خبرگزاری شبستان: متن زیر یادداشت سید حسین حسینی، دبیر شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی درباره چیستی نهضت تولید علم در نظام اسلامی است که در اختیار شبستان گذاشته و در ذیل می آید:
امروزه تحقّق آرزوی شکل گیری تمدن جهانی اسلامی وابسته به جریان نهضت تولید علم است. جریان نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری در حوزه و دانشگاه ها نیز محتاج زمینههای عملیاتی و اجرایی گوناگونی است تا به تدریج دامنههای این خیزش علمی فراگیر شود.
بخشی از اهداف نهضت تولید علم در کرسیهای آزاداندیشی و نقد نظریههای علمی و بازسازی و ابداع تئوریهای علمی مطرح است. کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی به گونة منطقی بایستی دو امکان و ظرفیت را در حوزهها و دانشگاه ها فراهم سازند. این دو بایسته، لازمه پدیداری پایههای جنبش تولید علم است چرا که در تولید دانش جدید؛ از یک طرف باید نگاهی به وضعیت موجود انداخت و از طرف دیگر به ترسیم افق مطلوب روی آورد؛ یعنی نقد همراه با طرح.
در کنار ضرورت تاسیس کرسیهای نظریهپردازی در سطح گسترده در حوزهها و دانشگاه ها از موارد دیگری هم میتوان یاد کرد مانند: زمینهسازی برای ایجاد خیزشهای علمی- اجتماعی گوناگون در سطوح استادان حوزه و دانشگاه، دانشجویان، طلاب و سایر اقشار فرهنگی جامعه؛ پیگیری تحولات مهم ساختاری در سازمان تشکیلاتی وزارت علوم و تحقیقات در ابعاد پژوهشی، آموزشی و فرهنگی؛ ضرورت تحولات ساختاری در مدیریت حوزههای علمیه در جهت ضرورتهای جدید، و حتی دقت و حساسیت در انتصاب رؤسا و مدیران دانشگاه ها و حوزههای علمیه بر اساس نگاه علمی تحولگرا
اما به راستی نهضت تولید علم چیست؟ متأسفانه تصور رایج در سطح عموم و بعضاً تصمیمگیران عرصه علم و فن آوری کشور از مفهوم نهضت تولید علم، تولید مقالات و کتب علمی و پژوهشی و بالا بردن درصد کمی و کیفی آن است. اگر چه با تحقّق نهضت تولید علم، این امر محقّق می شود امّا انحصار نهضت تولید علم به این معنا، کوچک شمردن آن است.
نهضت تولید علم برابر است با ایجاد و تحقّق یک رنسانس علمی نو؛ یک روند و جریان خلاقیّت و نوآوری علمی در مسیر نیازهای خاص جامعه و اگر این جامعه، جامعة دینی و اسلامی است، بنابراین نهضت تولید علم به معنای تحقّق یک رنسانس بزرگ علمی- اسلامی است.
برای گام برداشتن در مسیر نهضت تولید علم توجه به عناصری لازم است:
نهضت تولید علم یک بستر علمی و فرهنگی است
نهضت تولید علم یک امر صرفاً حکومتی نیست و یک امر صرفاً فردی هم نیست و اینکه فردی در گوشهای بنشیند و تولید علم بکند، به این مسأله نمیتوانیم بگوییم که نهضت تولید علم در جامعه ایجاد شده است. پس اگر چند نفری در حوزه یا دانشگاه مشغول تولیدات علمی شدند و کار خوبی هم انجام دادند، نمیتوانیم بگوییم نهضت تولید علم در جامعه محقّق شده بلکه باید یک بستر علمی در جامعه رُخ دهد و به خاطر همین هم نقش حوزهها و دانشگاه ها در نهضت تولید علم پررنگ میشود.
تدریجی بودن
قید دوّم نهضت تولید علم این است که یک حرکت تدریجی و زمان مند است. نباید فکر کنیم که تولید علم در یک سال، دو سال یا 10 سال محقّّق میشود! افراد زیادی در بحث از نهضت تولید علم دچار این مشکل شدهاند که چرا بعد از 30 سال از انقلاب اسلامی امّا هنوز در این مسأله امر مشخصی حاصل نشده و نتیجهای ندادیم؟! قید تدریجی و زمانمند بودن به معنای یک سال، دو سال، 10 سال، بیست سال وسی سال نیست؛ نهضت تولید علم یک حرکت تدریجی در سده و قرن است.
نوگرایی و پویایی
نهضت تولید علم باید بتواند علوم جدیدی را در دنیای علوم نظری و در دنیای علوم کاربردی به وجودآورد. بنابراین اگر حرکتی صورت گرفت امّا بعد از مدتی دیدیم هیچ علم جدیدی در دایره علوم انسانی و در دایره علوم کاربردی تولید و ابداع نشد، در واقع میتوان گفت نهضت تولید علم به معنای واقعیاش ایجاد نشده است.
جنبة ارادی و بشری
نهضت تولید علم، یک توان و یک ظرفیت تصمیمسازی است که جنبه ارادی و بشری دارد. حضور این قید برای این است که ممکن است ما در مسیر حرکت نهضت تولید علم دچار نقصان و اشتباه بشویم و لذا باید کاملاً حساب شده باشد. همچنین نهضت تولید علم یک دستآورد جمعی و نظاممند است.
عمیق و بنیادی بودن
مؤلفه بعدی، ناب، عمیق و بنیادین بودن این نهضت است.
پاسخگویی به مطالبات انقلاب اسلامی
نهضت تولید علم باید بتواند به نیازهای خاص جامعه خودش پاسخ بدهد و مطالباتی که انقلاب در جهت تمدن دینی مطرح کرده باید مورد توجه نهضت تولید علم قرار گیرد. بعد از انقلاب اسلامی یکسری نیازهای جدیدی در حوزه تمدنی به وجود آمده که متفکرین ما ناچار از پاسخگویی به آنها هستند؛ مسایل مطرح در حوزه اقتصاد اسلامی، روانشناسی اسلامی، جامعهشناسی اسلامی و غیره.
ضرورت جنبش تولید علم
همچنین جنبش تولید علم از سویی ضرورتی برخاسته از نیازمندی به تحقق تمدن اسلامی است و از سوی دیگر تحقق جنبش تولید علم، خود، زمینهساز تمدن اسلامی در عصر جدید خواهد بود.
سخن پایانی اینکه، امروزه تولید علم در معنای ایجاد ساختار علمی دانش جدید علوم انسانی که برآمده از اصول و مبانی دینی و اسلامی است و در بستر و فضای اندیشه اسلامی رشد یافته باشد، یک ضرورت تاریخی و اجتماعی تلقی می گردد.
تحلیل دقیق این ساختار علمی به عناصری چند (اعم از مبانی، پیشفرضها، اصول، اهداف، مسایل، روشها و موضوع علم) و پژوهش در نسبت سنجی هر یک از ابعاد آن با آموزههای دینی و اسلامی یک موضوع پژوهشی مهم است که باید در مجامع علمی بیش از پیش بدان پرداخت.
پایان پیام/
نظر شما