راهزن‌های زمان در کمین ما نشسته‌اند

کسی نمی‌تواند حتی یک ثانیه به قلک زمان تقویمی شمااضافه کند اماوقتی پای قلک زمان کیفی به میان می‌آیدمعادله‌ها متفاوت می‌شود وعبارت امام علی(ع)مبنی برقدر دانستن فرصت‌هایی که چون ابر در گذر هستندمصداق پیدا می کند.

خبرگزاری شبستان: اگر بخواهیم یک رابطه مثلثی بین انسان‌ها و اوقات فراغت ترسیم کنیم زمان و شکل درست‌تر آن، مدیریت زمان ضلع سوم این مثلث خواهد بود، مثلثی که تناسب اضلاع آن در تعادل این رابطه نقش محوری را ایفا می‌کند. آیا کسی می‌تواند ذره‌ای در این اصل تردید کند که زمان، قله و بلندای داشته‌های ما است؟ اگر زمان نبود ما نه زاده می‌شدیم، نه رشد می‌کردیم و نه مرگی در انتظار ما بود. زمان ما را به سمت تولد، زندگی، بهره‌برداری از مواهب و سرانجام مرگ هل می‌دهد. البته واضح است که زمان مخلوق اراده خداوندی است و ما زیر این چتر بزرگ شب و روز که بی‌فاصله به هم دوخته شده‌اند از پی هم می‌آیند زندگی را آغاز می‌کنیم.

زمان مثل هوا که دیده نمی‌شود اما وجودش را بر همه پدیده‌های پیرامونی ما تحمیل می‌کند چنین خصلتی دارد، چیزی در این جهان نمی‌توان پیدا کرد که طیف‌های زمان بر سطح آن نتابد، از این رو است که عقربه‌ها بیش از آنکه از جنس اختراع باشند، کشف و استخراج‌اند. عقربه‌ها در درونی‌ترین لایه‌های این هستی وجود دارند، به خاطر همین است که حتی اگر همه عقربه‌های نمادینی که در انواع ساعت‌های دیواری و مچی و نظایر آن می‌چرخند به یکباره متوقف شوند ذره‌ای انحراف در حرکت عقربه‌های حقیقی عالم به وجود نمی‌آورند.

بارش زمان تقویمی برای همه یکسان است اما ....

این عبارت عبرت‌آموزی از امیرمؤمنان حضرت علی (ع) است که فرصت‌ها را دریابید که همچون ابر درگذرند. اگر بخواهیم مدیریت زمان را مثل یک پیکره و تن در نظر بگیریم قدر دانستن فرصت‌ها قلب تپنده این کالبد خواهد بود. به این می‌ماند که در منطقه‌ای وسیع همه در معرض بارش قرار دارند، به همه میزان تعیین‌شده‌ای از باران می‌بارد، در این میان بعضی‌ها ظرف‌های بزرگ‌تری برای جمع‌آوری این بارش تدارک می‌بینند، برخی ظرف‌های کوچک‌تر و بعضی‌ها هم که خفته‌اند هیچ تمهیدی برای جمع‌آوری بارش‌ها به کار نمی‌بندند. این نسبت و مثال درباره بارش‌های زمان هم صدق می‌کند.

همه ما از کوچک و بزرگ، از عامی و متخصص، از عالم و جاهل در معرض بارش‌های زمان قرار داریم، این همان زمان تقویمی است که به نسبت مساوی در اختیار همه قرار گرفته است. از صبح که رختخوابمان را ترک می‌کنیم و فعالیت‌هایمان را از سر می‌گیریم تا به شب که سر بر بالین می‌گذاریم و حتی وقتی به خواب رفته‌ایم در معرض بارش‌های زمان تقویمی قرار داریم. کسی نمی‌تواند حتی یک ثانیه به قلک زمان تقویمی شما اضافه کند اما وقتی پای قلک زمان کیفی به میان می‌آید معادله‌ها و مختصات متفاوت می‌شود و عبارت امام علی (ع) مبنی بر قدر دانستن فرصت‌هایی که چون ابر در گذر هستند مصداق و معنی پیدا می‌کند.

مهار راهزن‌های زمان با نه گفتن

در دانش مدیریت، اصل بسیار مهمی وجود دارد که بیش از همه نمودار و نشانه مهمی از رفتارهای انسان از مواجهه با زمان است. پارتو معتقد است: در زندگی هر کدام از ما 20 درصد کارها از 80 درصد اهمیت برخوردار هستند و 80 درصد کارها تنها واجد 20 درصد اهمیت هستند، به عبارت دیگر ما در زندگی‌مان ناگزیریم دست به انتخاب بزنیم و به خاطر محدودیت زمان کارهایمان را اهم و مهم کنیم. این مسئله درباره اوقات فراغت نیز که بخش قابل توجهی از زمان‌های ما را در بر می‌گیرد، مصداق دارد.

امروز مهم‌ترین تکنیک‌هایی که با مدیریت زمان گره خورده‌اند مبتنی بر رفتارهای گزینشی با همه پدیده‌هایی است که به نوعی می‌خواهند زمان‌های ما را ببلعند و از چنگ‌مان بیرون بیاورند. از این عوامل به عنوان راهزنان زمان نام برده می‌شود، راهزنانی که زمان‌های قابل توجهی از ما را در کیسه‌هایشان می‌ریزند بدون آنکه اندوخته و ذخیره‌ای برای ما به دست آمده باشد به عنوان نمونه تلویزیون از راهزن‌های زمان است. منظور ما نفی دستاوردهای فناوری و اطلاعاتی روز نیست، کسی نمی‌خواهد نسخه غارنشینی بپیچد، مراد آن است که با پدیده‌ای به نام تلویزیون، اینترنت یا هر ابزار دیگری هوشمندانه برخورد شود، به عبارت دیگر تلویزیون و اینترنت در اختیار ما باشد اما عموما این رابطه برعکس است و ما در اختیار انواع برنامه‌های تلویزیون قرار داریم و آنها تعیین‌کننده هستند.

میهمانی‌ها، پذیرش دعوت‌هایی که قلبا چندان راضی به حضور در آنها نیستیم و نظایر آن همه مبتنی بر رفتارهای منفعلانه در برابر راهزن‌های زمان هستند. بسیاری از ما هنوز این توانایی را نداریم که به این راهزن‌ها نه بگوییم و به خواست آنها تسلیم نشویم. جسارت و اعتماد به نفس با خط مشی صحیحی که در زندگی به آن رسیده‌ایم نسخه‌ای در برابر این عقب‌نشینی‌ها است.

با تأسف تمام هنوز بسیاری از ما برای خوشایند دیگران زندگی می‌کنیم، می‌دانیم که مثلا فلان تصمیمی که می‌خواهیم اجرا کنیم منطبق بر اصول صحیحی که به آن رسیده‌ایم نیست اما صرفا به خاطر خوش‌آیند دیگران راهی برخلاف اصول‌مان برمی‌گزینیم، از این رو است که ساعت‌های زیادی از عمر ما نه تنها به دریای عدم می‌ریزد بلکه ماحصل صرف این ساعت‌ها چیزی جز احساس خسران و غبن و تنش ذهنی و روانی نیست.

پایان پیام/


 

کد خبر 47115

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha