خبرگزاری شبستان – سرویس قرآن و معارف: "ادعا می شود که جمله "ما رایت الا جمیلا" از زبان حضرت زینب (س) در مجلس ابن زیاد و در رد و بدل شدن سخنان بیان شده است اما کهن ترین منبع معتبری که در این زمینه وجود دارد و از سوی ابومخنف گردآوری شده که از زبان حمید ابن زیاد ازدی که از قبیله ابومخنف بود و در جریان کربلا حاضر بود و حاضر و ناظر بر جریان و و وقایع و رخدادها، وقایع را ثبت و ضبط کرده است، در این منبع هم ما چنین عبارتی را نمی بینیم. البته کهن ترین کتابی که از آن نقل می کنند و در دست ما موجود است تاریخ طبری است که البته اسم دقیق آن "تاریخ الامم و الرسل و الملوک" است که محمد ابن جریر طبری که در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم می زیسته به رشته تحریر درآورده است. این کتاب صد سال بعد از شیخ مفید و کتاب مهم او با عنوان "ارشاد" که به فارسی هم ترجمه شده نوشته می شود و همه آن عبارت ها و رخدادهای واقعه کربلا را آورده است. ما در این کتاب به جمله ما رایت الا جمیلا برنمی خوریم، همچنین در کتاب مقتل خوارزمی حنفی که متعلق به قرن هفت هجری است چنین عبارتی وجود ندارد با تذکر این مطلب که سید ابن طاووس از مقتل خوارزمی حنفی استفاده کرده اما تطبیق عبارت ها نشان می دهد که آن عبارت مورد نظر در مقتل خوارزمی نیست."
آنچه در ادامه می آید بخش اول گفتگوی سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام محمد هادی یوسفی غروی، تحلیلگر تاریخ اسلام است.
با توجه به این که در آستانه ولادت باسعادت حضرت زینب (س) قرار داریم می خواستم از خدمت شما به عنوان یک پژوهشگر برجسته تاریخ اسلام بپرسم جمله "ما رایت الا جمیلا" که مشهور است و به حضرت زینب (س) نسبت داده می شود تا چه اندازه از حیث منابع و مستند بودن قابل استناد است؟
متاسفانه باید به این نکته اشاره کنم که در منابع اولیه و منابع کهن و تاریخی و مقتل ها جای چنین عبارتی خالی است و برای نخستین بار در کتاب "الملهوف علی قتلی الطفوف" یا همان کتاب "لهوف" مرحوم سید علی ابن موسی ابن جعفر بن طاووس حلی یا همان سید ابن طاووس که از سادات حسنی حله بود و در قرن هفت هجری زندگی می کرد آمده است. خب نکته ای که در این باره می توان گفت این است که توجه کنید نزدیک به هفت قرن از حادثه کربلا گذشته و در حالی که ما می بینیم پیش از لهوف در هیچ کدام از منابع معتبر و مستند چنین عبارتی نیامده است. البته اخیرا تحقیقی مناسبی درباره "لهوف" انجام شده است با عنوان "تصحیح و منبع شناسی کتاب الملهوف سید ابن طاووس" که با استفاده از نسخ خطی متعدد از سوی آقای دکتر شیخ مصطفی صادقی کاشانی از پژوهشگران سیره اهل بیت (ع) تألیف شده است. در این کتاب به مقدار کافی و جمله به جمله به عبارت هایی که در "لهوف" سید ابن طاووس آمده پرداخته شده و از جمله در اثنای بحث به جمله "ما رایت الاجمیلا" هم اشاره شده است. ادعا می شود که این جمله از زبان حضرت زینب (س) در مجلس ابن زیاد و در رد و بدل شدن سخنان بیان شده است اما کهن ترین منبع معتبری که در این زمینه وجود دارد و از سوی ابومخنف گردآوری شده که از زبان حمید ابن زیاد عزدی که از قبیله ابومخنف بود و در جریان کربلا حاضر بود و حاضر و ناظر بر جریان و و وقایع و رخدادها، وقایع را ثبت و ضبط کرده است، در این منبع هم ما چنین عبارتی را نمی بینیم. البته کهن ترین کتابی که از آن نقل می کنند و در دست ما موجود است تاریخ طبری است که البته اسم دقیق آن "تاریخ الامم و الرسل و الملوک" است که محمد ابن جریر طبری که در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم می زیسته به رشته تحریر درآورده است. این کتاب صد سال بعد از شیخ مفید و کتاب مهم او با عنوان "ارشاد" که به فارسی هم ترجمه شده نوشته می شود و همه آن عبارت ها و رخدادهای واقعه کربلا را آورده است. ما در این کتاب به جمله ما رایت الا جمیلا برنمی خوریم، همچنین در کتاب مقتل خوارزمی حنفی که متعلق به قرن هفت هجری است چنین عبارتی وجود ندارد با تذکر این مطلب که سید ابن طاووس از مقتل خوارزمی حنفی استفاده کرده اما تطبیق عبارت ها نشان می دهد که آن عبارت مورد نظر در مقتل خوارزمی نیست.
پس چطور می شود که این عبارت در میان عامه مردم و حتی نخبگان مصطلح می شود؟
آنچه می توان در این باره بیان کرد این است که همشهری های سید ابن طاووس یعنی شیعیان حله عراق برای گذران دهه محرم در جوار مرقد و بارگاه امام حسین (ع) به ایشان پیشنهاد می دهند که دهه عاشورا در کنار مرقد امام حسین (ع) در کنار این زایران قرار بگیرد و به عنوان روحانی آشنا با مقتل در این باره به شرح رخدادها بپردازد. آن موقع سید ابن طاووس، طلبه فاضل و جوان 25 ساله ای بود. سید ابن طاووس در آن سال از کتاب "مثیر الاحزان" یا همان "برانگیزاننده غم ها" که متعلق به مرحوم ابن نما بوده استفاده می کند. این مقتل کوچک تر از کتاب لهوف بوده و مرحوم سید طاووس در دهه محرم همچنان که برای هیات زوار اهل حله مجلس برگزار می کرده بخش هایی از کتاب "مثیر الاحزان" را می خوانده و احیانا جملاتی را هم در حاشیه این کتاب بیان می کرده که نتیجه این حاشیه ها با جمع آن مقتل می شود کتاب "لهوف" ابن طاووس.
البته نزدیک ترین ترجمه این کتاب به ما، ترجمه آیت الله سید احمد فهری زنجانی نماینده زمان امام در دمشق است با عنوان "آهی سوزان بر مزار شهیدان" و همچنان که اشاره شد عبارت "ما رایت الا جمیلا" برای اولین بار در این کتاب آمده است.
پرسشی که ممکن است در برخی از اذهان به وجود بیاید این است که چرا سید طاووس این عبارت را در مقتل خود می گنجاند؟ آیا این یک کار ذوقی بوده است یا چه انگیزه ای در میان بوده است؟
به هر حال تردیدی نیست که سید ابن طاووس یک مقدار گرایش های عرفانی داشته است. خب عرفا عالم را این طور می بینند که مخلوقات خدا همه زیبا هستند و هیچ چیز زشتی هم وجود ندارد.
مثل سعدی که می گوید عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.
بله می گویند همین که خدا آفریده یعنی بد نیست. من شخصا از نظر تحقیق و تطبیق منابع تاریخی موافق نسبت دادن این جمله به حضرت زینب (س) نیستم و در منابع کهن که دست ما رسیده شاهدی مبنی بر این که حضرت زینب (س) چنین جمله ای را بر زبان آورده باشند نیست.
این انگیزه ها که در واقع به نوعی به تحریف تاریخ تشیع و بیان بزرگان ما منجر می شود از کجا می آید؟
ببینید برپایی مجالس عزاداری به این شکلی که ما می شناسیم از اوایل روی کار آمدن صفویه آغاز می شود و برای اولین بار میر حسین کاشفی سبزواری مشهدی که امام جماعت مسجد گوهرشاد مشهد بودند کتاب "روضه الشهدا" را می نویسد که خب شما درباره ش می دانید. درباره میر حسین کاشفی آمده که معلوم نبود ایشان شیعه است یا غیر شیعه، چون وقتی به مشهد و سبزوار می آمد به روش شیعه رفتار می کرد اما وقتی می رفت هرات – هرات آن موقع جزو بلاد ایران بود - به روش غیر شیعه و سنی رفتار می کرد. آن وقت وی در دوره صفویه برای این که امام جماعتی مسجد گوهرشاد را داشته باشدکتاب روضه الشهدا را می نویسد و برای اولین بار روضه خوانی در دستگاه ترویجی صفویه یا این کتاب آغاز می شود چون مرتب از روی این کتاب نسخه برداری می کردند و به دست خوانندگان و مستمعان می رساندند.
نظر شما