خبرگزاری شبستان: "آسیب این مساله تنها معطوف به اتلاف وقت نمی شود بلکه از جهت الگودهی و قهرمان پروری که نیاز مبرم جوان است، الگوهای جذابی از طریق این نرم افزارها و رسانه ها و مدیا (اعم از کلیپ ها، فیلم ها، ارتباطات از طریق شبکه های اجتماعی) به فرد ارائه، معرفی و القا می شود و به راحتی انسان طراز و قهرمان خیالی، در دسترس قرار می گیرد." این جملات بخشی از سخنان سید محمد علی دیباجی، استادیار فلسفه پردیس فارابی دانشگاه تهران و مولف کتاب" پیامبران دولت مرد" و "معرفت شناسی سینمای دینی"(با قلم مشترک)، است که در خصوص ورود تکنولوژی رسانه ای به دنیای نسل امروز و تاثیر آن بر سبک زندگی با شبستان در میان گذاشته است؛ گفتگوی ما با کارشناس فلسفه رسانه و هنر دینی و سینمای دینی از نظرتان می گذرد:
به طور کلی درگیر شدن اقشار مختلف جامعه به ویژه نوجوانان و جوانان با تکنولوژی و ابزار آن – البته منظور تکنولوژی به معنای نرم افزارهای مدرن که از طریق اینترنت و تلفن همراه قابل دسترسی است - تا چه اندازه قدرت تفکر، خلاقیت، نوآوری و استدلال را از آنها سلب می کند؟
این موضوع، بحثی است که امروز در چند رشته از دانش های مرتبط با این مساله پیگیری می شود؛ نخست علوم ارتباطات، دیگری مدیریت ارتباطات که علم سایبری به معنای مدیریت فضای مجازی است و بخش دیگر فلسفه رسانه. در واقع سه شاخه از علوم جدید به این مساله می پردازد. امروز مشاهده می کنیم نسل جوان و نوجوان ما و حتی کودک، درگیر این مساله هستند و فرصت های بسیاری در این بین از آنها سلب می شود که این امر بدیهی است و حتی مردم عامی که تخصصی در این زمینه ندارند، به آن اذعان می کنند.
اما اینکه آیا دغدغه داشتن و درگیر شدن با این جنس از تکنولوژی آسیب زاست، بحث دقیقی را می طلبد و همه افرادی که در فلسفه رسانه و علوم ارتباطات و مدیریت فضای رسانه فعالیت می کنند، بر این که این امر یک مساله چالش زاست، شکی ندارند اما اینکه ذاتا آسیب زاست و نمی شود کاری در این زمینه کرد، اختلاف نظر وجود دارد یعنی برخی از افراد معتقدند می توان این مساله را مدیریت کرد و برخی دیگر بر این باورند این تکنولوژی ها مشکل ساز است و باید موانع و مسائل ظاهری در ارتباط با آن داشت و کنترل های فیزیکی به کار گرفت.
به نظر می رسد - بدون داوری در خصوص این دو نظریه – می توان از طریق فلسفه رسانه که بهتر از این دو نظریه شاید باشد، در این زمینه بحث کرد و عالمان رسانه در این راستا اعم از اینکه رسانه ها باید مدیریت شوند و ساختارهای آنها دینی و فرهنگی، داوری کنند. بنابراین این امر باید در محافل دینی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
از سوی دیگر فضای تکنولوژی رسانه سایبری ذاتا بد نیست هر چند در برخی موارد می تواند بسیار آسیب زا باشد اما به طور کلی قابلیت کنترل و مدیریت دارد. ضمن آنکه نباید فراموش کرد این چالش بزرگی برای نسل امروز ما و البته کشورهای دیگر نیز هست و همه کشورها درگیر این مساله هستند تا جایی که برخی از آنها حتی وزیر اینترنت در دولت خود دارند این در حالی است که در کشور ما تنها شعبه ای کوچک از مخابرات به این امر اختصاص یافته هر چند شورای سیاستگذاری فضای مجازی در این زمینه تاسیس شده و منتظر هستیم تا راهکارها و سیاست ها و نتایج ملی آن هر چه سریعتر اعلام شود.
اگر جنبه مثبت این قضیه را کنار بگذاریم و تنها بخش منفی آن را در نظر بگیریم، این روند چه تاثیرات و آسیب های تربیتی می تواند به دنبال داشته باشد؟
ببینید ما نسل نوجوان و جوان را نسلی می دانیم که نیازمند تربیت و الگوپذیری هستند و در این راستا دولت و خانواده ها هزینه های بسیاری می کنند تا این نسل بر اساس فرهنگ ایرانی اسلامی تربیت شوند. اگر نگاهی بیندازیم که چه عواملی در این تربیت موثر است و و الگوهای آنان از کجا برمی آید، متوجه می شویم، خانواده، مدرسه و محافل خانوادگی و فرهنگی، حلقه هایی هستند که در این زمینه تاثیرگذارند اما اینترنت و تلفن همراه به گونه ای ناخواسته وارد این حلقه های شدند و زمان زیادی از اوقات این قشر را در محافل خانوادگی، حتی درس و مدرسه و دانشگاه و تحیقیق را به خود اختصاص داده اند چرا که این برنامه ها و نرم افزارها و بازی ها برای آنها جذابیت خاصی دارد لذا نخستین تاثیر منفی آن گرفتن فرصت های تربیتی از نسل امروز ماست که این امر سد تاثیر مثبت تربیتی خواهد شد. به عبارت دیگر اگر نوجوان و جوان در روز چهار یا پنج ساعت باید با مباحث تربیتی مواجه شود، این رقم به یک پنجم یا کمتر کاهش می یابد.
