به گزارش سرویس دیگر رسانه های شبستان به نقل از شفاف، هنوز هوا در دوحه ، پایتخت قطر، به شدت گرم نشده و می توان چند ساعتی در روز را بیرون از ساختمانهای مجهز به کولر سپری کرد. از چند هفته دیگر تمام مردم این کشور، به غیر از کسانی که ناگزیر هستند در فضای آزاد کار کنند، از گرما به ساختمانهای در بسته پناه خواهند برد.
فضای شهر دوحه و از جمله محیط نوار ساحلی که مردم عصرها در آن جا پیاده روی می کنند، طی چند سال اخیر به شدت تغییر کرده است. برج ها و آسمانخراشهای فلزی و شیشهای مثل جنگل مصنوعی در این مناطق که یک زمانی فقط یک نوار ساحلی شنی بود، سبز میشوند.
کلثم الغانم، استاد روانشناسی دانشگاه دوحه می گوید: "ما همه شهر نشین شده ایم. زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم قطر به شدت تغییر کرده، خانواده ها از هم دورتر می شوند و فرهنگ مصرفی بر همه چیز مسلط شده است."
ثروتمندترین کشورهای جهان
اما حکومت قطر سعی می کند همه این تغییرات را مثبت جلوه دهد.
قطر که کمتر از یک قرن پیش یک شیخ نشین فقیر بود اکنون به ثروتمندترین کشور جهان بدل شده و متوسط درآمد سرانه آن بیش از صد هزار دلار در سال است. اما در مورد پیامدهای این تحول اقتصادی سریع برای مردم و جامعه قطر بررسی چندانی صورت نگرفته و یا به آن توجه نشده است.
گاهی اوقات زندگی در دوحه می تواند با فشارهای زیادی همراه باشد. یکباره کل یک محله را ویران کرده و با سرعت به جای آن ساختمانهای جدیدی می سازند. همه این تغییرات در بافت شهری باعث می شود که ترافیک سنگینی به وجود بیاید و مردم ساعت ها در راه بندان ها گیر کنند. همه این ها بر فشارهای عصبی و کلافه شدن مردم می افزاید.
طبق گزارش رسانه های محلی در حال حاضر 40 درصد از ازدواج ها در قطر به طلاق ختم می شود. بیش از دو سوم از مردم قطر، چه خردسال و چه بالغ به چاقی مفرط مبتلا هستند. مردم قطر از امتیازات فراوانی مثل بهداشت و آموزش و پرورش رایگان، کمک هزینه سخاوتمندانه برای مسکن، مشاغل تضمین شده و حتی آب و برق مجانی برخوردارند. اما این وفور نعمت مشکلات خاص خود را به وجود آورده است.
یکی از اساتید دانشگاه آمریکایی قطر می گوید: "به دانشجویان پس از فارغ التحصیل شدن ممکن است 20 فرصت شغلی مختلف پیشنهاد شود و این امکانات و گزینه های فراوان باعث شده که تصمیم گیری و انتخاب به یک معضل بزرگ و فشار سنگین بدل شود."
حدود 80 تا 85 درصد از ساکنان قطر اتباع خارجی هستند. ساکنان قدیمی کشور معتقدند که اکثر مشاغل خوب به اتباع خارجی داده می شود و به این خاطر احساس نارضایتی می کنند. احساس عمومی مردم قطر این است که در این حرکت شتابناک برای پیشرفت مسائل بسیار مهمی به دست فراموشی سپرده شدهاند.
بافت قدیمی خانواده در قطر درحال فروپاشی است و به مرور اعضای خانواده ها پراکنده می شوند. در سالهای اخیر اکثر کودکان توسط مستخدمینی که اهل فیلیپین، اندونزی و یا نپال هستند بزرگ می شوند و دوری فرزندان از پدر و مادرها باعث شده که بین نسلهای مختلف یک شکاف فرهنگی شدیدی به وجود بیاید.
ام خلف، یک زن 60 ساله قطری که هنوز هم روبنده سنتی را به صورت خود دارد، از ساده زیستی مردم قطر در دوران جوانی خود یاد می کند و می گوید:" یک زمانی همه ما خودکفا بودیم. از بین رفتن نزدیکی و پیوندهای خانوادگی واقعا دردناک است."
در دشت های خاکی واقع در غرب شهر دوحه که به سرزمین مارها شهرت دارد، ام خلف پس از دعوت کردن من به یک کاسه شیر تازه شتر می گوید:" سابقا اینطور بود که با کار زیاد، یک نفر ثروتمند می شد و آن سیستم خیلی بهتر بود. دولت تلاش می کند به مردم و وضع زندگی همه کمک کند ولی همه چیز با سرعت خیلی زیادی دارد تغییر می کند."
دیگران نیز مثل او بر این نکته تاکید می کنند که سیاستمداران و مدیران در قطر با مردم عادی کشور و نیازهای آنها ارتباط نزدیکی ندارند. یکی از مسایلی که باعث شده سوء ظن های مردم تشدید شود موضوع میزبانی مسابقات جام جهانی فوتبال است. این موضوع باعث شده که گزارشهای متعددی در مورد فساد مالی در رسانه های بین المللی منتشر شود. در عین حال اجرای شتابان طرحهای ساختمانی وسیع باعث شده که رسانه ها در مورد تصمیمات رهبران و شیوه مدیریت امور کشور سئوالات و انتقادهای بیشتری را مطرح کنند.
مریم دحروج فارغ التحصیل رشته روزنامه نگاری پس از درست کردن نقاب روبنده خود می گوید:"مردم در قطر دچار هراس شده اند. بعد از این اتفاقات شرایطی پیش آمده که گویا تمام مردم دنیا می خواهند همه چیز ما را ببینند و بفهمند. ما هنوز جامعه بستهای هستیم ولی به نظر می رسد که همه می خواهند اینجا بیایند و تفاوت های خود را نیز همراهشان بیاورند. در یک چنین شرایطی ما چطور می توانیم سنت ها و ارزشهای خودمان را ابراز کنیم؟"
جامعه قطر بر مبنای طبقات اجتماعی مختلف بنا شده و هویت آن همین تمایزهای طبقاتی است که به شدت به اصل و نصب نژادی هر گروه از شهروندان مربوط می شود. این سیستم به شدت نابرابر و ناعادلانه است.
قطر با اجرای مقررات سختگیرانه و تبعیض آمیزی در دفاع از شهروندان قدیمی و علیه اتباع خارجی ساکن این کشور سعی می کند در دوران تحول پر شتاب از همان نظم و امتیازات قدیمی جامعه دفاع کند. به عنوان مثال طبق مقررات موسوم به کفالت کارگران خارجی در این کشور از هیچ حقوقی برخوردار نیستند و شرایط آنها تقریبا شبیه بردگی است. و یا کسب شهروندی و تابعیت قطر هنوز هم برای کسانی که در این کشور زاده نشده اند، ممنوع است.
برخی معتقدند که این نوع مقررات را باید تغییر داد، وضع کارگران خارجی باید بهبود یابد و در را به روی پذیرش اتباع خارجی به عنوان شهروند قطر گشود. ولی این هراس وجود دارد که چنین تغییراتی باعث خواهد شد که ارزشهای فرهنگی و سنت های این جامعه از بین بروند.
اما حقیقت این است که در قطر ثبات به شیوه قدیمی آن در حال فرو ریختن است و معیارهای حاکم بر جامعه نیز در حال تحول هستند. در شرایطی که اتحاد قدیمی و خدشه ناپذیر حکومت قطر با عربستان سعودی و سایر دولتهای حوزه خلیج فارس به لرزه درآمده و نگرانی های مردم از تاثیر پیامدهای جام جهانی فوتبال 2020 بر زندگی آنها رو به افزایش است، حکومت قطر به جز ادامه و گسترش اصلاحات راه دیگری ندارد.
یک زن جوان قطری می گوید:"من قبلا هیچی در مورد قوانین کفالت نمی دانستم و اکنون از خودم می پرسم چرا زودتر این مشکل را حل نکرده بودند؟"
شاید بازار واقف را بتوان نماد تغییرات سالهای اخیر در قطر دانست. این بازار قدیمی را چند سال پیش کاملا ویران کرده و دقیقا از روی نقشه و ساختمانهای قدیمی آن یک بازار جدید ساختند. با تعداد زیاد کافه ها و قهوه خانههای آن امروزه یکی از محله های دیدنی شهر است. هر چند در ظاهر با آنچه که در گذشته وجود داشت هیچ تفاوتی ندارد ولی در حقیقت کاملا متفاوت است و مردم با هدف دیگری به اینجا می آیند.
هنگام نوشیدن قهوه در یکی از قهوه خانه های واقف یک استاد دانشگاه آمریکایی که سالها در قطر زندگی کرده می گوید:"زیاد هم نباید از مردم قطر گله کرد. آنها تقریبا همه چیزی را که برایشان مهم بود از دست داده اند."
منبع: بی بی سی
نظر شما