خبرگزاری شبستان، از آغازین لحظات روز، خورشید چشم به خانه خدیجه دوخته بود تا ولادت یادگار آخرین پیامبر خدا را به اهل آسمان نوید دهد. این روز، روز بیستم جمادی الثانی است؛ روزی که سزاوارترین مادر و شایسته ترین زن، پا به عرصه گیتی نهاد. این روز به احترام این مولود، روز مادر و روز زن نام گرفته است. تنها ره آورد این مقاله، یادکردی از آن بانوی بی بدیل است. یکایک کلمات این نوشته، خود را با نام فاطمه تبرک کرده اند تا ازمصحف او سخن بگویند؛ مصحفی که ناشناخته مانده است.
گمنام ترین انسان
شاید فاطمه(س)، بزرگ ترین انسان گمنام تاریخ باشد. فاطمه(س)، سری نهان از اسرار الهی است که بخش زیادی از زندگی وی ناشناخته مانده است. فاطمه(س)، تنها هجده سال زندگی کرد و در همین سال های کوتاه توانست بهترین مادر برای پیامبر و شایسته ترین زن برای علی(ع) باشد. هر گوشه از زندگی این زن، آکنده از گفتنی ها و شنیدنی هاست که به اعجاز شبیه ترند.
یکی از نام های اعجاب انگیز وی، "محدثه" است. امام صادق(ع) درباره این نام می فرماید: "انما سمیت فاطمه محدثه لان الملائکه کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادى مریم بنت عمران؛ فاطمه(س) محدثه نامگذارى شد؛ چون فرشتگان پیوسته از آسمان فرود مىآمدند و با او سخن می گفتند؛ همان طور که با مریم، دختر عمران سخن می گفتند". (علامه بحرانى، عوالم العلوم و المعارف والاحوال، ص36)
فاطمه(س) چنان منزلتی داشت که با فرشتگان هم سخن بود و این فرشتگان بودند که به هم کلامی با فاطمه(س) افتخار می کردند. پیامبر(ص) درباره او فرمود: اگر مریم بزرگ ترین بانوی زمان خود بود، فاطمه(س) بزرگ ترین بانوی تمام دوران هاست؛ سیدة نساء الاولین و الآخرین". (همان، ص36)
ناشناخته ترین کتاب مقدس
یکی از گمنام ترین گوشه های زندگی فاطمه(س)، مصحف اوست؛ ناشناخته ترین کتاب مقدس. کتابی که از سوی خداوند، توسط جبرییل امین، به دلیل غم وفات پیامبر(ص) بر قلب و زبان فاطمه(س) جاری گشت، به دست علی(ع) نگاشته شد، دست به دست میان امامان معصوم(ع) گشت و به امام عصر(عج) رسید.
یکی از یاران امام صادق(ع) پرسید: مصحف فاطمه(س) چیست؟ امام سکوتی کرد و فرمود: "فاطمه(س) هفتاد و پنج روز بعد از رسول خدا(ص) زنده بود و در این ایام جبرئیل نزد وی می آمد، او را دلداری می داد، احوال و مقام های پدرش را برای او بیان می کرد و از حوادث آینده و غیبی در مورد ظلم های دشمنان به فرزندانش به او خبر می داد، حضرت علی(ع) آن مطالب را می نوشت، و آن نوشته، همان مصحف فاطمه(س) است". (اصول کافی، ج1، ص241، حدیث5)
"فضیل بن سکره" می گوید: "به محضر امام صادق(ع) شرفیاب شدم. به من فرمود: آیا می دانی که اندکی قبل چه چیزی را مطالعه می کردم؟ گفتم: نه. فرمود: به کتاب فاطمه(س) می نگریستم. نام همه سلاطین که در زمین فرمانروایی می کنند و نام پدران آن ها در آن ذکر شده است". (همان، ص242، حدیث8)
مصحف فاطمه(س)
واژه "مصحف" گرچه گاهی به معنای "قرآن" به کار میرود، اما در لغت به مجموعه برگههایی گفته می شود که میان دو جلد گردآمده باشد که امروزه آن را "کتاب" می گوییم. (سید محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفه، ص76) بنابراین، منظور از "مصحف فاطمه(س)، کتاب فاطمه(س) است که در بعضی از روایات اهل سنت نیز به آن اشاره شده است. راویانی چون "ابی بن کعب" وجود کتابی نزد آن حضرت(س) را تأیید کردهاند". (اسعد عبود، صحیفة الزهرا(س)، صص 56-58)
البته مثل هر واقعه تاریخی دیگر، زمان پیدایش مصحف فاطمی هم با روایات مختلفی بیان شده است که حتی برخی از مفسرین، آغاز گردآوری آن را در زمان پیامبر(ص) دانسته اند؛ زیرا در برخی روایات آمده است که مصحف فاطمه(س)، به املای پیامبر و به قلم علی(ع) پدید آمده است. (بحارالانوار، ج26، ص 42)
اما آنچه بیشتر در روایات بیان شده است، گردآوری این کتاب بعد از وفات رسول گرامی اسلام است و به همین جهت، عده ای از مفسرین، منظور از پیامبر در املای مصحف را نه حضرت محمد(ص)، بلکه پیام آور و فرشته ای از سوی خدا دانسته اند.
نشانه ای برای امامت
مصحف فاطمه(س) شامل اسرار رسالت و امامت است و به همین دلیل این کتاب تنها میان ائمه معصومین(ع) دست به دست گشته است. هیچ بشر دیگری از اسرار آن آگاه نیست. این کتاب در حقیقت، نشانه ای برای امامت به شمار می رود. امام رضا(ع) در بیان نشانه های امامت گفته اند: "و یکون عنده مصحف فاطمه(س)؛ مصحف فاطمه(س) در نزد امام مىباشد". (بحارالانوار، ج 25، ص117)
روایات بسیارى به دست ما رسیده اند که در آن ها، وجود کتاب "جامعه"، "جفر" و "مصحف فاطمه(س)" در نزد ائمه(ع) بیان شده است. در این روایات آمده است که امامان(ع) برخی زمان ها به این کتب مراجعه می کنند و مشکلات و نیازهاى فکرى و علمى انسانها را حل می نمایند. تمام این آثار، گنجینههاى گرانبهایى از معارف و دانشند که تصور آنها در ذهن بشر نمىگنجد.
"ابوبصیر" مىگوید: "به حضور امام صادق(ع) رسیدم و عرض کردم: قربانت گردم، از شما سؤالى دارم، راستى در اینجا کسى -نامحرمى- هست که سخن مرا بشنود؟ امام صادق(ع) پردهاى را که میان آنجا و حجره دیگر بود، بالا زد و در آنجا سر کشید و سپس فرمود: اى ابامحمد، هر چه مىخواهى بپرس.
... آنگاه فرمود: اى ابامحمد، همانا "جامعه" نزد ماست و مردم نمىدانند چیست. عرض کردم: قربانتشوم، جامعه چیست؟ فرمود: طومارى است به طول هفتاد ذراع به املای رسول خدا و دستخط على(ع). تمام حلال و حرام و همه نیازهاى مردم در آن موجود است، حتى جریمه یک خراش.
... آنگاه فرمود: همانا "جفر" در نزد ماست و مردم نمىدانند چیست. عرض کردم: جفر چیست؟ فرمود: مخزنى از چرم است که علم پیامبران و اوصیاء و دانشمندان گذشته بنىاسرائیل در آن وجود دارد.
... آنگاه فرمود: و ان عندنا لمصحف فاطمه(س) و ما یدریهم ما مصحف فاطمه(س)؛ همانا مصحف فاطمه(س) در نزد ماست و مردم نمىدانند که مصحف فاطمه(س) چیست". (اصول کافى، ج 1، ص239)
در روایتی دیگر، "ابوعبیده حذاء" مىگوید: "ابوجعفر -امام محمدباقر(ع)- خطاب به من فرمود: اى اباعبیده، کسى که نزد او شمشیر رسول الله(ص)، زره، پرچم برافراشته اش و مصحف فاطمه(س) باشد، چشم روشنى دارد". (بحارالانوار، ج26، ص 211)
همچنین نقل کرده اند که در مجلسی با حضور امام صادق(ع) و جمعی از محدثین، یکی از آنان به امام گفت: قربانت گردم، عبدالله بنحسن درباره امامت و خلافت مىگوید: این منصب از آن ماست و به دیگران نخواهد رسید. امام صادق(ع) پس از سخنانى فرمود: چه شگفتانگیز است از عبدالله، مىپندارد که پدرش على(ع) امام نبوده! به خدا قسم (در حالى که با دست به سینه اش اشاره مىکرد) اسرار نبوت و نیز شمشیر و زره رسول الله در نزد ماست و به خدا قسم، مصحف فاطمه(س) در نزد ما است". (بحارالانوار، ج26، ص 40)
ابوبصیر مىگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که مىفرمود: "ما مات ابوجعفر(ع) حتى قبض مصحف فاطمه(س)؛ ابوجعفر - امام محمد باقر(ع) - از دنیا نرفت تا آن که مصحف فاطمه(س) را تحویل داد". (بحار، ج26، ص47)
مصحف، قرآن نیست
دانش بشری همواره جزئى و محدود است. هر انسان، پس از مدتى دچار فراموشی مىشود و نیز نسبت به علوم و دانش هایى هم که در آینده خواهد آمد، بىاطلاع است. انسان، تنها به علومى آگاه است که در حال حاضر به آنها دسترسى پیدا کرده ولى خداوند متعال که عالم مطلق است و علمش محدود به زمان نیست، گذشته و حال و آینده در نزدش یکسان است. "دانش خود را به هر کس که اراده کند، عطا مىنماید؛ یؤتى الحکمة من یشاء و من یؤت الحکمة فقد اوتى خیرا کثیرا". (بقره، 269)
مصحف فاطمه(س) مصداق بارزى از معارف و دانش های خدایى است که به زهراى مرضیه(س) الهام شد و به عنوان اسرار نبوت و امامت در اختیار ائمه معصومین(ع) قرار گرفت. بنابراین دانش و حکمتهاى موجود در مصحف فاطمه(س) از سوى خداست که محدود به زمان و مکان نیست و قابل قیاس با دانش هاى بشرى نمی باشد.
برخى نادانان یا مغرضان بر شیعیان خرده گرفته اند که شیعیان قرآن دیگرى تراشیدهاند که به آن مصحف می گویند. این انتقاد ها ناشی از چند چیز است:
1. مطالعه نکردن متون و منابع حدیثى و روایى شیعى و ناآگاهى ازنوع اعتقاد شیعیان به مصحف فاطمی؛
2. دشمنی و لجبازی با اندیشههاى اسلام ناب و باورهاى اعتقادى که از طریق امامان معصوم(ع) در اختیار انسان ها قرار گرفته است.
3. تصورى که پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) در اذهان مسلمانان حتى اصحاب و یاران پیامبر از کلمه «مصحف» بود، سبب می شد تا این نام را تنها برای قرآن به کار برند، اما گرچه چنین استعمالى در آن زمان شهرت فراوان داشت ولى اینطور نبوده که مصحف تنها به نوشتههاى قرآن گفته شود و منظور از مصحف فاطمه(س) نیز به هیچ عنوان کتابی مثل قرآن نیست. (رک. لسان العرب، ج 10، کلمه صحف)
ابوبصیر مىگوید: "در محضر امام صادق(ع) بودم و پرسیدم :و ما مصحف فاطمه؟ قال: مصحف فیه مثل قرآنکم ثلاث مرات و الله ما فیه من قرآنکم حرف واحد؛ مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: مصحفى است سه برابر قرآن که در دست شماست، ولى به خدا قسم حتى یک حرف از قرآن شما هم در آن نیست.
این حدیث به خوبی آشکار مىسازد که مصحف فاطمه(س) از حجمی سه برابر قرآن دارد ولى از نظر محتوا، حتى یک حرف از ظاهر قرآن هم در آن وجود ندارد. علامه مجلسى در توضیح این حدیث مىنویسد: "ممکن است کسى این شبهه را ایجاد کند که در احادیث بسیارى آمده که قرآن، همه احکام را در بردارد و نیز مشتمل بر حوادث و گزارش هاى حال و آینده تاریخ است، پس مصحف فاطمه در پى چه چیزى است و این حدیث چگونه معنا مىشود"؟
علامه مجلسی در پاسخ به این شبهه مىگوید :"آرى، قرآن چنین است ولى ممکن است منظور از مصحف، معانى و تأویلاتى باشد که ما از قرآن نمىفهمیم نه معناى ظاهرى که از الفاظ درک مىکنیم و مىفهمیم. لذا مقصود از قرآن در روایت، همان الفاظ ظاهرى قرآن است که در مصحف فاطمه(س( وجود ندارد". (بحارالانوار، ج26، ص 40)
امام صادق(ع) چنین نقل کرده اند: "و خلفت فاطمه مصحفا ما هو قرآن ولکنه کلام من کلام الله انزل علیها؛ فاطمه(س) مصحفى را به یادگار گذاشت که قرآن نیست، ولى سخنى از سخن خداست که بر فاطمه(س) نازل شده است". (بصائر الدرجات، ص156)
آنچه در مصحف آمده است
ابوبصیر مىگوید: "از امام محمدباقر(ع) از مصحف فاطمه(س) پرسیدم. فرمود: پس از رحلت پدرش بر فاطمه(س) نازل گشته است. گفتم: آیا در آن چیزى از آیات قرآن هست؟ فرمود: چیزى از آیات قرآن در آن نیست. گفتم: چگونه است؟ فرمود: جلدها و اطراف آن از یاقوت زینت داده شده است و برگ هاى آن از در سفید است. عرض کردم: قربانت گردم، در آن چه سخنانى است؟
فرمود: خبرهاى عصر حاضر و نیز خبرهایى که تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد. خبر آسمان ها و شماره فرشتگان آسمانى، تعداد و نام هاى تمام کسانى که خداوند آن ها را آفریده است، نام هاى رسولان، نام هاى تکذیب کنندگان و اسامى همه مؤمنان و کافران از آغاز آفرینش تا فرجام، اسامى و معرفى هر یک شهرهایى که در شرق و غرب زمین است، تعداد مؤمنان و کافران هر شهر، اوصاف تکذیب کنندگان و نیز اوصاف ملتهاى گذشته و تاریخ آن ها، طغیانگرانى که حاکمند، تعداد آنها و زمان حکومتشان، نام هاى پیشوایان و اوصاف آن ها و آنچه در زمین یکى پس از دیگرى مالک مىشوند، شرح حال بزرگان آن ها و هر کس که در ادوار آینده بیاید، اوصاف بهشتیان و تعداد کسانى که وارد بهشتخواهند شد، اوصاف جهنمیان و نام هاى آن ها، دانش قرآن آن طور که نازل شده، دانش تورات و انجیل آن طور که نازل گشتهاند و دانش زبور و شماره درخت هایى که در تمام بلاد است". (مسند فاطمه الزهرا(س)، ص 290 و 291)
گر چه متن و محتوای مصحف در دست ما نیست، امّا از جمع و بررسی اخبار وارده میتوان کلیات محتوای آن را این گونه توصیف کرد که در این کتاب گرانبها، مقام و منزلت عظیم پیامبر(ص)، اخبار حوادث و پیشامدهای آتی، بویژه آینده ذریه حضرت زهرا(س)، اسامی انبیاء و اولیاء و نیز وصیتنامه حضرت فاطمه(س) ذکر گردیده است و البته، آموزههای اخلاقی و علوم قرآنی نیز در آن وجود دارند". (السید محمد باقر الموسوی، الکوثر فی احوال فاطمة، ج 4، ص308)
از سوی دیگر با جمع بندی روایات درباره آن چه در این کتاب نیست، باید گفت که اخبار مستند وارده تصریح دارند که این کتاب در بردارنده دو چیز نیست: 1. قرآن 2. احکام؛ آن گونه که امام صادق(ع) قسم یاد میکند: "والله ما فیه[المصحف] من قرآنکم حرف واحد و لیس فیه من حلال و حرام ". (بحار الانوار، ج26، ص39)
معدن علم ائمه(ع)
آنچه مسلم است، ائمه معصومین(ع) به مصحف فاطمه(س) مراجعه و حوادث آینده را پیش از وقوع آن، یاد آورى مىکردند. حماد بن عثمان از امام صادق(ع( نقل می کند که فرمود: "زنادقه" در سال 128 قمرى قیام مىکنند و این سخن را که مىگویم به خاطر آن که در مصحف فاطمه(س) نگاه کردم.
