فاطمه فرامرزی - رشد فکری در سنین جوانی شاید بیش از برهه دیگر در گذران عمر آدمی مهم و حیاتی محسوب شود چراکه بیشترین تأثیرپذیری افراد در شکل گیری هویتی فردی و اجتماعی در این دوره سنی اتفاق می افتد؛ از این رو نوع بروز جامعه پذیری شخص در سنین جوانی به نحو بارزی آینده او را نمایان کرده و تصویری روشن از نوع عملکرد به خود شخص ارائه می کند، در این میان عواملی مؤثر چون خانواده فرد، محیط زندگی شخصی و پیرامونی و... موجب تکمیل این فرآیند خواهد شد، اما شاید نخستین و مهم ترین تجربه از جامعه پذیری جدی را بتوان در دوران حضورجوان در دانشگاه قلمداد کرد.
حضور در جمع همسالان و تجربه زیستی نسبتا نوین بعد از گذران دوره تحصیلی مدرسه، بیش از هر چیزدیگر سبب القای حس استقلال فردی و عملی می شود در نتیجه جوان می کوشد تا از هر فرصتی برای ارائه برنامه ها و نظرات خود به دوستان و هم کلاسی هایش بهره ببرد و قطعا برپایی نشست هایی ویژه جهت تحقق این امر بهترین گزینه برای بیان اندیشه جوانان است، نشست هایی که امروز از آن به عنوان کرسی های آزاداندیشی یاد می کنیم، مبحثی که توسط رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمی «خامنه ای» مدظله العالی مطرح شد و بیان تاریخچه ای مختصر از آن خالی از لطف نیست.
نزدیک به یک دهه قبل بود که اهمیت مسائل مذکور جمعی از پژوهشگران و دانش آموختگان حوزه علمیه را بر آن داشت تا طی نامه ای به مقام عظمی ولایت بحث نهضت علمی و آزاداندیشی را مطح کنند که بن مایه و ریشه شکل گیری این نامه نیز به مطالبات آیت الله خامنه ای در دیدار با اعضای انجمن قلم در تاریخ 8 بهمن 1381 و قبل تر از آن با عنوان نهضت نرم افزاری بر می گشت.
مقام معظم رهبری از مطالب مطرح شده در نامه مذکور استقبال و در پاسخ چنین عنوان کردند: به نظر می رسد که هر سه روش پیشنهادی شما یعنی تشکیل: 1)«کرسی های نظریه پردازی»، 2): «کرسی های پاسخ به سؤالات و شبهات» و 3): «کرسی های نقد و مناظره»، روشهایی عملی و معقول باشند و خوب است که حمایت و مدیریت شوند بنحوی که هرچه بیشتر، مجال علم، گسترش یافته و فضا بر دکانداران و فریبکاران و راهزنان راه علم و دین، تنگ تر شود.
رهبر معظم انقلاب همچنین در دیدار دانشجویی خود به تاریخ 15/8/82، آزادانه فکر کردن، آزادانه تصمیم گرفتن و دنباله روی نکردن از تلقین بلندگوهای تبلیغاتی غرب را جلوه های آزاداندیشی برشمردند و افزودند:
"آزاداندیشی با این معنای وسیع و ژرف، عرصه های مختلف علمی، معرفتی، سیاسی و اجتماعی را شامل می شود. ایشان می فرمایند: آزادی خواهی نباید فقط منحصر در معنای محدود سیاسی تلقی و معنا شود. در آزادی های سیاسی، آزادی های اجتماعی از بخش های مهم آزادی های بشری است. ما خودمان کتک خورده و زندان رفته این آزادی ها هستیم و معنی آزادی سیاسی را می فهمیم؛ اما می گوییم کسانی که با شعار آزادی سیاسی، دنبال تحقق شعارهای ضدآزادی ترین مجموعه های سیاسی دنیا- هیئت حاکمه آمریکا؛ فاشیست های ظاهرا دموکرات موجود در دنیا از هر فاشیستی، فاشیست ترند؛ مجموعه ای متعصب و نومحافظه کار که تازه وارد میدان آزادی خواهی و دنبال آزادی سیاسی رفتن است؟ آن شعار آزادی خواهی که معنا و مآل و خلاصه اش این باشد که آمریکا حکومت دست نشانده خودش را بر این کشور مسلط کند، آن شعار آزادی خواهی نیست؛ ولو صدبزک و رنگ و روغن آزادی خواهی هم به آن بزنند؛ این شعار، دروغین و شعار اسارت و خیانت است. با منطقی که من می گویم، آزاداندیشی را عمیق تر معنا کنیم تا این جا هم اثر خودش را ببخشد. آزاداندیشی یعنی آزادانه فکر کردن؛ آزادانه تصمیم گرفتن؛ ترجمه ای، تقلیدی و بر اثر تلقین دنبال بلندگوهای تبلیغاتی غرب حرکت نکردن. لذا شامل علم، معرفت، مشی سیاسی، شعارها و واژه ها و خواسته های متعارف سیاسی و اجتماعی هم می شود. اگر امروز غرب می گوید دموکراسی، ما باید فکر کنیم- آزادفکری یعنی این- ببینیم آیا همین که او می گوید درست است و دموکراسی به صورت مطلق ارزش است، یا قابل خدشه است؟
یکی از کارهای مهمی که مورد اشاره بعضی از دوستان هم بود، این است که شما می توانید در سه زمینه علم، عدالت خواهی و آزاداندیشی کار تئوریک کنید. این کار تئوریک را می توانید در زمینه جنبش تولید علم یا در زمینه عدالت خواهی انجام دهید.
این مهم بارها و بارها در نشست های مختلف میان اساتید دانشگاه ها، مسئولان و دانشجویان مرود بحث وبررسی قرار گرفت، اما هم اکنون با گذشت 10 سال آیا می توان چنین انگاشت که کرسی های آزاداندیشی در دانشگا ها رونق گرفته است؟
با توجه به مطالبات رهبری و اهمیت مسئله، به نظر می رسد آنچه که در حال حاضر بیش از هر موضوع دیگری در باب کرسی های ازاداندیشی ضروری تلقی می شود، احیا و پویایی است، به نحوی که دانشگا های کشور حرکتی مستحکم، نوین و مستمر را در راستای تحقق مسئله مذکور شروع و حتی گستره آن را در سطح دیگر جوامع به ویژه کشورهای اسلامی تعمیم دهند و اهمیت این امر امروز بیش از هر زمان دیگر احساس می شود چراکه با شکل گیری خیزش های مردمی در میان کشوهای اسلامی و حرکت در مسیر بیداری اسلامی، وجود کرسی های آزاداندیشی در میان دانشجویان با مدلی اسلامی و راهبری اساتید آشنا به ملل و فرهنگ اسلامی موجب تشکیل نظام فکری منسجمی میان دانشجویان جهان اسلام خواهد شد.
از این منظر هنگامی که به دیگر ملل به ویژه کشورهای غربی می نگریم، برپایی نشست های مناظره ای میان استاد و دانشجو را به وفور شاهدیم، بنابراین انتظار می رود، با توجه به بیانات رهبر جهان اسلام و وجود فرهنگ غنی و سابقه تمدنی در کشورهای اسلامی بحث کرسی های آزاداندیشی به نحوی جدی پیگیری شود و در این راستا تحقیقات گسترده ای در مورد نقاط ضعف و قوت چنین برنامه هایی در دیگر کشورها صورت گیرد تا شیوه های تکراری پیاده سازی نشود، هرچند که برپایی چنین نشست هایی با مدلی اسلامی به نوعی با توجه به مشترکات فکری فراوان تکرار مطالب را نیز به دنیال خواهد داشت اما آنچه مهم است شکل گیری سیستم فکری انسجام یافته در چنین نشست هایی است؛ بنابراین از این رهگذر می توان این گونه نتیجه گرفت که طرح کرسی های آزاداندیشی مسئله ای است که ریشه تاریخی دارد و به زمان باستان بر می گردد و جز آن به عنوان نمونه کلاس های درس و مناظره و نشست هایی با طرح موضوعات مختلف علمی با حضور بیش از دو هزار محصل در کلاس های درس امام صادق (ع) موید وجود این امر در جوامع اسلامی است.
پایان پیام/
نظر شما