خبرگزاری شبستان: تعميق ريشههاي اعتقادي استقرار حكومت جهاني حضرت مهدي(عج)، ترويج گفتمان استقرار قسط و عدل و آرمان انبياء و امامان معصوم (ع) و امتيازهاي همه جانبه آن از مباحثي است كه در پژوهشها و مقالات در همايشها و سمينارهاي علمي مهدوي مطرح ميشود و دستمايه برنامه سازان "سخن انتظار" قرار ميگيرد.
بنابراین استاد اسماعیل شفیعی سروستانی در پنجاه و یکمین نشست ماهانه موسسه موعود به موضوع جاهلیت مدرن در رویارویی با امام زمان(ع) پرداخته است که در ادامه می خوانیم؛
جاهلیت اولی و جاهلیت دومی مشترکات زیاد و وجوه مختلفی دارند که تنها شامل زنده به گور کردن دختران و بادیه نشینی و خوردن سوسمار نمی شود، در مقابل جاهلیت دوم مانند جاهلیت اول در وجوه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نمود پیدا می کند و تا کالبد شکافی نشود امکان ارائه نسخه برای خروج از جاهلیت نیست.
مظاهر وجوه جاهلیت اول
جاهلیت اول در وجه اجتماعی؛ مردمان قبل از بعثت پیامبر(ص) مبتلای تعصب قبیله ای و حزبی بودند و افتخار کننده به نصب و خون و خانواده درحالی که مبتلا بودن به زنده به گور کردن دختران از ترس ناداری، فقر و احساس حقارت در نزد خویشان برای صاحب دختر ننگ بود، همچنین خود آرایی، تبرج، شرب خمر و قمار از دیگر ابتلائات جاهلیت اول بود.
از امام صادق(ع) درباره تعصب قبیله ای جاهلیت اول نقل شده که رسول خدا(ص) فرمودند: هر کس در قلبش ذره ای از عصبیت داشته باشد، خدا او را در روز قیامت با اعراب جاهلی محشور می کند و متاسفانه چقدر امروز جوامع گرفتار تعصب هستند.
تعصب از ماده عصب است و به رشته هایی اطلاق می شود که مفاصل و استخوان را به هم پیوند می دهد و هر نوع وابستگی شدید اندیشه ای و عملی است که مانع از کشف حقیقت می شود. به طوری که اگر تعصب را از میان جوامع مدرن بگیرید، از هم می پاشد.
نزد اهل فن تعصب ممدوح هم داریم. در کنار تعصب مذموم درباره مباحث فرهنگی و اعتقادی و ادب و کمالات اخلاقی باید تعصب داشت، آنچه که مردمان در جاهلیت اول به آن مبتلا بودند، مبتلای تعصب سخت قبیله ای بود که مانند عصب تمام روابط آنها را به هم پیوند می داد.
امام علی(ع) در این رابطه می فرمایند: نخستین کسی که تعصب ورزید، ابلیس لعین بود که اعلام کرد من از آتش هستم و آدم از خاک، او در برابر آدم به خاطر اصل و نصب خویش تعصب ورزید.
حکم صریح امام علی(ع) است که فرمودند: خاموش کنید شراره های تعصب و کینه های جاهلی را که در سینه های شما پنهان شده است. زیرا این تعصب از وسوسه های شیطان است، تا الان دیده اید فردی در دستگاه های فرهنگی و اجتماعی که حتی اشاره به این بیماری داشته باشد.
امام علی(ع) در نهج البلاغه می فرمایند: اگر ناگزیر شدید به اینکه تعصب بورزید، پس تعصب خود را برای اخلاق پسندیده و کارهای نیک و اموری که افراد با شخصیت و بزرگانی از خانواده اعراب به آن اهتمام داشتند، به کار برید، تعصب در را ه صلح و صفا، حفظ حقوق همسایگان، وفای به عهد، سرپیچی از تکبر، جوع، اطاعت از نیکی، خودداری از ستم و ... ارزشمند است.
ما درباره همه چیز تعصب می ورزیم، جز مکارم اخلاق تمام جهان مبتلای حزب است و تمام احزاب مبتلای عصبیت هستند یا به پرچم یا آرم یا لباس یا امیرانشان تعصب می ورزند، تمام جریان های ماسون در عصبیت هستند، عموم خاندان های زرسالار یهودی از ایران تا امریکا و غرب بر این مدار استوار هستند، چهارصد سال است که بشر مبتلا به ایدئولوژی ناسیونالیسم و غیره پان ایرانیسم ترکی و عربیسم و ... است.
چیزی حدود ۴ هزار فرقه قابل شناسایی است و تمام این فرقه ها بر محور عصبیت می چرخد، در مفهوم عصبیت می فرمایند: عصبیت تعصب ورزیدن و اصرار ورزیدن به موضوعی و شخصی و مرامی است که عقل یا شرع او را تایید نمی کند، اصرار ورزیدن بر مرامی، ایده ای، شخصی، مهری، رنگی و فرقه ای که عقل و شرع آن را قبول نمی کند.
در مورد تبرج و خودآرایی باید گفت که قرآن در آیه ای می فرماید: و خود را مانند خود آرایی زنان عصر جاهلی نیارایید. یعنی جاهلان دوران اول و زنان دوران جاهلی اول دچار تبرج بودند. تبرج یعنی خودآرایی به معنای توسعه در دیدار.
علامه طباطبایی(ره) می فرمایند: تبرج یعنی ظاهر شدن مانند ظاهر شدن برج ها برای بیننده های آنهاست. یعنی طلب می کند دیدار را، جذب می کنه چشم ها را و آمده است تا جذب کند.
خودآرایی به قصد خود عرضه کردن و خود فروشی است، تبرج ضد خویشتن داری و خلوت گزیدن است. تبرج ابتلای مردم به نوعی از جاهلیت است که در اثر غفلت از فضایل و کمالات ارایش چشم را وسیله تفاخر قرار داده است و تنها یک وجهش آرایش زنان است، تظاهر تخصیص یافته تبرج است.
تظاهر را از مردم امروز بگیرید. چیزی از آنها نمی ماند، از صبح که از خانه بیرون می آییم، به قصد و نیت تظاهر و تفاخر و تبرج می آییم. به این معنا که جملگی فرهنگ و تمدن امروز غرقه در تظاهر و تبرج است.
در تفسیر این آیه که نیارایید خود را مانند زنان جاهلیت اول فرمودند: و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت های خود را آشکار نکنید. با این توضیح که درآمد جراحی زیبایی در انگلستان 300 میلیون پوند است و همه ساله 10 درصد به آن اضافه می شود. این ها در عین تمدن ولی در اوج جاهلیت هستند.
در امریکا هشت و نیم میلیون عمل جراحی زیبایی تا به حال انجام شده و مصرف کننده ها 11 میلیارد دلار پرداختند تا زیبا شوند و بازار محصولات آرایشی 7/1 میلیاد پوند در سال است. درحالی که براساس آمارهای موجود آمار عمل جراحی بینی و صورت رو به افزایش است. در ایران نیز همچنان شاهد آمار بالای متقضیان جراحی زیبایی بینی هستیم.
جراحی بینی، سینه و شکم بالاترین آمار جراحی در ایران است. پس چرا ادعا می کنیم که در جاهلیت نیستیم. در همایش کنگره علمی جراحان ایران اعلام شده که جراحی پلاستیک در ایران رو به افزایش است و علت آن هم تنوع طلبی و بالارفتن استانداردهای زندگی در کشور است.
به طوری که در حال حاضر یک میلیارد دلار لوازم آرایشی مصرف می شود، طبق آمار جهانی در هر ثانیه 22 روژلب مصرف می شود که مشتریان عمده اش ایران و عربستان سعودی هستند.
سخنم بر سر جراحی بینی و زیبایی نیست سخنم بر سر یک ابتلا و آفت است که یک وجهش در اینجا بروز می کند، چه برسر جامعه و خانواده های ما آمده که آمار این وضع را نشان می دهد و دانش آموزان دختر راهنمایی و دبیرستان بزرگترین دغدغه شان جراحی زیبایی و استفاده از لوازم آرایشی است.
روزانه در تهران بین ۲ تا ۴ هزار نفر برای تزریق داروی رفع چین و چروک پوست به کلینیک ها مراجعه می کنند. 182 میلیارد تومان در تهران سالانه صرف این جراحی ها می شود، اطلاعات نشان می دهد ما حائز رتبه اول هستیم. در جهان هرسال در کشور هزینه ای معادل قیمت فروش ۲ میلیون بشکه نفت صرف چین و چروک پوست می کنیم، کجای کار لنگ می خورد، چه کسانی کوتاهی کردند. آیا نباید مورد بازخواست قرار بگیرند. نباید متولیان فرهنگی بازخواست شوند. این درحالی است که خالکوبی در بر روی بدن یک آرایش رایج است.
وقتی آدمی از مسیر هدایت خارج شد، وقتی بی امام شد و همه چیز فراهم شد تا او به انکار امام و رویگردانی از امام هدایت گر برسد. به جایی می رسد که الان رسیده، چگونه می شود تا راهی بیابیم که مردم شان خود را بیابند تا برای اظهار وجود، خود را در هیات درندگان پیدا نکنند.
نابود کردن تمام نعمت های خدا مانند جسم و پوست برای چه؟ برای مد و تنوع و خود آرایی و تبرج، برای اظهار وجود، برای قرار گرفتن در مسابقه مرگ و برای خودنمایی و تظاهر به این روزگار افتادند.
پایان پیام/
نظر شما