عبدالملک بن اعین مىگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم که زیدیه و معتزله اطراف "محمد بنعبدالله" را گرفتهاند، آیا او حاکم خواهد شد؟ در پاسخ فرمود: به خدا قسم، نزد من دو کتاب است که در آن کتاب ها نام هر پیامبر و نام هر حاکمى که در زمین حکومت کند موجود است. خیر، به خدا قسم که محمد بنعبدالله هیچ کدام از اینها نیست. (اصول کافى، ج 1، ص 242(
"معلى بن خنیس" نیز مىگوید: امام صادق(ع) فرمود: هیچ پیامبر و جانشین پیامآور و حاکمى نیست مگر آنکه در کتابى که نزد من موجود است، اسم آنها ذکر شده است. خیر! به خدا قسم که از محمد بنعبدالله بنحسن در آن نامى نیست. (بحارالانوار، ج26، ص156 و ج47، ص 32)
یادگار فاطمه(س) برای امام عصر(عج)
مصحف، مهم ترین یادگار حضرت فاطمه(س) به فرزندش امام زمان(عج) است؛ یادگار یک مادر برای آخرین فرزند. مصحف فاطمه(س) به عنوان میراث بس ارزشمندى در نزد امامان معصوم(ع) دست به دست گشته و هم اکنون در اختیار مهدى فاطمه، حجتخدا بر روى زمین است. بنا بر روایات متعددی که در جوامع حدیثی مکتب اهل بیت(ع) ثبت است، علم و سلاح معصومین(ع) دراختیار جانشینان معصومشان قرار میگیرد؛ مواریثی که بخشی از شئونات امامت به شمار می روند.
شیخ آقا بزرگ تهرانی در جمع بندی خود از این مصحف شریف، مینگارد: "مصحف فاطمه (س) از ودایع و امانتهای امامت نزد مولی و امام ما صاحب الزمان(عج) است؛ همان طور که در چندین حدیث از طرق ائمه این امر روایت شده است". (آقا بزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج21، ص126(
روایات شیعه نشان میدهد این مصحف، در زمانهای مختلف نزد امامان معصوم (ع) بوده و از امامی به امام دیگر رسیده و جز آن بزرگان، کسی بدان دسترسی نداشته است. بر اساس این روایات، امامان با استفاده از آن حوادثی را پیشگویی و احکامی را بیان کردهاند. (بحارالانوار، صص 38 – 48)
ابوبصیر مىگوید: "به امام محمد باقر(ع) عرض کردم: جانم فدایت، پس از رحلت جانسوز فاطمه(س)، آن مصحف به چه کسى انتقال داده شد؟
فرمود: خود فاطمه(س) آن را به امیرالمؤمنین(ع) تحویل داد و پس از شهادت على(ع) به امام حسن(ع) منتقل گشت و پس از او به امام حسین(ع) و آن گاه در خاندان حسین(ع) دست به دست گشت تا این که به صاحب الامر(عج) تحویل داده شد". (مسند فاطمه الزهرا(س)، ص 292)
نویسنده: محمد جواد آهنگر
پایان پیام/
نظر شما