مهندسی فرهنگی تحمیل الگوی واحد به جامعه نیست

خبرگزاری شبستان: جامعه در عین وحدت و همرنگی کلی، باید احساس تعلق اجتماعی نسبت به فرهنگ، ارزش‌ها، آداب و سنن و جنبه‌های اختلاف و تضاد و دگرگونی افراد چه به لحاظ عمل و اندیشه و چه باور و اعتقاد داشته باشد.

خبرگزاری شبستان: در خصوص مساله مهندسی فرهنگی با محمد شریفی نیا، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی (ص) العالمیه و مدیر گروه راهنمایی و مشاور موسسه آموزشی اخلاق و تربیت گفتگویی انجام داده ایم؛ گفتگوی ما را با مولف کتاب "مبانی کاربرد روان شناسی در تعلیم و تربیت" می خوانید:
 

مهندسی فرهنگی به چه معناست و تحقق آن به چه ابزارها و نقشه ای نیاز دارد؟
مهندسی فرهنگی اگر به معنای برنامه ریزی و برنامه ریزی هم همانطور که تعریف شده، سازماندهی، کنترل و هدایت باشد، امری پذیرفته و قابل تحقق است اما اگر به این معنا باشد که همه آحاد مخالف و جامعه با اندیشه ها، روش ها، منش ها و سلوک رفتاری و عقاید متفاوت را بخواهیم یکدست کنیم، این نه به نفع فرهنگ است و نه به نفع فرهنگ جامعه و در واقع تحقق این امر امکان ندارد اما اگر اقداماتی در جهت برنامه ریزی برای رسیدن به یکسری اهدافی که خود آن هدف های هم بسیار مهم است و برخاسته از خواست و نیاز و ویژگی ها و پایگاه تاریخی مردم و جامعه ای است که در آن زندگی می کنیم، انجام شود، این امر می تواند لازم و موفق باشد. البته توفیق یافتن در اجرای چنین برنامه هایی به طور حتم مستلزم استفاده و بهره گیری از متخصصان و کارشناسانی است که در زمینه اختلافی که به نوعی با فرهنگ و بخش غیرمادی تمدن ارتباط پیدا می کنند. اگر چنین هدف گذاری، برنامه ریزی و استفاده از متخصصان صورت گیرد، به میزان قابل توجهی می توان موفق بود.
اما همانطور که ذکر شد، بنده مهندسی فرهنگی را در یکدستی مردم و تحمیل ارائه الگوی واحد به آنها نمی دانم و در صورت چنین واقعه ای، نمی توان به اهداف مورد نظر جامه عمل پوشاند اما باید در جامعه وحدت کلی در سیر کلی حرکت آن با توجه به ویژگی ها و شاخصه ها و اهداف حاکم باشد در عین حال که ما از نوعی تضاد و اختلاف سلیقه در میان افراد برخورداریم. به عبارت دیگر جامعه در عین وحدت و همرنگی کلی، باید یک احساس تعلق اجتماعی نسبت به فرهنگ و ارزش ها و پیشینه، آداب و سنن و جنبه های اختلاف و تضاد و دگرگونی افراد چه به لحاظ عمل و اندیشه و چه باور و اعتقاد، ایمان داشته و به این ابعاد توجه داشته باشیم.
 

با این توصیف آیا امروز شاهد چنین الگو و مهندسی فرهنگی در جامعه خود هستیم؟
واقعیت آن است که من چینن وحدتی به معنی روشن در جامعه امروز می بینم و احساس می کنم یک از هم گسیختگی در آن وجود دارد که به مرحله نیمه بحران و حتی بحران رسیده و جامعه را دچار چندپارچگی و آشفتگی کرده است و هر فرد یا گروهی در هر جایی ساز خود را می زند.
 

به نظر شما علت وقوع چنین چندپارچگی و از هم گسیخگی که اشاره کردید چیست و چرا جامعه ما دچار چنین آشفته بازاری شده است؟
به نظر من این اتفاق تنها در بخش فرهنگ نیفتاده است و به ظاهر تمام بخش های جامعه اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصاد و تربیت و ... دچار چنین تشتت و فراموش کردن و ندیدن هدف های کلان شده است.
 

این نبود الگوی مهندسی فرهنگی چه تاثیری می تواند بر سبک زندگی افراد بگذارد؟
اگر سبک زندگی را به عنوان الگوی نگرش و باور و عمل رفتار آحاد افراد که مجموع آنها جامعه را تشکیل می دهد، بدانیم، طبیعی است وقتی نباشد انتظار اینکه سبک زندگی مقبولی که مورد پذیرش از سوی جامعه باشد، دیده نخواهد شد. در واقع به هر حال آن ناهماهنگی به موضوع سبک زندگی هم تسری پیدا می کند. البته نمی توان گفت شیوه هایی برای سبک زندگی وجود ندارد اما این الگوها دچار تشتت و چندپارچگی شده است و اینها نشان دهنده یک مشکل فرهنگی است که در سطح کل جامعه دیده می شود و اگر کسی از بیرون ناظر چنین جامعه ای باشد می بیند که هر گروهی که ساز خود را می زند به نوعی دچار سرگردانی شده اند.


چه گروه هایی متولی ارائه این الگوی مهندسی فرهنگی به جامعه هستند؟
اصولا اگر به پیشینه انقلاب اسلامی بازگردیم، شاخصه آن همین فرهنگی بودن یا مایه ها و درون مایه های فرهنگی داشتن، است و این جریان فرهنگ، - اگر انقلاب را به مثابه بدنی فرض کنیم – باید همچون شریان هایی که باید تمام اعضاء و بخش های مختلف جامعه جاری باشد و از طریق آن سوخت رسانی به این بدن صورت گیرد، انجام می شد. اگر قرار باشد مهندسی فرهنگی در جامعه کنیم، باید این برنامه ریزی در سطح کلان و وسیع را با اراده ای جدی و همگانی همراه کنیم. منظور از اراده همگانی مردم هستند البته مردم به معنای عام آن نه، بلکه به معنای مردمی که در جامعه تاثیرگذارند و مسیر آن را در زمینه های مختلف سردمداری کرده و می توانند در این راستا سهم بسزایی داشته باشند. بنابراین اگر بخواهیم جامعه به سوی نظام فرهنگی مطلوب حرکت کند، این امر اراده نافذ جمعی و جدی می طلبد و حداقل باید آن اراده را در سطح سیاست گذاران ایجاد کنیم تا بتوانیم این مسیر را هموار کنیم.
پایان پیام/
 

کد خبر 357890

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha