مافیای سینما، واقعیتی تلخ یا توهم توطئه؟

عده ای براین باورندمافیا درزمینه اکران و تولیدفعال است و عده ای نیز می گویند بعضی ها عادت کرده اند اهمال و کم کاری خود را با پیش کشیدن این بحث رفع ورجوع کنند،براستی مافیای سینما واقعیتی تلخ است یا توهم توطئه!؟

خبرگزاری شبستان: از قدیم و ندیم گفته اند زبان سرخ سر سبز را به باد می دهد بهتر است که سر خویش گیری و معتکف نشینی تا عاقبت چوب خدا به صدا در آید و ظالم را بر سر جایش بنشاند، این روزها نیز که یکی از بحث های درگوشی ما دوستداران سینما مافیای کژدم این حوزه است و کمتر کسی جرأت به خرج می دهد که در سپهر عمومی کشور سخنی از آن بر زبان آورد ما نیز می توانستیم به قول لسان غیب، پیاله بر گیریم و خوش بنشینیم که گذرگاه عافیت تنگ است. اما به نظر می رسد اگر سر مار را به سنگ نکوبی جری تر شده و بیشتر از گذشته جولان می دهد.

 

توصیه های گرانبهای پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) درباره تقیه کردن و سعه صدر داشتن از کودکی برایمان سخنی آشنا بود، اما بزرگان این تبصره را هم اضافه کرده بودند، که اگر در مدارا افراط و تفریط شود به ضد خود تبدیل می شود. بنابراین از امروز دل به دریا زده ایم و قصد داریم با سلسله مطالبی زوایای پیدا و پنهان مسئله مافیا در سینمای ایران را بررسی کنیم. برای فتح باب لازم دیدیم در بدو امر گریزی بزنیم به اسباب و علل پیدایش مافیا در سینمای ایران. در مطالب بعدی گفتگو های مبسوط ما با کارگردانان، تهیه کنندگان، پخش کنندگان و مسئولان سینمایی را در همین زمینه می خوانید:

 

سینما هفتمین و آخرین هنری بود که در سطح جهان ظهور کرد و در زمان کوتاهی به دورترین نقاط کره خاکی رسید.سینما که در ابتدا تنها به ثبت تصاویر مستند می پرداخت، خیلی زود خود را با زبان داستان تطبیق داد و وقتی به آمریکا رسید خیلی زود و سریع تبدیل به صنعتی پول ساز شد و این خاصیت امروز خود را بیش از هر زمانی نشان می دهد.
 

همزمان با ظهور سینمای داستانی و هرچه بیشتر صنعتی تر شدن آن، بحث سود و زیان و نحوه افزایش در آمد از این راه نیز مهم تر شد. امروز در سرتاسر جهان به جز سازمانها یا استودیوهای رسمی فیلمسازی، تشکیلات پشت پرده ای هستند که بر نحوه ساخت فیلم یا نمایش آن کنترل دارند تا سود بیشتری از این راه نصیب خود کنند.در بعضی از کشورها حتی تشکیلات جنایات سازمان یافته از سینما به عنوان محلی برای پولشویی استفاده می کنند و با کنترل خود بر هنرمندان سینما، به شکل غیر مستقیم مضامین فیلم های سینمایی را کنترل می کنند تا خطری متوجه تشکیلاتشان نشود.
 

البته در سینمای ایران نیز خیلی ها حرف از «مافیای سینما» می زنند. مافیایی که البته ربطی به آن مافیای جنایتکار معروف ندارد بلکه مقصود کسانی که از این عنوان استفاده می کنند،می گویند که گروهی از تهیه کنندگان و پخش کنندگان سینما فعالیتهایی می کنند تا آثار تولید خودشان سریع و خوب پخش شود یا موضوعاتی را که خود می پسندند به نوعی به کارگردانان تکمیل شود.
 

مافیا بهمن 57 از سینمای انقلاب عقب نشست

این مساله صحت داشته باشد یا نه، زمانی که سینمای جدید ایران پس از انقلاب ظهور کرد صحبتی از این مافیا در میان نبود.این سینمای نوظهور که هنوز زخم های سینمای اکثرا مبتذل قبل از انقلاب را بر تن داشت، تلاش می کرد روی پای خود بایستد، در آن دهه و با تولیداتی که تعدادشان خیلی زیاد نبود و معدود تهیه کنندگانی که فعال بودند،اکثر آثار تولیدی به خوبی اکران می شد و تقریبا همه راضی بودند.
 

خیز مافیا با آغاز دهه 70 برای ورود به سینمای نحیف انقلاب

از اواخر دهه شصت و با آغاز دهه هفتاد،سینمای ایران یک تغییر اساسی کرد. تهیه کنندگان جدیدی که بسیاری از آنها یا با سینما آشنایی قبلی داشتند ولی تهیه کننده نبودند، ناگهان وارد بازار تولید و توزیع شدند و تعداد دفاتر پخش و تهیه فیلم در تهران زیاد شد. این تهیه کنندگان تعداد آثار تولیدی سینما را بالا بردند و در کنار آن بعضی از کارگردانان که خود تهیه کننده آثارشان نیز بودند،افزایش پیدا کرد.این موضوع در کنار ظرفیت کم و ناکافی سالنهای نمایش پایتخت که بسیاری از آنها قبل از انقلاب تاسیس شده بود،باعث شد کم کم صدای بعضی از کارگردانان مستقل سینما بلند شود و بگویند که اکران نشدن فیلم آنها به واسطه فعالیت مافیای سینما است. مافیایی که البته بیشتر در عرصه پخش و اکران فعال است. مافیایی که ظاهرا هیچ اثر مرئی ندارد ولی به شکل نامرئی ناگهان جلوی اکران فیلمشان را می گیرد و فیلم دیگری را به جای آن اکران می کنند. انگشت اتهام البته به سمت تعدادی تهیه کننده معروف و به نام دراز بود که هرگر شواهدی بر علیه آنان ارائه نشد.
 

آغاز دهه هشتاد شمسی، تعداد تولیدات سینما را به شدت بالا برد و به همین خاطر گویا مافیای اکران هم فعال تر شد. البته در این دهه حدود بیش از صد فیلم با وجود پروانه نمایش به اکران نرسید و همین صدای بعضی کارگردانان همیشه معترض را بلند تر کرد.بسیاری از آنها تنها نمایش فیلم خود را در نمایش جشنواره ای فجر داشتند و ادعا می کردند هر بار که قرار بوده نوبت نمایش برای فیلمشان مشخص شود یا اصلا نوبتی به آنها نرسیده یا نوبت نمایش آنها در بدترین زمان ممکن تعیین شده و فیلمشان با شکست تجاری روبرو شده است.
 

با پیشرفت دهه هشتاد، سینمای ایران دستخوش مشکلات زیادی شد.جریان قاچاق فیلم ضربات زیادی به بخش اقتصادی سینما زد و انشعابات متعدد تهیه کنندگان،این بخش محوری سینما را ضعیف کرد..اما همزمان با این اتفاقات،نسل جدیدی از تهیه کنندگان نیز ظهور کردوبا افزایش روند سالن سازی و ساخت پردیسهای سینمایی،تهیه کنندگانی ظهور کردند که صاحب سالن سینما بودند.بسیاری از آنان از تهیه کنندگان قدیمی تر بودند و بعضی از آنان نیز نامهای نوظهوری که توانسته بودند خود را وارد صنف تهیه کنندگان کنند.حضور آنان و رونق سالن سازی،ظرفیت نمایشی سینما را بالا برد و این دفعه به نظر می رسید که دیگر مشکل اکران یا فعالیت مافیای سینما مشکلی برای فیلمها ایجاد نمی کند.اما این اتفاق نیفتا.فریادهای اعتراض هنوز بلند بود و معترضان به نامهایی اشاره می کردند که جزو تهیه کنندگان صاحب سالن سینما بودند و می گفتند حالا که این افراد صاحب سالن شدند،دیگر کنترل کامل را بر ساخت و نمایش فیلمهای سینمایی دارند.
 

خیلی از اهالی سینما از مافیای سینمای ایران حرف می زنند و حتی به چند اسم نیز اشاره می کنند.نامهایی که البته هیچ مدرکی بر علیه آنها ارائه نمی شود. بسیاری از آنها جزو تهیه کنندگان فعال سینما هستند و در پاسخ به این ادعا وجود هر گونه مافیایی را در سینمای ایران انکار می کنند.به نظر می رسد روند ساخت و نمایش فیلم نیز به شکل قانونی در جریان است.اما همچنان اکران فیلم بسیار سخت است و سینماگران مستقل نیز همچنان ار تاثیر مافیای اکران در سینمای ایران سخن می گویند.مافیایی که مشخص نیست آیا واقعا به فعالیت پشت پرده مشغول است یا توهمی است از توطئه ای که عده ای از سینماگران آن را فعال دانند و به قولی کم کاری خود را به گردن دیگران می اندازند.
 

پایان پیام/

 

کد خبر 55108

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha