خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "مفید در «امالی» خود از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده است که:"هنگامی که خدا روحی را قبض می نماید، آن روح را به شکلی همانند آنچه که در دنیا داشته، به بهشت می فرستد. این ارواح در آنجا می خورند و می نوشند و هنگامی که شخصی بر آنان وارد می گردد، آنها را به همان شکلی که در دنیا داشته اند می شناسد."
و در «کافی» از «ابی وّلاد خیاط» نقل شده است که او به حضرت صادق علیه السلام می گوید:"فدایت گردم! مردم چنین روایت می کنند که ارواح مؤمن در چینه دان پرندگان سبز رنگی است که در اطراف عرش الهی هستند."
حضرت فرمود:"مؤمن نزد خدا محترمتر از آن است که روحش را در چینه دان پرنده ای قرار دهد ولکن این هست که خداوند آن روح را در بدنی همچون بدنهای خودشان قرار می دهد."
در «کافی» همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده است که:"ارواح به همان شکل جسدهاشان بر درختی در بهشت قرار می گیرند، همدیگر را می شناسند و از یکدیگر راجع به افراد می پرسند و هر زمان که روحی از ارواح نزدشان می آید به هم می گویند: رهایش کنید چه او اکنون از نزد هول و هراسی عظیم سر رسیده است. سپس از او می پرسند فلانی چه کرد؟ اگر پاسخ گوید او را زنده ترک گفته ام، امیدی بدو بندند و اگر پاسخ دهد که او مرده است، گویند: ها! فرو افتاد، فرو افتاد (یعنی در جهنم)."
کتاب "حیات پس از مرگ" تالیف فیلسوف و مفسر بزرگ قرآن علامه طباطبایی است. اصل کتاب عربی است و از سوی سید مهدی نبوی و صادق آملی لاریجانی به زبان فارسی ترجمه شده است. با توجه به اهمیت این موضوع و علاقمندی مخاطبان ما به دانستن اطلاعات دست اول در این زمینه، مباحث این کتاب در قالب سلسله مطالبی به نظر شما می رسد.
خداوند برزخ را تتمه حیات دنیا قرار داده است. حقیقت امر نیز، این است که از جهتی می توان برزخ را تتمه حیات دنیوی دانست.
عبارت: و این همان سخن خداست که:«اَصْحابُ الْجَنَّةِ ...» که در حدیث آمده بود، اشاره به این آیه از قرآن دارد:«وَقالَ الَّذین لا یَرْجُونَ لِقاءَ نالَوْلا اُنْزِلَ عَلَیْنَا الْمَلائِکَةُ اَوْ نَری رَبَّنا لَقَدِ اْستَکْبَرُوا فی اَنْفُسِهِمْ وَعَتَوْا عُتُوّاً کَبیراً یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلائِکَةَ لا بُشْری یَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمینَ وَیَقُولُونَ حِجراً مَحْجُوراً وَقَدِمْنا اِلی ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً اَصْحابُ الْجَنَّةِ یَوْمَئِذٍ خَیْرٌ مُسْتَقَرّاً وَاَحْسَنُ مَقیلاً».
این آیات که در ضمن صریحترین آیات نیز هستند، راجع به برزخند. و مراد از «مقیل»» در آیه فوق همان خواب قبل از ظهر است. البته پر واضح است که در بهشتِ قیامت خوابی وجود ندارد و برزخ با اینکه در آن از خوابهای دنیوی سراغی نیست، با این حال نسبت به قیامت همچون خواب است به بیداری. و به همین دلیل خداوند در مورد روز رستاخیز، مردم را به "قیام" وصف نموده است.
و نیز به همین دلیل است که حضرت در حدیث فوق، وضع رابه همین ترتیب وصف کرده بود که برای شخص مرده دری به بهشت باز می گردد و بدو گفته می شود که به آسودگی بخواب و یا دری به جهنم و گفته می شود که در بدترین شرایط بخواب. این مضمون با وجود این که در بسیاری از روایات وجود دارد با این حال هیچ کدام صراحتاً نگفته اند که شخص مرده وارد بهشت می گردد بلکه همگی می گویند دری از بهشت به روی او گشوده می شود و او منزل خویش را در آن می بیند و از آنجا نسیم شادی بر وی می وزد و به او گفته می شود که به آسودگی بخواب، خوابی همچون عروس.
برزخ نمونه و مثالی از قیامت است
اگر خواننده به یاد داشته باشد، این حدیث ازحضرت باقر علیه السلام قبلاً گذشت که وقتی در مورد «موت» از او سؤال شد، حضرت پاسخ داد: "مرگ همان خوابی است که هرشب به سراغتان می آید، با این تفاوت که مدّت آن طویل تر است و شخص از آن بیدار نخواهد شد مگر در روز قیامت."
بنابراین، برزخ هیچ نیست مگر نمونه و مثالی از قیامت و این گفته حضرت علیه السلام که فضای قبر او تا آنجا که بینائیش یاری دهد، گسترده می شود،تلمیح زیبا و ظریفی است به همین مطلب. چه مثال، چیزی نیست مگر همان حدّی از ممثّل که انسان درک می کند و ماورای بینائی چشم، شی ء قابل درکی وجود ندارد.
مراد از این سخن خداوند که:"یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلائِکَةَ لا بُشْری ../ اولین روزی است که آنها ملائکه را می بینند" ،به قرینه این گفته شان که:«لَوْلا اُنْزِلَ عَلَیْنَاالْمَلائِکَةُ» و همچنین این دیدار در برزخ صورت می گیرد و هم آنجاست که بشارت و عدم بشارت تحقق می یابد.
از «متوسّطین» مؤاخذه به عمل نمی آید
تا آنجا که آیه فوق دلالت می کند، تنها مؤمنین و ظالمین هستند که مورد مؤاخذه و سؤال قرار می گیرند و آیه نسبت به وضع مستضعفین و متوسطین، سکوت اختیار کرده است. از روایات نیز چیزی در همین حد استفاده می شود.
در "کافی" از ابی بکر حضرمی نقل کرده است که ابوعبداللَّه علیه السلام فرمود: "در قبر تنها از کسانی سؤال و مؤاخذه خواهد شد که دارای ایمانی محض و یا کفری محض باشند و دیگران به حال خود رها خواهند گشت."
اخبار دیگری که به این مضمون باشند، بسیار زیاد و به حد استفاضه است. مثلاً در تفسیر قمی به طور مستند از ضریس الکناسی نقل شده است که: «به ابی جعفر علیه السلام گفتم: فدایت گردم! (به من بگویید) کسانی که موحدند و به پیامبری محمد صلی الله علیه وآله وسلم اقرار دارند، لکن گناهکارند و امامی ندارند و ولایت شما را نمی شناسند، وضعشان چگونه است؟ فرمود: اینها در گورشان باقی خواهند ماند. حال اگر عمل صالحی داشته باشند و از آنها عداوتی (نسبت به ما اهل بیت) آشکار نگشته باشد، برای آنها راهی به بهشتی که در مغرب است، گشوده خواهد شد و از آنجا برایشان نسیم فرح خواهد وزید تا اینکه در روز قیامت خداوند خویش را ملاقات کنند. و خداوندِ آنها را به خاطر نیکیها و بدیهایشان مورد حساب و مؤاخذه قرار دهد. اینان کسانی هستند که وضعشان موقوف به امر خداست.
مستضعفین، ابلهان، اطفال و فرزند مسلمانان که به حد بلوغ نرسیده اند نیز چنین وضعی دارند."
حضرت علیه السلام با عبارت: «... موقوف به امر خداست» اشاره به این سخن خدا دارد که:«وَاخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِاَمْرِاللَّهِ اِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَاِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَاللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ».
بالجمله همه انسانها مگر مستضعفین و کسانی که بدانان ملحقند، به خاطر اعمالشان مورد سؤال و مؤاخذه قرار می گیرند و به دنبال آن یا منعّم می گردند و یا معذّب. ما در آینده به همین مطلب باز خواهیم گشت.
تجسّم ارواح در برزخ چگونه است؟
مفید در «امالی» خود از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده است که:"هنگامی که خدا روحی را قبض می نماید، آن روح را به شکلی همانند آنچه که در دنیا داشته، به بهشت می فرستد. این ارواح در آنجا می خورند و می نوشند و هنگامی که شخصی بر آنان وارد می گردد، آنها را به همان شکلی که در دنیا داشته اند می شناسد."
و در «کافی» از «ابی وّلاد خیاط» نقل شده است که او به حضرت صادق علیه السلام می گوید:"فدایت گردم! مردم چنین روایت می کنند که ارواح مؤمن در چینه دان پرندگان سبز رنگی است که در اطراف عرش الهی هستند."
حضرت فرمود:"مؤمن نزد خدا محترمتر از آن است که روحش را در چینه دان پرنده ای قرار دهد ولکن این هست که خداوند آن روح را در بدنی همچون بدنهای خودشان قرار می دهد."
در «کافی» همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده است که:"ارواح به همان شکل جسدهاشان بر درختی در بهشت قرار می گیرند، همدیگر را می شناسند و از یکدیگر راجع به افراد می پرسند و هر زمان که روحی از ارواح نزدشان می آید به هم می گویند: رهایش کنید چه او اکنون از نزد هول و هراسی عظیم سر رسیده است. سپس از او می پرسند فلانی چه کرد؟ اگر پاسخ گوید او را زنده ترک گفته ام، امیدی بدو بندند و اگر پاسخ دهد که او مرده است، گویند: ها! فرو افتاد، فرو افتاد (یعنی در جهنم)."
چنین معنایی در اخبار بسیار آمده که البته همگی در مورد مؤمنین بخصوصه است. اما راجع به وضع کافر، به زودی صحبتش خواهد شد.
دیدار مُردگان با خانواده هاشان
در «کافی» از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که: "شخص مؤمن پس از مرگش از خانواده خویش دیدار می کند و در مورد وضع آنها، آنچه را که از آن مسرور گردد، بیند و آنچه را که از آن اندوهناک شود، بر او مخفی ماند."
و نیز در «کافی» از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که:"هیچ مؤمن و کافری نیست که در هنگام ظهر نزد خانواده خویش حاضر نگردد. وقتی مؤمن خانواده اش را در حال انجام اعمال صالح می بیند، خداوند را حمد گوید و وقتی کافر، خانواده خویش را در حال انجام اعمال صالح ببیند بر آنان غبطه خورد."
در «کافی» از اسحق بن عمّار نقل شده است که:"از ابی الحسن اوّل علیه السلام پرسیدم آیا شخصی که از دنیا رفته خانواده خویش را دیدار می کند یا نه؟ حضرت فرمود: آری. سپس پرسیدم چند وقت به چند وقت؟ حضرت فرمود: بنا به منزلتی که نزد خدا دارد، هر هفته، هر ماه یا هر سال. بعد پرسیدم به چه شکلی نزد خانواده اش حضور می یابد؟ پاسخ داد: به صورت پرنده ای لطیف که بر دیوار خانه شان فرود آید و بر آنان مشرف گردد و هرگاه که آنان را در خیر و خوبی بیند، در شادی و سرور شود و هرگاه که آنان را در سختی و حاجتی بیند، غمگین و اندوهناک گردد."
روایاتی که به این مضمون باشد بسیار است و مؤلّف معتقد است که تصوّر نمودن شخص به صورت پرنده ای لطیف، از باب تجسم ارواح است.
مضمون و معنایی را که در روایت فوق وجود دارد ممکن است بتوان به نحوی از این سخن خدا فهمید که:
"وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذین قُتِلُوا فِی سَبیلِ اللَّهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحینَ بِما اتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ اَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنُونَ یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَاَنَ اللَّهَ لا یُضیعُ اَجْرَاالْمُؤْمِنینَ".
مراد از «استبشار» دریافت بشارت و شادمان گشتن به آن است. و عبارت "یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمةٍ ... " توضیح و بیان همان عبارت:«وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذینَ لَمْ یَلْحَقُوا» است. بنابراین، این آیات می رسانند که کشته شدگان در راه خدا ازاین که افراد خانواده شان را در نعمت و فضل و انتفای خوف و حزن می بیند، خوشحال و شادمان می گردند. و نیز می رسانند که بازماندگان این افراد، عمل صالح انجام می دهند و چون خداوند اجر مؤمنین را ضایع نمی گرداند، نیکیهای آنان را به حساب می آورد و از بدیهایشان درمی گذرد و برکات خویش را بر آنان افاضه می نماید. کشته شدگان، همه اینها را می بینند.
این آیه نیز در معنا شبیه آیه فوق است:«وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَریَ اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ اِلی عالِمِ ِلْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ».
نظر شما