خبرگزاری شبستان:جان ویت،نویسنده و گزارشگر کارشناس در ژئوپولیتیک،فرهنگ و سیاست های داخلی انگلیس در گزارشی که در پایگاه اطلاع رسانی راشاتودی به چاپ رسید می نویسد:ترور محصول ترور است ودایره ترور که بر لیبی،سوریه و حالا بر عراق محاط شده است می توانست وجود نداشته باشد اگر و تنها اگر حسن سیاست در واشنگتن وجود داشت.
وی در ادامه آورده است:بهار عربی را به یاد دارید ؟ انقلابی که دیکتاتور دست پرورده غرب،بن علی را در تونس ساقط کرد و این ماجرا در مصر با سقوط حسنی مبارک تکرار شد،پیش از آنکه تبدیل به یک ضد انقلاب و فرآیند واکنشی به لطف مداخله غرب در لیبی با کمک ناتو شود.
حالا در جایی که گویی میلیون ها مایل دورتر به نظر می رسد،بارقه های امید تحت الشعاع شب تار بربرسیم قرار گرفته که مانند ابری فضای منطقه را پوشانده است.
شاید شما فکر کنید که ادامه فاجعه در عراق و سوریه که به موجب آن افراط گرایان منطقه را تبدیل به قبرستان اقلیت های مذهبی کرده اند،دلیل مداخله غرب در منطقه در یک دهه گذشته بوده است اما نه شما در اشتباهید.
آنچه ما شاهد آن هستیم انفعال واشنگتن و متحدانش در زمانی است که نوبت به خاورمیانه می رسد.قدرت های بزرگ موفق به کاشت دانه های هرج و مرج در منطقه شده اند در حالی که ریشه های رادیکالیسم و افراط گرایی را تقویت می کنند که از دل آنها داعش و دیگر گوه های افراطی در سال های اخیر به وجود آمده اند.
به همین دلیل است که «فرانتر فانون» در چند جمله امپریالیسم یک بیماری توصیف می کند و می گوید:امپریالیسم میکروبی را به جای می گذارد که ما باید آن را پیدا کرده و از سرزمین و از اذهان خود پاک کنیم.
خارومیانه اکنون دهه های متمادی است است که از این فساد رنج می برد و این اپراتلیسم است که مسئول مشکلات اقتصادی،اجتماعی و سیاسی در بخشی از جهان است که روی دریای نفت نشسته است.
ایدئولوگ ها و رهبران غربی بارها ثابت کرده اند که وقتی نوبت به تلاش برای تحت کنترل در آوردن منطقه می رسد،دروغی نیست که آنها نگویند و قانون بین المللی ای نیست که آنها نقض نکرده باشند.
حالا در نتیجه عملکرد همین کشورها هیولای داعش به وجود آمده که در خود واشنگتن،لندن و پاریس هم ترس و رعب ایجاد کرده است.
به گفته یک فیلسوف آلمانی،دیوانگی در افراد پدیده نادری است اما در گروه ها،احزاب،کشورها و در اعصار و دوران ها یک قانون است.
مفهوم این جمله به خوبی در پیام هایی که در چند روز گذشته از سوی پنتاگون و کاخ سفید منتشر شده،انعکاس دارد.
آنها صحبت از حملات هوایی علیه داعش در سوریه و احتمال استقرار دوباره نیروهای زمینی در عراق می کنند و در این اقدامات هدفی جز برآوردن منافع خود ندارند.
سوریه یک کشور است و مردمی دارد که مقاومتشان در برابر نیروهای بربریسم در سه سال گذشته،در طول تاریخ مثال زدنی است و همین موجب می شود تا آنها نتوانند نقض حاکمیت ارضی کشورشان را به دستور باراک اوباما،رییس جمهوری آمریکا و یا دیوید کامرون،نخست وزیر انگلیس بپذیرند.
آنها می خواهند آمریکا و اروپا بپذیرند که سوریه نه دشمن غرب بلکه قربانی آن است.
رویکرد استعمارگرایانه در قبال سوریه و کل منطقه به توافقنامه «سایکس-پیکو» در سال 1916 برمی گردد که در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد.
این توافقنامه به تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد.
از آن به بعد،جهت گیری غرب در قبال جهان عرب این بود که همه کشورها باید بر اساس خواست انها عمل کنند.
رنج انسانی که نتیجه مستقیم این رویکرد بود غیر قابل بیان است و ما هنوز هم نتایج آن را در دنیای خاورمیانه شاهد هستیم.
نویسنده در پایان این گزارش می نویسد:اگر آمریکا در دفع خطر داعش در عراق و سوریه جدی و مصمم بود،به دنبال ایجاد ائتلافی میان این دو کشور به همره ایران می گشت.
اما به جای این کار،قدرتمندترین کشور جهان مانند یک هیولای مست رفتار می کند که در اطراف یک مغازه چینی پرسه می زند و هنگامی که می رود بلوا و آشوبی بس بزرگ به پا می کند.
هنگامی به اوباما در سال 2008 میلادی به عنوان رییس جمهوری آمریکا انتخاب شد قول داد تا در سیاست خارجی واشنگتن تغییر ایجاد کند از جمله اینکه به دیپلماسی بازگردد و به قوانین بین المللی احترام بگذارد.
حالا 6 سال از آن زمان گذشته و تنها چیزی که تغییر کرده پرده های کاخ سفید است.آنها در ابتدای ریاست جمهوری اوباما بدن لکه بودند اما حالا از خون پوشیده شده اند.
نظر شما