از سوی دیگر آسیب این مساله تنها معطوف به اتلاف وقت نمی شود بلکه از جهت الگودهی و قهرمان پروری که نیاز مبرم جوان است، الگوهای جذابی از طریق این نرم افزارها و رسانه ها و مدیا (اعم از کلیپ ها، فیلم ها، ارتباطات از طریق شبکه های اجتماعی) به فرد ارائه، معرفی و القا می شود و به راحتی انسان طراز و قهرمان خیالی، در دسترس قرار می گیرد. این مساله بسیار ساده و وافر در فضای رسانه اتفاق می افتد، همان طور که مشاهده کرده ایم در کارتون ها و فیلم های امثال هری پاتر و مرد عنکبوتی به عنوان انسان طراز و قهرمان به نوجوان ما معرفی می شود و از سوی دیگر از آنجا که ما نتوانسته ایم الگوی های نمونه و واقعی خود را به او معرفی کنیم، نوجوان نیز این الگوها را به کنار نهاده یا غافل می شود و به سراغ الگوهای یاد شده می رود.
اما تاثیر سوم، حمله به باورهای ما به طور غیرمستقیم است. باورهای دینی ملی ما مشخص است مثلا باور به حجاب و عفاف که به طور واضح در این نوع رسانه های مستقیم و غیر مستقیم مورد حمله قرار می گیرد لذا بسیاری از این باورها آن طور که سنت و فرهنگ ما می طلبد، با وجود این تکنولوژی ها در نوجوان شکل نمی گیرد.
اما آسیب دیگر آنکه خیال انسان قوه مهمی است. هنگام درگیر شدن فرد با این تکنولوژی ها، او یک سری برنامه ها و طرح هایی در خیال خود خواهد پرورانید و زمانی که برای اجرای آن با سد مواجه می شود، یا با درخواست های والدین و معلمان خود روبه رو می گردد، به تناقض رسیده لذا اقدام به پرخاشگری، ندانم کاری، فرار از مسوولیت ها و تنبلی می کند که این مساله بسیار خطرناک است.
چه راهکارهایی برای مدیریت این مساله پیشنهاد می کنید؟ به عبارت دیگر چه راهکارهایی برای جلوگیری از آسیب های ناشی از درگیر شدن و حل شدن در تکنولوژی توصیه می کنید؟
در این زمینه راهکار ها دو نوع است؛ نخست برنامه جدی و بلندمدت که البته در این زمینه کارهایی نیز در کشور انجام شده مثلا برخی از وب گاه های علمی و تحقیقی و هنری و سایت های آموزشی تربیتی ایجاد شده که می تواند قسمتی از اوقات فراغت نسل ما را پُر کند که بیشتر از طریق پاسخ به سوالات و ارائه الگو در این زمینه کمک کننده هستند. البته این تنها کافی نیست. دوم سیاستگذاری که امری مهم و اصولی است و البته هنوز در کشور ما به درستی خود را نشان نداده است.
راهکارهی استعلاجی نیز دیگر راهبردی است که می توان در این راستا به کار بست. مثلا با برگزاری آموزش های کوتاه مدت برای والدین در مراکز تربیتی و همچنین برای معلمان که ساعات بیشتری را با نوجوان در ارتباط هستند (البته نه تنها معلمان پرورشی) می توان در این زمینه گام موثری را برداشت. البته در اغلب موارد والدین در برخورد با این مساله، رفتاری سلبی در پیش می گیرند که این مراکز باید با دوره های آموزشی و بازآموزی به صورت مستمر از فرصت هایی که در دست دارند، استفاده کنند. نباید فراموش کرد واگذاری مسئولیت به عده ای خاص (مثلا تنها معلمان پرورشی یا برخی اساتید دانشگاه) نتیجه مطلوب را در پی نخواهد داشت چرا که این مسئولیت سنگینی است که باید همه اساتید، معلمان، مدیران برای انجام شایسته آن بسیج شوند. البته این بدان معنا نیست که تنها در دانشگاه ها سمینار و همایش برگزار کنیم بلکه این امر می تواند گامی برای شروع باشد. بنابراین برای جلوگیری از آسیب های ناشی از درگیر شدن با تکنولوژی رسانه ای باید سیاست دامنه دار، مستمر و مداوم در پیش گرفت و برنامه ریزی کرد.
پایان پیام/
نظر شما