تفاوت ایدئولوژی با علم و فلسفه از زبان خسروپناه

خبرگزاری شبستان: هر ایدئولوژی، یک مرحله انتقادی نسبت به وضع موجود دارد؛ یعنی ایدئولوژی نسبت به آنچه الآن هست چه معنوی، چه مادی، چه سیاسی، چه طبقاتی، چه اقتصادی، چه فرهنگی و چه اخلاقی و انسانی- فرق نمی‌کند- یک حالت انتقادی دارد.

به گزارش خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه، مدیر موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه به تازگی بحثی در خصوص اسلام و ایدئولوژی را در کانال شخصی تلگرام خود مطرح کرده که در ادامه می آید:

 

بحث از ایدئولوژی با معانی ساده و پیچیده‌اش به علم «جامعه شناسی» مربوط است. ایدئولوژی در معنای ساده و لفظیی اش، عبارت است از: «علم به عقیده» یا «عقیده‌شناسی» یا «ایده‌شناسی» یا «علم‌عقیده.»

 

شریعتی، ایدئولوژی را یک آگاهی خاص و ویژه انسانی معرفی می‌کند که به اقتضای آن آگاهی طبقاتی، آگاهی اجتماعی، آگاهی خاص زندگی و راه مشخص برای زیستن، اندیشیدن و ایده‌آل‌های مشخص به عنوان فلسفه زندگی پیدا می‌کند و در برابر همه این آگاهی‌ها او را متعهد می‌سازد. شریعتی با اینکه میان ایدئولوژی با علم و فلسفه تفاوت قایل است؛ ولی بر این باور است‌که ایدئولوژی، همچون علم باید بر اساس قوانین کلی و آرمان‌های ثابت انسانی استوار باشد و با سه‌گام تلقی انسان از جهان و زندگی و انسان، ارزیابی او نسبت به مسائل اجتماعی و فکری و پیشنهادها و راه حل‌ها جلو ‌رود و برداشتن این گام‌ها و انطباق قوانین کلی و آرمان‌های ثابت انسانی بر واقعیتهای موجود زمانی و مکانی در یک جامعه خاص رسالتی است‌ که بر عهده روشنفکران گذارده می‌شود.

 

شریعتی در کتاب جهان‌بینی و ایدئولوژی، تفاوت میان ایدئولوژی از یک طرف و علم و فلسفه از طرف دیگر را چنین بیان می‌کند: «ایدئولوژی عبارت است از نوع اعتقاد متفکر نسبت به ارزش واقعیت خارجی و ارزیابی این واقعیت خارجی و همچنین اعتقاد به اینکه این واقعیت خارجی چه ناهنجاری‌هایی دارد و چگونه باید تغییرش داد و به چه شکل ایده‌آل در ‌آورد. علم عبارت است از آگاهی عالم نسبت به واقعیت خارجی؛ علم عبارت است از صورت ذهنی و یک واقعیت عینی؛ علم عبارت است از کشف یک رابطه. فلسفه عبارت است از اندیشیدن به کلیات و مجهولاتی که علم به آن کلیات و مجهولات دسترسی ندارد؛ همانند اندیشیدن درباره سرنوشت آدمی، معنی هستی، فلسفه حیات بشری، هدف خلقتی انسان و موقع و موضعی که بشر در جهان دارد.

 بنابراین، علم فقط به جزئیات و روابط بین فنومن‌ها می‌پردازد و یک پدیده انفعالی است. عالم در معلوم اثر نمی‌گذارد در صورتی که فلسفه از حقایق و جوهریات و مسائل اساسی بحث می‌کند. فلسفه نیز مانند علم، دنبال کشف مجهول است.

 

ایدئولوژی عبارت است از عقیده و عقیده عبارت است از:

۱) نوع تصور و تلقی‌ای که ما از جهان، از زندگی، و از انسان داریم

 

۲) نوع برداشت و ارزیابی خاصی که بر این اساس، نسبت به مسائلی که با آنها درارتباطیم و پیرامون اجتماعی و فکری ما را می‌سازد؛ داریم.

 

۳) مرحله سوم عبارت است از پیشنهادها، راه‌حل‌ها؛ پس ایدئولوژی از سه مرحله درست می‌شود: یکی، یک جهان بینی، یکی، یک نوع ارزیابی انتقادی محیط و مسائل و یکی پیشنهادها و راه‌حل‌ها به صورت ایده‌آل و هدف‌ها.

 

هر ایدئولوژی، یک مرحله انتقادی نسبت به وضع موجود دارد؛ یعنی ایدئولوژی نسبت به آنچه الآن هست چه معنوی، چه مادی، چه سیاسی، چه طبقاتی، چه اقتصادی، چه فرهنگی و چه اخلاقی و انسانی- فرق نمی‌کند- یک حالت انتقادی دارد.  شریعتی، سه مدل و سه نوع ایدئولوژی ابراهیمی و انقلابی و علمی را توضیح می‌دهد.

کد خبر 533894

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha