خبرگزاری شبستان: به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت زهرا (س) و برگزاری جشن های شادباش ولادت یگانه بانوی عالم هستی با حجت الاسلام والمسلمین احمدرضا باوقار، مدیر گروه سابق وهابیت پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، کارشناس کلام و پژوهشگر گفتگویی در خصوص یکی از شبهات وهابیت مبنی بر اینکه برگزاری جشن ولادت بزرگان دین بدعتی است از سوی شیعه، انجام داده ایم؛ گفتگوی ما را با این استاد حوزه و دانشگاه و مولف کتاب "وهابیت" می خوانید:
برپایی جشن و مراسم شادی برای اهل بیت (ع) و بزرگان دین گاه از سوی دشمن به ویژه فرقه ضاله وهابیت مورد هجمه قرار می گیرد و این گونه مراسم بدعت گذاری در دین خوانده می شود؛ آیا صدور این قبیل فتاوا با عقل و فطرت انسانی - با توجه به اینکه عقل خود یکی از منابع استخراج حکم در شرع شمرده می شود – تناسب و سنخیت دارد؟
ببینید وهابیت دلایل گوناگونی برای صدور این دست فتاوا دارد که با دلایل روایی از منابع خود آنها می توان این فتواها را رد کرد؛ اما در طول تاریخ ما مشاهده می کنیم که سیره مسلمین بر این اصل بوده که در موقعیت های خاص، مراسم خاص برگزار می کردند.
از آن طرف، وهابیت و در راس آن ابن تیمیه در آثار و فتاوای خود بیان کرده اند اینکه شیعیان روز هجدهم ذی الحجه یا روزهای دیگر جشن می گیرد، این کار آنها شبیه کار مسیحیان است و مبنای اسلامی نداشته و بدعت است.
یا شورای دائمی فتوای وهابیت، فتوا می دهد روز تولد ائمه (ع) چراغانی کردن و جشن گرفتن یا برگزاری مراسم سوگواری بر آنها جایز نیست و شرک است و آنها مدعی هستند در سه قرن اول - که از آن به عنوان سلف یاد می کنند- اصلا این امور نبوده است؛ یا شیخ عبدالعزیز بن باز فتوایی دارد بر این مبنا که: برای پیامبر(ص) برگزاری هر گونه مراسمی بدعت است و خود صحابه این کار را نمی کردند.
یا ابن فوزان در کتاب "البدعة" صفحه 25 بیان می کند: برپایی جشن ولادت رسول خدا (ص) بدعت است. صفحه 25 ذکر شده است. یا در کتاب "اللجنة دائمة من الفتوا" در فتوای 1774 از بن باز نقل شده است: جایز نیست در سوگ انبیا و صالحین و در سالروز تولدشان چراغانی و غیره در قالب مراسم انجام شود این از اموری است که بدعت است.
همچنین، ابن عثیمین در کتاب "فتاوی منار الاسلام" جلد یک، صفحه 43 عنوان می کند: برپایی مراسم جشن تولد برای فرزند که در آن شباهت به دشمنان خداست، از جمله اعمال مسلمین نبوده است بلکه از دیگران به ارث رسیده است.
چه پاسخ متقن و منطقی می توان بر این ادعا اقامه کرد؟
ببینید حب و بغض دو امری است که در وجود انسان است و نفس او میل و عدم میل به موضوعی دارد و این امر، مساله ای عقلی است؛ از طرف دیگر ادله ای در قرآن و روایات داریم که باید برخی افراد را دوست داشت؛ مثلا در آیه 24 سوره توبه خداوند می فرماید": قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ؛ بگو: اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشانتان ( که اصول مجتمع خویشی انسانند ) و اموالی که فراهم کرده اید و تجارتی که از کسادش بیم دارید و جاهای مسکونیی که به آنها دلخوشید ( که اصول قوام مالی اجتماع است) از خدا و فرستاده او و جهاد در راه او به نزد شما محبوب ترند پس منتظر باشید تا خداوند فرمان خود را ( دستور عذاب شما را ) صادر کند، و خدا گروه نافرمانان را هدایت نمی کند. "
یا روایاتی داریم در "مستدرک" حاکم نیشابوری از جمله در جلد سوم این کتاب صفحه 149 از پیامبر (ص) روایت شده است: خدا را از آن جهت دوست داشته باشید که به شما روزی می دهد و مرا به خاطر خدا و اهل بیت (ع) من را به خاطر من دوست داشته باشید.
و در جاهای مختلف شاهدیم که رسول خدا (ص) سفارش به دوست داشتن و محبت اهل بیت (ع) می کنند؛ همچنین در آیه 23 سوره شوری خداوند می فرماید:"قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى؛ بگو: از شما در مقابل این (ابلاغ رسالت خود) جز محبت (قلبی و عملی) درباره خویشاوندانم مزدی نمی طلبم"
وقتی همه این موارد اشاره شده را کنار هم می گذاریم ، متوجه می شویم ما باید اهل بیت (ع) را دوست داشته باشیم. در صحیح مسلم در کتاب الامان حدیث131 از پیامبر (ص) روایت شده است: یا علی! تو را دوست ندارد مگر مومن و دشمن نمی دارد تو را مگر منافق.
یا روایاتی داریم که حب اهل بیت(ع) را شرط قبولی اعمال می دانند؛(تمامی این روایات یاد شده از منابع وهابیت ذکر شده و می شود) به طور مثال در تاریخ دمشق جلد 12 ص 143 رسول خدا (ص) خطاب به امیر مومنان علی (ع) می فرماید: اگر امت من آنقد روزه گیرند تا کمرشان مانند کمان خم شود و آنقدر نماز بخوانند تا حدی که مانند تارها گردند، ولی تو را دشمن بدارند، خداوند آنها را به رو در آتش جهنم می اندازد.
پس محبت اهل بیت (ع) مساله ای است که مورد تاکید رسول خدا (ص) است؛ اما سوال اینجاست وقتی فردی، شخص دیگری را دوست دارد، بروز و نمود این محبت کجا می تواند باشد؟ اینجاست که باید گفت یکی از زمان هایی که این محبت می تواند بروز پیدا کند، زمان تولد خاندان رسول (ص) و اهل بیت (ع) یا هنگام رحلت و شهادت آن بزرگان است. این نمود تفاوتی نمی کند چه در مراسم سوگواری باشد یا شادی بزرگان دین. لذا در سیره پیامبر (ص) نیز مشاهده می شود که وقتی زنان مدینه بر شهدای جنگ احد گریه و مویه می کردند، ایشان فرمودند عمویم حمزه گریه کن ندارد و این مطلب اشاره به لزوم برپایی مراسم سوگواری برای حمزه (ع) بود که به دنبال آن مشاهده می کنیم با این بیان حضرت، زنان مدینه برای حمزه (ع) مراسم سوگواری و گریه به راه انداختند.
از سوی دیگر تعظیم شعائر الهی در آیات قرآن تاکید شده است اما باید دید شعائر الهی چیست و آیا عرف عقلا و عرف متشرعه آن را تعیین می کند یا عرف.
وقتی به کتب لغت مراجعه می کنیم، واژه شعائر به این برمی گردد: "چیزی برگرفته از کلمه فهمیدن" مثلا خلیل این احمد فراهیدی نقل می کند شعرته یعنی تعقل کردم و فهمیدم یا جوهری می گوید: "شعائر اعمال حج است یا قرطبی در تفسیر خود می گوید: هر چیزی که برای خداوند متعال است و در آن امری است که نشانگر اعلام و اشعار باشد، به آن شعار یا شعائر می گویند.
از طرف دیگر در شعائر الله مصادیق متنوعی دارد؛ مثلا احتمال روزهای مهمی که در تاریخ بوده مانند جنگ بدر، شب معراج، روز غدیر، مباهله، یا آباد کردن قبور اولیای دین، یا تعظیم یکسری مکان های جغرافیایی مانند غار حراء یا مساجدی که پیامبر (ص) در آنها نماز خواندند یا در سوره بقره از صفا و مروه نیز به شعائرالله تعبیر شده است و در سوره حج نیز اشاره ای دیگر شده.
بنابراین، با این بیانات می توان چنین گفت شعائر می تواند بروز و نمودهای متفاوت داشته باشد و تنها منحصر به اعمال حج نیست. از سوی دیگر برپایی آن چنان اهمیت دارد که طبق آیه قرآن تقوا شمرده می شود. (آیه 32 سوره حج) و همچنین برپایی مراسم سوگواری و شادی خود از شعائر الله است که پیامبر (ص) نیز بر آن صحه گذاشتند (ماجرای مراسم عموی ایشان حضرت حمزه (ع) که اشاره شد) یا گریستن ایشان بر حمزه (ع) که ابن حلبی در کتاب خود جلد یک صفحه 461 از ابن مسعود روایت می کند: ما رسول خدا (ص) را گریان بر کسی همانند حمزه ندیدیم.
یا روایتی که در مسند احمد بن حنبل وارد شده و بر گریستن عایشه بر قبر پدر خود ابوبکر اشاره دارد: عایشه بالای سر قبر ابوبکر ایستاد و گریه کرد و گفت بعد از رسول خدا (ص)، مصیبت تو بر من خیلی بزرگ است.
بنابراین، برپایی چنین مراسم هایی اعم از شادی و سوگواری بر اهل بیت (ع) از شعائر الله است و طبق محبتی که ما توصیه به آن شده ایم، -محبت به اهل بیت(ع)-، نه تنها این قبیل اقدامات بدعت و شرک نیست، بلکه سیره پیامبر (ص)، حضرت زینب(س)، امام صادق (ع) و دیگر بزرگان دین بوده است و وهابیت نمی تواند بر مستنداتی که در منابع خود آنها وارد شده است، سرپوش بگذارد.
پایان پیام/
نظر شما