صادر می کند که سبب می شود غیر مسلمانان مانند مسحیان، نسبت به زنان بدبین شوند. مانند این که خروج زنان از خانه شرارت است. یا این که مخالفان جدایی زن و مرد در محل کار باید اعدام می شود.
همچنین در زمینه همجنس بازی فتاوای بسیار از این فرقه ضاله صادر شده که این گناه بزرگ را مجاز می دانند؛ در زمینه احکام ازدواج هجمه بسیار نسبت به ازدواج موقت در شیعه می شود، اما جالب این جاست که خود، فتاوای عجیبی تحت عنوان جهاد نکاح، ازدواج تابستانی و ... که مورد تایید اسلام نیست دارند.
در مورد احکام محارم نیز معتقدند اگر دو نفر شیر یک گوسفند را بخورند با یکدیگر خواهر و برادر می شوند.
در زمینه احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها فتاوای بسیار عجیبی دارند مانند این که گوجه میوه شیطان است، زعفران از مواد مخدر و حرام بوده و خوردن گوشت جن حلال است.
در زمینه احکام ورزش نیز فتاوای به دور از عقلی دارند از جمله اینکه وجود آرم تیم های فوتبال روی لباس را موجب بطلان نماز می دانند یا سجده شکر در مسابقات حرام است.
در حوزه احکام بهداشت و بیماری ها نیز فتاوای شگفت انگیز دارند؛ از جمله نیم خورده سگ و خوک حلال است یا کسی که با بیماری ایدز بمیرد، شهید است.
در قبال این گونه فتاوا چه موضعی را باید جامعه اسلامی در پیش گیرد؟
لازم است با یک رویکرد عمیق فقهی، توسط علما با مبانی فرامذهبی و با مبانی فقه اسلامی به ویژه بر تاکید بر مبانی اهل تسنن عکس العمل ایجاد شود؛ ما نیاز به درس خارج هایی داریم که توسط علمای برجسته فتاوی از این دست - هر چند مضحک و سست به نظر می رسد- تحلیل و بررسی شود. نباید اتفاقی افتد که در اثر تبلیغات رسانه ای آنها، تا چند سال دیگر شاهد این باشیم که فرقه های اسلامی حرمت داد و ستد با شیعه را از مسلمات فقهی بدانند.
امروزه اگر این مقابله علمی و فهقی نیفتد، به زودی این خطر را درک خواهیم کرد. این فتاوا هر چند فقهی اما بیشتر رویکرد کلامی دارند و لازم است مورد توجه قرار گیرند.
پایان پیام/
نظر شما