نوشتن از شب یلدا بیشک کار خاص و شگفتی نیست، بارها در جراید و رسانههای مختلف در باب فلسفه این شب حرفها و حدیثها نوشته و گفته شد اما آنچه در این میان بیش از هر چیزی جلوه میکند مهمانیهای شبانه و شعرخوانی و خصوصا حافظخوانی است و به قول شاعری که میگفت حافظ را به هر زبان و لهجه که بخوانی زیباست.
دید و بازدید از بزرگان قوم و فامیل گرچه از سنتهای قدیمی این رسم دیرین است اما گاه شاهد اتفاقاتی در این مراسم میشویم که به نوعی جزء بدعتهای آیین شب چله محسوب میشود، بدعتهایی که در طول زمان به دلیل همخوانی از طرف مردم پذیرفته و جزء بخشهای لاینفک مراسم شده است.
هندوانه، آجیل، میوه، شیرینی و ... بعضی از خوراکیهای محلی که بسته به محصولات تولید و وضعیت جغرافیایی نقاط مختلف کشور دارد جزء جدا نشدنی جشن شب چله است. بسیاری از کارشناسان اهل فن به زعم و فکر خود توضیحات و توجیهاتی در این راستا برای آگاهی مردم از نشانههای جشن شب یلدا ارایه دادهاند و اما آنچه که بیش از هر چیزی مهم است جنس خوراکیهای رایج در شب چله است .خوراکیهایی که همه آنها جنس و منشأ گیاهی دارند و مبین ریشه کشاورزی این آیین باستانی است.
از دیگر نشانههای شب چله تفال است، تفال سنتی رایج در همه جشنهای ایرانی است که در این شب با حافظخوانی همراه است.
شاید بسیاری از مردم ایران ندانند که حافظخوانی از جمله بدعتهایی است که در آیین شب چله نقش پیدا کرده است، نقشی که تقریبا با رواج تلویزیون در ایران همگانی شد اما همین حافظخوانی در شب چله میتواند به عنوان یک سمبل و حرکتی نمادین برای مطالعه همه خانوادههای ایرانی محسوب شود، بیایید در شب یلدا دیگر از کتاب فاصله بگیریم.
پایان پیام/
نظر شما