عرفانی که دعا را تحقیر انسانیت می‌داند و عالم را مخلوق علم!!!

خبرگزاری شبستان: اوشو می‌گوید: شما فرض کنید ۵ میلیارد نفر انسان با هم حرف بزنند و فقط یک نفر بشنود آیا فکر می‌کنید او سالم می‌ماند؟ او دعا را کاری توهین آمیز و تحقیر انسانیت می‌داند.

خبرگزاری شبستان: در ادامه بررسی مباحث و منویاتی که از سوی اوشو از رهبران بزرگ تفکرهای عرفانی نوظهور دنبال کردیم، در این گفتگو سعی کرده ایم نگاه اوشو به خداوند را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. اوشو در تمامی سخنرانی هایش که به کتاب تبدیل شده است یکی از کلماتی که از آن زیاد استفاده می کند کلمه خدا است. در این زمینه گفتگویی را با حجت الاسلام داریوش عشقی، دبیر موسسه «بهداشت معنوی» و کارشناس عرفان های نوظهور انجام داده ایم که مشروح آن در ذیل می آید:

 

برای ورود به بحث درباره نگاه و نظریات اوشو نسبت به "خداوند" توضیح دهید.

اوشو بارها تاکید می کند که عشق و خدا خیلی به هم نزدیک هستند و در برخی موارد عنوان می کند این دو یکی هستند و عشق شروع است و خدا پایان است. البته پیش از این مطرح کردیم منظور اوشو از عشق فقط عشق جنسی است زیرا او اعتقاد دارد هیچ لذت و عشقی مگر جنسی در دنیا وجود ندارد. چیزهای دیگری که عشق نامیده می شود در واقع محبت و دلسوزی و ترحم است و آنچه سزاوار است آن را عشق بدانیم فقط رابطه جنسی است و می گوید عشق! شروع حرکت به سوی خداوند است.
او می گوید ما همه راه ها را باید برای رسیدن به خدا طی کنیم اما این خدا را توضیح نمی دهد تا در یکی از سخنرانی هایش که در کتابی به عنوان "توطئه ای به اسم خدا" به چاپ رسیده نظریاتش را درباره خدا توضیح می دهد. آنجا اعلامیه نیچه را می آورد و می گوید آنچه بشر نیاز دارد این است که خدا را تجریه کند.

 

آیا اوشو اصلا به وجود خدا اعتقاد دارد یا خیر؟
وی در تفسیری که برای اعلامیه نیچه می دهد می گوید من به دنبال خدا گشتم او را نیافتم و این تقصیر من نیست و تعابیری که درباره خدا بکار می برد مانند تعابیری است که برخی درباره شیطان بکار می برند.
مثلا می گوید شیطان توانایی گمراهی شما را ندارد خدا هم توانایی هدایت شما را ندارد و من به شما می گویم خدا را رها کنید فقط به دنبال عشق باشید. وی مطرح می کند خدا برای من چیزی نیست به جز شادی.

 

آیا بحث ها و سوالاتی از او درباره این عدم انکارش درباره خدا نیز در آن زمان مطرح شده است؟
بله، وقتی بحث به اینجا می رسد چند سوال از او پرسیده می شود. اول اینکه اگر می گویی خدایی وجود ندارد پس این کائنات را چه کسی آفریده است، اوشو می گوید برای کائنات نیاز به خالق وجود ندارد اینها از اول بوده و تا آخر هم به همین صورت باقی خواهد ماند و این موضوعی علمی است و ربطی به وجود یا عدم وجود خدا ندارد!!!
سوال دیگر: اینگونه نقش دعا چه می شود؟ اوشو می گوید دعا یک کار توهین آمیز است که یک آدمی بنشیند و از کس دیگری تقاضای کمک کند و این تحقیر انسانیت است!!!

 

تعبیر اوشو از خدا چه بوده و خدا را چگونه تعبیر کرده است؟
اوشو خدای هندوها و بودایی ها را دیده است یعنی آن خدایانی که از اجسامند و همچنین وقتی خدا را در کتب مقدس دنبال می کند سراغ تعابیری می رود که مسیحیان و یهودیان درباره خداوند دارند به همین جهت نتوانسته خدایی را که ما مسلمانان به آن اعتقاد داریم، بشناسد.
او می گوید: شما فرض کنید 5 میلیارد نفر انسان با هم حرف بزنند و فقط یک نفر بشنود آیا فکر می کنید او سالم می ماند؟ این موضوع نشان می دهد که او اصلا نتوانسته است تعبیر درستی از خدا در ذهن داشته باشد.
او همچنین می گوید: دعا زانو زدن در مقابل یک افسانه است و شما دعا می خوانید و کسی نیست که آن را بشنود و محمدیانی هستند روزی 5 بار دعا می خوانند و آنها نق زن های بزرگی هستند.
در آیین هندوها گفته اند خداوند هزاران دست دارد برای اینکه بتواند انسان ها را نگه دارد و اگر اینگونه باشد چرا هزار دست دارد و او باید 5 میلیارد دست داشته باشد تا بتواند ما را فقط نگه دارد و تنها بخواهد به ما دست دهد.
یا اینکه درباره خداوند گفته اند خداوند دورتادور سرش چشم دارد تا تمام کائنات  را ببیند خب ما که دو چشم داریم می توانیم سرمان را برگردانیم و همه چیز را ببینیم آیا خدای شما توان این کار را ندارد.
تعابیری از انجیل را هم می آورد که به خداوند جسمیت داده شده و می گوید این که بیشتر شبیه اسباب بازی است تا خدا و اینجاست که عنوان می کند که نیاز به همچین خدایی نیست.

 

چه تحلیلی می توان درباره این ادعاهای اوشو ارائه کرد؟
ما اینجا این حق را به اوشو درباره این جمله که نیاز به این چنین خدایی نیست، می دهیم اما با این تعبیر که ما به خدا نیاز داریم اما نیاز به چنین خدایانی نداریم خدایانی که باید دورتادور سرشان چشم باشد، خدایی که برای نگه داشتن بندگانش نیاز به دست دارد و اگر همه آدم ها بخواهند دعا کنند، گیج می شود و این جا همان حرف مسلمانان اثبات می شود که خداوند بی نیاز است.
در این جا این اشکال به اوشو وارد است که او به خاطر تفاسیر مختلف که از خداوند شنیده است، او را کلا نفی می کند اگر ما هم باشیم نیازی به این خدا نداریم ما به خدایی که خالق هستی است و ذات اقدسی دارد نیاز داریم و او را می پرستیم.

 

او به رهروان خود برای شناخت خدا راهکاری هم ارائه کرده است؟
نگاهی که اوشو به خدا دارد و راهکارهایی برای جایگزینی خداوند ارائه می دهد و می گوید به سراغ مراقبه بروید و در نهایت می گوید خدا را تجربه کنید و اگر توانستید به تجربه برسید باور کنید وگرنه خدارا باور نکنید.

پایان پیام/


 

کد خبر 393125

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha