محمود پوروهاب در مورد علل کپی کاری آثار ادبی به خبرنگار شبستان گفت: نویسندگان حرفه ای هرگز سرقت ادبی نمی کنند. متاسفانه این مسئله در قدیم هم بوده است و امروز هم وجود دارد اما کپی کاری کار نویسنده حرفه ای نیست.
پوروهاب در مورد انواع انواع سرقت ادبی اظهار داشت: گاهی مستقیم مطلب نویسنده را برمی دارند و بعضی اوقات نیز با زرنگی عناوین و قسمت هایی از کتاب را تغییر می دهند و اثر را به این شکل کپی می کنند.
وی تصریح کرد: مورد نادری وجود دارد که دو نویسنده در جاهای مختلف بدون اینکه اثر همدیگر را خوانده باشند کتابی شبیه هم می نویسند. شما یک اثری ارایه می دهید که دیگری هم همان موضوع شما را کار کرده است، نگاه ها یکی است البته این مورد بسیار نادر است.
این نویسنده و شاعر در مورد راهکار خود برای عدم کپی کاری بیان کرد: به شاگردانم می گویم در این زمان اثر فلانی را بخوانند تا با دیدگاه ها و نگاه او آشنا شوند. وقتی تازه کارها با آثار نویسندگان و شاعران دیگر آشنا شوند دیگر مثل آنها نمی روند و راه جدیدی انتخاب می کنند و از موضوعی دیگر می نویسند.
پوروهاب بیشترین کپی کاری را مربوط به تازه کارها دانست و افزود: تازه کارها اگر اطلاعات نداشته باشند و آثار گذشتگان را مطالعه نکنند ناخواسته به موضوعات تکراری می پردازند چون به داستان و رمان های نوشته شده اشراف ندارند، کارهای شبیه آنها را ارایه می دهند.
وی با بیان اینکه عده ای به دروغ اظهار می کنند از اثرشان کپی شده است، عنوان کرد: برخی از نویسندگان که می خواهند خود را مهم و کارشان را خاص جلوه دهند، غوغا به پا می کنند که فلانی اثر ما را دزدیده است و با این کار می خواهند اثرشان را قوی جلوه دهند. زمانی کسی اظهار کرد که اثرش سرقت شده است وقتی من دو اثر را خواندم، دیدم سرقتی در کار نیست بلکه یک شباهت مختصر وجود دارد.
پوروهاب کپی کردن آثار ادبی و هنری را کار افراد بی مایه و کم مایه ذکر کرد و گفت: من حتی دیدم که یک نویسنده از کار خودش سرقت کرده است، اثری نوشته و چاپ کرده و مجددا همان اثر را تغییر جزیی داده با عنوان دیگر به ناشر دیگر داده است. زمانی یک کارگر چاپخانه متوجه سرقت ادبی شد و دو کتاب به من داد یکی 60 صفحه از سوی یک موسسه چاپ شده بود و کتاب دیگر در 61 صفحه با همان داستان و عنوان دیگر توسط یک ناشر دیگر به چاپ رسیده بود.
وی با ابراز تأسف از افزایش کپی کاری خاطرنشان کرد: کتابی در مورد پیامبر اکرم (ص) نوشته شده بود و جایزه کتاب سال را هم از آن خود کرد. وقتی این کتاب را خواندم، دیدم آشناست و بعد متوجه شدم کتاب کپی شده از کتاب تاریخ پیامبر نوشته دکتر ابراهیم آیتی است. فرد حوصله نداشته و همان کتاب آقای آیتی را کپی کرده بود و حتی عربی هم بلد نبود، با این وجود تمام منابع عربی که دکتر آیتی در کتاب خود استفاده کرده بود را در انتهای کتاب خود آورده بود.
پوروهاب یادآور شد: گاهی یک شعر و مطلبی می خوانیم و در ذهن ما بایگانی می شود و چند ماه یا چند سال بعد آن را روی کاغذ می آوریم و فکر می کنیم که برای ماست. شعری نوشتم و فکر می کردم برای من است اما در مجله ای آن را دیدم به اسم کس دیگری و فهمیدم 3 سال پیش آن را خوانده بودم.
پایان پیام/
نظر شما