به گزارش خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام علیرضا پناهیان در کتاب «انتظار عامیانه؛ عالمانه؛ عارفانه» می نویسد:
خودسازی و برخورداری از آمادگی روحی لازم برای انجام وظایف سربازی حضرت حجت علیه السلام، حداقل عمل برای یک منتظر محسوب می شود. البته این آمادگی باید برای انجام وظایف قبل از ظهور هم فراهم شود تا توانایی مناسب برای انجام تکالیف منتظر در مقام زمینه سازی ظهور به دست آید.
در دوران زمینه سازی قبل از ظهور وظایف حساس و متفاوتی بر عهده منتظران قرار می گیرد که برآمدن از عهده آنها نیازمند آمادگی و توانایی های بیشتر و بعضاً متفاوتی است. البته گفت و گو از آخرین وظایف منتظران را باید در مجال دیگری دنبال کرد. منتظر برای ظهور احساس مسئولیت می کند او با توجه به مسئولیت های سنگینی که برعهده دارد تلاش می کند تا خود را برای انجام آنها آماده کند و کسب این آمادگی، نیازمند یک برنامه ریزی دقیق و تلاش مستمر است و به این ترتیب زندگی منتظر با دیگران متفاوت می شود.
گویی منتظر برای تمام ابعاد زندگی خود برنامه دارد. حال و هوای زندگی او به زندگی یک چریک انقلابی و یک مبارز تمام عیار می ماند. نمی شود انسان، انقلابی نباشد اما بخواهد به عنوان یک منتظر به خودسازی بپردازد.
در جریان یک برنامه ی خودسازی باید به ابعاد مختلف پرداخت. اگرچه محور خودسازی فاصله گرفتن از «راحت» و «غفلت» است، اما گاهی این حرکت به پیگیری برنامه های معنوی و اصلاح صفات روحی می پردازد و گاهی به تنظیم فعالیت های رایج زندگی معطوف می شود.
منتظر در مقام عمل زندگی خود را مرتب می کند و به کارهای خود سروسامان می دهد. چه شد شیخ مفید در زمان غیبت کبری، لیاقت دریافت نامه از امام زمان علیه السلام را پیدا کرده بود؟
امام زمان(عج) در اولین نامه شان به مرحوم مفید نوشته اند: «ما زندگی تو را شاهدیم، ما عبادت های نیمه شب تو را دیدیم، پسندیدیم تو را، می خواهیم گاهی با تو درد دل کنیم، با تو حر ف بزنیم.»
والله امام زمان عجل الله تعالی فرجه هم عاطفه دارد. والله امام زمان علیه السلام پدر ماست. والله امام زمان علیه السلام ما را دوست دارد. والله امام زمان عجل الله تعالی فرجه غصه خور ماست. والله، امام زمان(عج) از ما خبر دارد. خوشحال می شود ما فعال باشیم، خستگی ناپذیر باشیم. اینها جزء میدان عمل است.
پیگیری برنامه های معنوی و اصلاح صفات روحی
چرا در زندگی منتظر باید تفاوت دیده شود؟ چون او در سلوک معنوی خودش، نفسَش را دشمن در نظر گرفته و می داند تا با خودخواهی هایش مبارزه نکند به جایی نمی رسد. نظم و رعایت دقیق آداب زندگی تحصیلی و شغلی، در اثر تقوایی است که دارد نه آن که این همه آدم خوبی شده است که تنها به موفقیت در زندگی مادی برسد!
حضرت امیر علیه السلام فرمودند: «شما(حسنین علیهما سلام و همه فرزندان و خاندانم و هر که این وصیتم به او می رسد را سفارش می کنم به تقوای الهی و نظم در زندگی؛ اوصِیکُما و جَمِیعَ وََلَدِی و أهلی وَ مَن بَلَغَهُ کِتابی بِتَقوَی اللهِ وَ نَظمِ أمرِکُم» ایشان در این سفارش، خمیرمایه نظم را تقوا قرار دادند و در اثر تقوا به نظم توصیه کردند. باید این تفاوت در زندگی منتظر دیده شود.
اساساً نام دیگر منتظر «متقی» است و شما هر کاری کنید نمی توانید نام دیگری در این حد تناسب برای منتظر پیدا کنید. اینکه امام عصر علیه السلام فرمودند: «پس هیچ چیز ما را از ایشان جدا نگه نمی دارد جز اخباری که از ایشان به ما می رسد و ما را ناراحت می سازد و از ایشان انتظار نداریم؛ فَمَا یَحبِسُنا عَنهُم إلّا ما یَتصِلُ بِنَا مِما نَکرِهُهُ و لا نُوءثِرُهُ مِنهُم» معنایی جز این ندارد.
تقوا هم دو بعد دارد؛ ترک معصیت برای خدا و انجام عبادات و طاعات باز هم برای خدا. و البته «إجتِنابُ السَیّئاتِ أولی مِن إکتِسابِ الحَسَناتِ».
متقی وقتی می خواهد از دیگران به خاطر معشوق خود ببرد ترک معصیت می کند و وقتی می خواهد به حضرت دوست بپیوندد اطاعت و عبادت می کند؛ یکی از دیگری شیرین تر. باید تناسب دو مفهوم تقوا و انتظار برایمان جا بیفتد و البته باید آن را برای خودمان جا بیندازیم و جا انداختنش هم سخت است؛ کار آسانی نیست. خیلی باید فکر کرد و به خود تلقین کرد که چرا تقوا لازمه انتظار است؟ اگر برایمان جا نیفتد، یک شعار بیشتر نخواهد بود. اما ما معمولا یا وقت صرف آن نمی کنیم و یا هنر تلقین آن را به خود نداریم.
نظر شما