به گزارش خبرنگار تئاتر شبستان، ماجرای شهادت حضرت علی (ع) یکی از رویدادهای مهم تاریخ اسلام است که به لحاظ پیچیدگی در طرح توطئه، ظرفیت دراماتیک بالایی برای اجرا دارد. ماجرایی که فارغ از جنبه های نمایشی هم به دلیل ارادت مردم به امام اول شیعیان همواره جذاب و قابل بحث است و اگر از زاویه ی متفاوتی دیده شود با استقبال همراه خواهد شد.
یکی از آسیب های جدی نمایش هایی که به بخشی از تاریخ می پردازند، نگاه کلیشه شده و غیر جذابی است که عاری از جنبه های دراماتیک، ماجرا را همانگونه که در کتاب ها نقل شده روایت می کنند. گویی نویسنده و کارگردان فراموش می کنند که داستان هزار بار گفته شده، اگر چیزی به دانسته های مخاطب اضافه نکند و نگاه تازه ای نداشته باشد، دست کم به لحاظ نمایشی محکوم به شکست است.
این نگاه کسالت آور نقش زیادی در دور شدن تماشاگران جدی تئاتر و سینما از آثار دینی داشته و متاسفانه به پیش قضاوتی در مورد کیفیت این آثار انجامیده است. نمایش ترور از این منظر نمایش قابل اعتنایی است که سعی شده یک ماجرای دینی و مذهبی را به شیوه ای روی صحنه روایت کند که چیزی از کیفیت سایر آثار برجسته کم نداشته باشد.
نمایشی که شباهتی به قضاوت تماشاگر درباره اینگونه آثار ندارد و عوامل اجرایی آن تلاش کرده اند که از شخصیت پردازی در متن، تا شیوه کارگردانی، بازیگری، طراحی صحنه، نور و صدا کیفیتی را ارائه کنند که با نمایش های غیر دینی هم قابل بررسی باشد.
به بهانه اجرای این نمایش که از بیست و هشتم آبان ماه در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه رفته، با حمیدرضا نعیمی نویسنده و کارگردان، رضا مهدی زاده طراح صحنه، یکتا ناصر بازیگر و آیدین الفت طراح و مهندسی صدا درباره جنبه های مختلف این نمایش گفت و گو کردیم.
در بخش ابتدایی این نشست به پیشنهاد حمیدرضا نعیمی از جنبه های فنی آغاز کردیم و با آیدین الفت درباره ویژگی های طراحی و مهندسی صدا در نمایش ترور و همچنین تئاتر ایران صحبت کردیم.
در بخش نخست این نشست همراه ما باشید:
* آقای الفت، چرا طراحی صدا در تئاتر ایران آنقدر که باید جدی نیست؟
الفت: این به پیشینه ی ما برمی گردد، به این که از تکنولوژی عقب هستیم. متاسفانه این عقب افتادگی به حدی است که گاهی حتی با ورود تکنولوژی به حرفه ی نمایش نه فقط مخالفت که مقابله می کنیم. بعضی بازیگران فکر می کنند که طراحی صدا، برای بازی آنها مخرب است. البته این ناآگاهی چیز تازه ای نیست. وقتی لامپ اختراع شد و قرار بود تا جای آتش و مشعل را در صحنه ی نمایش بگیرد، عده ای به مخالفت برخواستند و گفتند که ورود لامپ به صحنه، مرگ تئاتر است. ولی الان می بینید که نه تنها لامپ به مُردن تئاتر نیانجامید که نقش مهمی در اجرا پیدا کرد. طراحی صدا هم همینطور خواهد بود.
نعیمی: در مورد سینما هم این اتفاق افتاد. وقتی سینما آمد گفتند که دیگر تئاتر می میرد، اما هنوز می بینیم که گرانترین بلیت های هنر دنیا متعلق به تئاتر است و هنر نمایش جزو درآمدزا ترین هنرهای دنیاست و ایجاد شغل می کند.
* پس طراحی صدا در تئاتر ایران، جای خودش را پیدا می کند؟
الفت: بله. خوشبختانه این اتفاق در حال شکل گیری است. اگرچه کماکان ضدیت ها وجود دارد اما با همراهی کارگردان هایی که با اهمیت استفاده از تکنولوژی در تئاتر آشنا هستند، طراحی صدا، در تئاتر ایران هم قوی تر می شود و به زودی جلوه نمایی خواهد کرد.
* آیا طراحی صدا در تئاتر توانسته آنقدر مهم باشد که اگر آن را از اثری حذف کنیم، نبودنش حس شود؟
الفت: این به نحوه ی استفاده از طراحی صدا بستگی دارد. اگر درست استفاده شود؛ بله قطعاً و اگر غلط استفاده شود می تواند کار را به نابودی ببرد. ضمن اینکه طراحی صدا قبلاً به اسم های دیگری مثل «افکتور» در رادیو و یا صدابردار در تئاتر وجود داشته اما اینقدر غیر اصولی استفاده می شده که اصلاً نمی شود از آن به نامِ طراحی صدا یاد کرد و نتوانسته نقش پررنگی هم داشته باشد. اگر طراحی صدا که به معنای بکارگیری درست جلوه ای در جای مشخص است، صحیح استفاده شود نه تنها اثر خود را در کار می گذارد، که به افزار بایسته ای برای کارگردان، بازیگر و سایر عواملی که با این جلوه برخورد دارند تبدیل خواهد شد.
* چقدر از کارگردان های تئاتر ما استفاده از این تکنولوژی را لازم می دانند؟
الفت: خوشبختانه به جایی رسیدیم که حالا کمتر کارگردانی به طراحی صدا فکر نمی کند. اگرچه عدم آگاهی هنوز وجود دارد اما مهمترین مانع، هزینه های زیاد این کار نه از بابت طراحی که از برای تجهیزات صوتی لازم است که باعث می شود کارگردان ها از مهندسی صدا صرف نظر کنند. مسئله دیگر سالن های ما هستند که از نظر تجهیزات فقیرند.
* طراحی صدای ترور چطور شکل گرفت؟ همراهی حمیدرضا نعیمی چقدر در نتیجه نهایی اثرگذار بود؟
الفت: هر نمایش یک ویژگی دیداری دارد و یک ویژگی شنیداری. اگر این دو وجه، کنار هم نباشند یک چیزی می لنگد. خوشبختانه نعیمی از کارگردان هایی است که اتفاقات صوتی نمایش برای او به اندازه رویداد بصری اهمیت دارد و به چیزی که قرار است شنیده شود از پیش فکر می کند. در جلساتی که برای طراحی صدا با هم داشتیم، شاید پنجاه درصد کار را من پیشنهاد کردم و پنجاه درصد پیشنهادهای ایشان بود. البته این پیشنهادهای اولیه در جریان کار تغییر می کرد و در روند اجرا کم و زیاد می شد، همانطور که بازیِ بازیگران اصلاح می شوند. اما اینکه یک کارگردان راجع به این موضوع اشراف داشته باشد اتفاقی است که در دنیا معمول و در ایران اندک است. برای همین خیلی زود ما به زبان مشترک رسیدیم چون به جرات می توانم بگویم ایشان کارگردانی هستند که ویژگی صوتی و عمق جلوه های صوتی را بیشتر از هر کس دیگری که با من همکاری داشته درک می کنند. برای همین وقت زیادی صرف طراحی صدا کردند و اتودهایی که می زدیم را به دقت گوش می کردند و به همه ریزه کاری ها هم توجه می کردند. نکه توضیح بدهید چه صوتی را می خواهید سخت است اما من و آقای نعیمی توانستیم به این درک مشترک برسیم. حتی برای صدای درب زدن که اتفاق ساده ای است هم ایشان چیز خاصی را طلب کردند که در آرشیوهای صدا موجود نبود و ما با میکروفون گذاری آن را ضبط کردیم که بتواند گذشته را تداعی کند. نعیمی حتی به حجم صدا هم توجه می کند که زیاد یا کم نباشد.
* این طراحی چه ویژگی هایی دارد و اگر این جلوه هاحذف می شد، تماشاگر چه چیزی را از دست می داد؟
الفت: مهندسی صدا باید کنار طراحی صدا قرار بگیرد و متاسفانه در کشور ما جا نیفتاده. یعنی حتی اگر بحث طراحی صدا دارد در تئاتر ایران شکل می گیرد، مهندسی صدا کنار آن نیست. این دو لازم و ملزوم یکدیگرند که بتوانند ویژگی سمعی را کامل کنند. در مهندسی صدا بحث جانمایی بلندگوها را داریم و تکنیکی که در این نمایش استفاده شده با هزینه ای که گروه تقبل کرد تکنیک سینمایی بسیار پیشرفته ای است. ما برای جلوه های صوتی از تکنیک هفت به دو استفاده کردیم در حالی که قویترین سینماهای ایران نهایتاً از سیستم پنج به دو بهره می برند. غیر از آن از سیستم «ساراند عمودی» سود بردیم که حتی در نمایش های خارج کشور هم خیلی کم اتفاق میفتد. در کنار این تکنیک موسیقی ماست که جسارتاً خیلی از آهنگسازهای ما اثر را «مونو» تحویل سینما می دهند اما ما شش کاناله و با سیستم پنج به یک کار کردیم. این نهایت اهمیتی است که کارگردان و تیم اجرایی به شنیدار و وجه سمعی اثر داده و من افتخار کار می کنم که کارگردانی کار می کنم که بیشترین اهمیت را برای شنیدار تماشاگر قائل است. در کاری که قرار بود همکاری داشته باشم به کارگردان گفتم صدای دریا را باید از بلندگوهای کف بشنویم که تماشاگر آن را زیر پایش حس کند و اصرار کارگردان به استفاده از بلندگوهای معمول سقف باعث شد که من از کار بیرون بیایم. اکثر سالن های ما هم بلندگوهای شان به سقف و دیوارها جوش داده شده و خدای نکرده نمی شود آن ها را تکان داد.
* پس نقش کارگردان در همراهی طراحان، حائز اهمیت است؟
الفت: بله. این ها انعطاف های لازمی است که یک کارگردان باید بداند و داشته باشد و خوشحالم که در نمایش ترور این اتفاق افتاد. امیدوارم این بدعتی شود تا کارگردان های دیگر روی بیاورند به این سمت که مهندسی صدا می تواند به اتفاق درستی بدل شود و به شگرفی و خاص بودن نمایش بعدهای دیگری بدهد. اگر مهندسی صدا درست انجام شود وقتی تماشاگر از سالن خارج می شود نه تنها صدا را مزاحم نمی بینید بلکه وجه تصویری را هم بهتر درک می کند. در جایی از نمایش که شب است ما علاوه بر صدای معمولی که برای شب استفاده می شود چیزهای دیگر مثل صدای عوعوی سگ را هم اضافه کردیم و گاهی تماشاگر بر می گردد و پشت سرش را نگاه می کند که سگ ها کجا نشسته اند که صدایشان از دور و نزدیک شنیده می شود.
* اگر پیشنهادی دارید که می تواند به پیشرفت طراحی و مهندسی صدا در تئاتر کمک کند بفرمایید.
الفت: من یک مسئله ای را پیش از این مطرح کردم اما کسی توجه ای نمی کند. پانزده سال است در جشنواره ی تونی که بزرگ ترین جایزه ی تئاتری دنیاست جایزه ی طراحی صدا داریم اما در ایران نه تنها حتی راجع بهش فکر نشده، بلکه زمزمه ای هم شنیده نشده که ممکن است این اتفاق رخ بدهد. امیدوارم این ژانر در جشنواره ی تئاتر فجر اهمیت خودش را پیدا کند و حتی اگر شده جایزه ای هم به کسی ندهند اما این بخش در جشنواره باشد. اگر تا به حال به آن اهمیت داده نشده به استفاده غلط بر می گردد. اما حالا که چند صباحی است این اتفاق دارد به درستی میفتد یکی از وظایف متولیان تئاتر اضافه کردن این بخش به جشنواره تئاتر فجر است.
گفت و گو از علی یزدان دوست
ادامه دارد...
نظر شما