مسجد در نگاه روشنفکر واقعی مهمترین نهاد فرهنگی است

خبرگزاری شبستان:درطول جریانات مختلف در تاریخ ایران ازجمله مشروطه، جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت، جریان 15خرداد،همواره دسته روشنفکران حقیقی و نواندیشان دینی به مسجد تمسک جسته و مسجد را نهاد فرهنگ ساز قلمداد کردند.

خبرنگار گروه مسجد و کانون های خبرگزاری شبستان، مسجد در تاریخ اسلام از جایگاه حیاتی و مهمی برخوردار بوده است به گونه ای که این مکان مقدس در طول ادوار مختلف پس از ظهور اسلام تبدیل به مهمترین مرکز تصمیم گیری های ممالک اسلامی تبدیل شد و گروه های مختلفی به بهانه شرکت در نماز جماعت در مسجد حضور یافتند، چه آنکه مقصود آنان تبلیغ افکاری بود که سنخیتی با فرهنگ اسلام اصیل نداشت.


نمونه این رویکرد در بسیاری از ممالک اسلامی که تحت استعمار یا هجمه فرهنگی بیگانگان قرار گرفته اند مشهود است و در این بین کشور ایران نیز در برهه هایی گرفتار هجمه های متعدد فرهنگی شد به گونه ای که در دوره مشروطه و در فاصله زمانی تا پیروزی انقلاب اسلامی برخی روشنفکرمآبان تمامی همّ خود را بر زدودن شعائر دینی گذاشته و در تلاش بودند تا این طرز فکر را گسترش دهند که اساسا توسعه یک جامعه در گرو جدایی دین از سیاست، اقتصاد و فرهنگ بوده و دین در حقیقت امری شخصی قلمداد می شود، بنابراین در لوای چنین تفکری بود که گروهی روشنفکرمأب با تاسی از ممالک غربی به دنبال آن بودند که نه تنها اصلی ترین ارکان دین از جمله اقامه نماز را مختص به افراد متحجر جلوه دهند که رفتن به مسجد را نیز در رده همین توصیفات قرار داده و شرکت در نماز جماعت را مرادف با عقب ماندگی می دانستند.


خبرنگار گروه مسجد و کانون های خبرگزاری شبستان، در راستای بررسی این مسئله با دکتر علیرضا صدرا، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به گفت وگو نشسته است که حاصل آن را می خوانید:
 

- به عنوان اولین سوال، اساسا نگاه روشنفکران در بازه زمانی دوره مشروطه و پس از آن نسبت به مسجد چه بود؟

قبل از هرچیز برای پاسخ به این سوال باید میان روشنفکر حقیقی و روشنفکرمأب تمایز قایل شد، روشنفکران واقعی پیرو روشنگران حقیقی عصر و اندیشمندانی چون «سید جمال» بوده و همراه با علمای عامل و عادل سیاسی در جریانات مختلف از جمله مشروطیت بودند.


آنها اولا رابطه وثیقی را میان دین و سیاست قایل بودند و با توجه به اینکه مسجد به طریق اولی خاستگاه جریانات دینی و سیاسی و نواندیشی دینی و سیاسی برای آنان محسوب می شود لذا در دوره مشروطه، جریان پانزده خرداد، نهضت ملی ضد استعماری و به ویژه در انقلاب اسلامی، نقش مهم و سازنده ای داشتند.

این مسئله یک روی سکه بود، در این میان روشنکرمأبانی نیز بودند که خودباختگی فرهنگی و اسلامی داشته و نسبت به غرب خودکم بینی شدیدی داشتند و حاضر بودند هررویکردی را بپذیرند تا از فرهنگ بومی جامعه خویش که به زعم آنان فرهنگی متحجرانه بوده جدا وشند و به قول خودشان فرهنگ غربی را اعمال کنند که از همان فرهنگ غربی نیز تنها ظواهر را برداشت کردند.


روشنفکرمأبان، پیشرفت های غرب در عرصه های فنی و را می دیدند و تصور می کردند اگر غرب موفق بوده و فرهنگ اش جهانگیر است به علت دوری از دین و جدایی مقوله دین از سیاست است لذا تلاش آنها پیاده کردن همین روال در جامعه خودشان بود، حال آنکه کلیساها در دوره قرون وسطا دچار مشکل شده و منفعل بودند و در مقابل جریان جدید و مدرنیته همچنان پشت جریانات فئودالیته قدیم قرار داشته و به شدت متحجر بودند.


مع الوصف این جریان نواندیشی و نوزایی در غرب مترادف با پروتستانیسم و نهایتا به سمت جدایی دین از سیاست و جدا شدن کلیسا از جامعه شد و سال ها بعد روشنفکرمأبان جامعه ما با تاسی به همین تغییر تحولات بدون توجه به سنخیت آن با جامعه خود، صرفا دست به تقلیدی کرکورانه در راستای حذف شعائر دینی از جامعه خود زدند.


- بنابراین روشنفکرمآبان دست به بازخوانی یک نقشه راه قدیمی و منسوخ شده زدند که سنخیتی با جامعه آنها نداشت، شما اشاره به کارکرد و نهایتا شکست کلیسا درغرب داشتید، چرا این اتفاق در ممالک اسلامی و به ویژه در ایران نیفتاد، به بیان بهتر تصور می کنید چه علتی داشت که (مسجد) همچنان با وجود تمامی هجمه های فرهنگی و سیاسی رکن ثابت جامعه اسلامی ایران باقی ماند؟

مسیحیت در بهترین وضع دین درون گرا و رهبانی است، حداقل با آنچه که کلیسا تبلیغ می کرد چنین می نمود و این در حالی است که اسلام دین مدنی است و «مسجد» پایگاه اجتماع مردم قلمداد می شود و گواه این مسئله در برهه های مختلف تاریخی قابل ملاحظه است، «مسجد» برای مثال در حوادثی چون نهضت مشروطیت و نهضت ملی کردن صنعت نفت حقیقتا پناهگاه عبادی، فکری، سیاسی توده های مردم ایران بود و به اندازه ای قدرت داشت که استعمار حقیقتا از مساجد می ترسید و در پی آن بود این نهاد دینی مردمی را متلاشی کند لذا نیورهای استعماری در مسجد مردم را به گلوله می بستند، مواردی چون به آتش کشیدن مسجد کرمان در تاریخ این کشور کم نبود که همه حکایت از کینه و عداوتی دشمنان نسبت به جریان مسجد و ترس شان از نقش حرکت آفرین مسجد دارد.


- با این تفاسیر از همان ابتدا هدف استعمار شکل دادن جریانی به نام روشنفکری بود تا بتواند نهادها دینی مردمی را از میان ببرد.
بله، در راستای همین هدف نیز تبلیغات و مسئله جدایی دین از سیاست مطرح شد، در واقع به دنبال آن بودند تا مسجد را از وقایع بطن جامعه جدا کنند حال آنکه مسجد در تمامی مسایل قضایی، سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی نقش بی بدیلی داشت لذا به توفیقی نرسیدند.

 

- در چنین فضایی رویکرد و عملکرد روشنفکران حقیقی و نواندیشان دینی چه بود؟

آنها در مقابل دست به اقدامات متعددی از جمله تجدید تمدن اسلامی پرداختند و در راستای وصول به این هدف متمسک به نهادهایی چون مسجد و مراجع شده و به دنبال احیای هرچه بیشتر این دو بودند.


نواندیشان دینی به این فکر افتادند که در ر استای اصلاح دینی و تجدید تمدن اسلامی در حقیقت نهادهایی مثل مسجد و مرجعیت را احیا کنند.


- در حال حاضر بیش از سه دهه انقلاب اسلامی می گذرد، انقلابی که مسجد از جدی ترین پشتوانه های پیروزی اش قلمداد می شود، مهمترین الگوی مسجدی که از انقلاب ایران می توان عنوان کرد، چیست؟

خیزش های مردم منطقه و جریان بیداری اسلامی از جمله مهمترین الگوپذیری های مسجدی از انقلاب اسلامی ایران است. مردم افغانستان، لیبی، تونس، به دنبال توسعه اسلامی کشور خود می روند چراکه موفقیت ایران را می بینند، لذا با تمامی سیاه نمایی ها، این مسجد و رویکرد مسجدی است که توانسته ممالک اسلامی را قدرت مند سازد.
 

- مع الوصف همچنان روشنکفرمأبانی در جامعه وجود دارند که گهگاه باعث ایجاد موج هایی هرچند کوچک می شوند، در رابطه با این مسئله چه پیشنهادی دارید؟

توده روشنفکر غیردینی و روشنفکرمأب در جامعه ما بسیار نادر است، چنین افرادی باید در آسیاب به سر برده باشند که نقش اسلام را در جامعه در نظر نگرفته و تاثرات جامعه از دین را نبینند.


اگر کارل مارکس عنوان کرد «دین افیون توده هاست» اما فیدل کاسترو چنین گفت: اگر مارکس ادعا کرد دین افیون توده هاست انقلاب اسلامی ثابت کرد که دین محرک توده هاست.


- با توجه به شاکله مدرن جوامع امروز ممالک اسلامی، به نظر شما چگونه می توانیم نقش مساجد را در گسترش کارآمدی دینی جامعه بیش از گذشته گسترش دهیم؟

باید مشکلات فرهنگی مردم را به حداقل رساند و در این میان مساجد نقش تعیین کننده ای دارند، لازمه این مسئله مدیریت جهادی است، بعضا شاید مساجد به طور مستقیم وارد مسایل فرهنگی نشوند اما همین سخنرانی ها و مراسمی که در مسجد برگزار می شود برقرار کننده نوعی تربیت مسجدی است که در حقیقت تربیت فرهنگی اصیل اسلامی ایرانی را برای نسل جدید به ارمغان می آورد.
پایان پیام/


 

کد خبر 362282

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha