شکست لابی صهیونیستی در مقابله با احمدی نژاد

خبرگزاری شبستان: لابی صهیونیستی که یکی از پر نفوذ ترین سازمان های غیر دولتی یهود در آمریکا است، نقش بسزایی را در تصمیم سازی های کلان سیاسی و امنیتی در جهان ایفا می کند.
" آیپک" یا همان شورای روابط عمومی امریکا واسرائیل، بازوی سیاسی این لابی محسوب می شود که تحقیقا به عنوان اهرم فشار علیه دولتمردان آمریکا جهت کمک سیاسی، نظامی و اقتصادی به اسرائیل عمل می کند.
حضور قدرتمندانه این لابی در لایه های مختلف تصمیم گیری در ایالات متحده آمریکا مانند: کاخ سفید، وزارت خارجه آمریکا، سازمان سیا، پنتاگون و کنگره آمریکا تاییدی است بر اینکه لابی صهیونیستی یکی از ارکان مهم تصمیم گیری های آمریکا به شمار می رود.
نقش تاثیرگذار این لابی را در تنظیم وتبیین سیاست خارجی کلان جوامع دولتی و غیر دولتی به سادگی می توان اثبات کرد. که بطور اخص می توان به جنگ عراق و تأثیر آنها بر دانشگاه ها، دانشگاهیان، رسانه ها و ترغیب مسئولان امریکایی به مقابله با ایران و سوریه به خوبی مشاهده کرد. همین طورکه مشخص است، سیاست امریکا در فشار به سوریه، حماس، حزب الله و به خصوص انقلاب اسلامی ایران عاملی اساسی به نام لابی صهیونیست فعال در امریکا دارد.
"دکتر محمود احمدی نژاد" عازم نیویورک شد تا در شصت و ششمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کند، اما با توجه به جنجال آفرینی های اخیر علیه دولت، حرف و حدیث های بسیاری درباره سفر ایشان صورت گرفت.حاشیه هایی که همگی گواه بر ترس لابی های صهیونیستی- آمریکایی از حضور رییس جمهور ایران در نیویورک است. این هجمه ها به مانند سفرهای سالهای قبل حرف و حدیث های فراوانی به دنبال داشته است که در حاشیه این سفر ترس لابی صهیونیستی از توجه افکار عمومی آمریکا به احمدی نژاد بیش از پیش خود نمایی می کند.
همچنین سفر رییس جمهوری اسلامی ایران به نیویورک طبق سنوات گذشته واکنش‌های متفاوتی را در پی داشته است. اما با وجود تبلیغات صهیونیست ها که با همراهی منافقین، سلطنت‌طلب‌ها و دیگر مخالفان داخلی و خارجی جمهوری اسلامی صورت گرفت، شبکه های خبری آمریکا و دیگر کشور ها از بدو ورود رییس جمهور ایران به نیویورک به حدی سرگرم پوشش اخبار و دیدارهای دکتر احمدی نژاد هستند که حتی فرصتی برای فکر کردن به حواشی پیش پا افتاده ندارند.
احمدی نژاد که باز هم فلش های بیشمار دوربین ها را به "منهتن" نیویورک برده است در سفرهای مختلفی که به آمریکا داشته، جز زیر سوال بردن مواضع متناقض آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان آنان و نیز ایجاد موجی از مطالبات عمومی از این کشورها، چیزی را عاید کاخ سفید نساخته است.
از این رو گزارش های مغرضانه از برنامه هسته ای ایران و محکومیت دو آمریکایی به جرم جاسوسی در ایران موضوعی شده تا سفر احمدی نژاد به نیویورک زیر سوال برده شود.

اما براستی دلیل متقن این همه مخالفت با سفر احمدی نژاد و سخنرانی او در سازمان ملل و گفت و گوهایش با رسانه ها و افکار عمومی آمریکا چیست؟ البته کاملا درست است که سفرهای احمدی نژاد به آمریکا جزء خبرسازترین سفرهای سران کشورها محسوب می شود. اما به گفته تحلیلگران آمریکایی، کاخ سفید هزینه های زیادی را بابت این سفرها پرداخته است.
این سفر تا جائی مورد توجه رسانه های مختلف آمریکایی و غربی قرار گرفت که حضور سایر رهبران کشورهای خارجی شرکت کننده را تحت الشعاع قرار داده است. گفتنی است دلیل توجه این رسانه ها در نیویورک که به نوعی کانون اصلی رسانه های وابسته به لابی صهیونیست است، توجه عامه مردم آمریکا به ادبیات سیاسی رئیس جمهور اسلامی ایران است که این رسانه ها را ناچار کرده دیدارهای دکتر احمدی نژاد را بطرز ویژه ای پوشش خبری دهند. در حقیقت این مصاحبه ها ماشین تبلیغاتی صهیونیستها را برای کمرنگ ساختن سفر هیات ایران به نیویورک از حرکت باز داشته است.
حال صرف نظر از دیپلماسی رسمی هیات ایرانی، هنر دیپلماسی عمومی و آگاهی احمدی نژاد بر فن گفتار توجه عمومی را متوجه هیات اعزامی ایران در نیویورک کرده است به نحوی که بیش از 5 هزار رسانه دیداری ، شنیداری و مکتوبی که در اختیار لابی صهیونیستی آمریکا قرار دارد، روزانه هزاران کلمه بصورت خبر و تحلیل در رابطه ایران منتشر می کند.
بعبارتی دیگر این بدان معناست که دکتر احمدی نژاد توانسته در طول اقامت خود در نیویورک، دشمنان ملت ایران را در خانه آنان منزوی کند و مطالبات بحق ملتهای بیدار شده را به گوش ملت آمریکا و غرب برساند.
اگر چه لابی صهیونیستی نیز از همه ابزارهای خود برای کاهش تاثیرات گفتمان رسانه ای دکتر احمدی نژاد استفاده می کند اما احمدی نژاد در این مصاحبه ها از دیپلماسی عمومی در جهت اهداف سیاست خارجی استفاده حداکثری می کند به گونه ای که هیچ کدام از رهبران حاضر در نیویورک این اندازه تعامل با رسانه ها ندارند چون مخاطب سخنان احمدی نژاد نه فقط حاضران در سازمان ملل و دولت ها بلکه ملت هایی از آمریکا گرفته تا آفریقا و خاورمیانه را شامل می شود برای همین هم هست که رسانه های غربی برای پاسخگو شدن نسبت به مخاطبان عام خویش به نوعی مجبور به پخش سخنان و یا تهیه مصاحبه با وی شدند به عنوان مثال شبکه های متعددی ، به هنگام آغاز سخنان وی ، برنامه های عادی خود را قطع می کنند و به پخش مستقیم سخنان احمدی نژاد می پردازند.
پس باید به لابی صهیونیستی حق داد که از حضور محبوب قلب ملت ایران در قلب نظام صهیونیستی حاکم بر جهان نگران و مضطرب باشد.

اما اکنون با همه ی این تفاسیر، سوالاتی در ذهن نویسنده این سطور موج می زند که چرا با توجه به اهمیت والای سفر ریاست جمهور ایران به شصت و ششمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، جریان های سیاسی موجود در کشور و رسانه های وابسته به آن به بایکوت خبری این موضوع پرداخته اند؟
البته پرواضح است که لابی قدرتمند صهیونیست و جریان ها و رسانه های وابسته به آن اگر قرار است به شیوه غیر نظامی به ایران ضربه بزنند باید به جای پرداختن به این موضوع، به مسئله اختلال در نظام بانکی بپردازند.
لازم به ذکر است، افزایش ارتباط لابی صهیونیست و سرویس‌های جاسوسی با جریان های ناآگاه داخل کشور به حدی رسیده که می توان گفت این محافل و رسانه ها که شهامت بیان مخالفت خود با احمدی نژاد را ندارند، در پشت نقاب های مختلفی پنهان می شوند.
در بررسی مواضع سران وابسته به صهیونیست در ماه‌های اخیر می توان فهمید که حمایت از اپوزیسیون داخلی و همچنین اغتشاشات سال 88 در ایران، راهبرد اساسی لابی صهیونیست در برابر جمهوری اسلامی ایران است و به همین جهت است که این افراد نگرانی شدید خود را از کم‌رنگ و سرد شدن اردوکشی های خیابانی به صراحت اعلام می‌کنند و خواستار احیای هرچه سریعتر این جریان وابسته شده اند.‌
گفتنی است که ابراز نگرانی و اضطراب مشترک مقامات آمریکایی و اسرائیلی و انگلیسی و برخی از حامیان داخلی فتنه از هوشمندانه بودن اقدام دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ایران در قطع ارتباط و تماس موسوی و کروبی با بیگانگان حکایت می کند.

اما امروز که تقریبا نمی توان جهت تبلیغ آرمان های مقدس نظام جمهوری اسلامی به رسانه های داخل کشور امیدوار بود باید اذعان داشت که غرب با اشتباهی استراتژیک و با پوشش رسانه ای، احمدی نژاد را به چهره ای محبوب تبدیل کرده و این یعنی جهانی شدن پیامهای انقلاب اسلامی.
و از سوی دیگر این نکته حائز اهمیت است که نگرانی های ویژه لابی صهیونیستی از سفر رییس جمهور ایران به امریکا دلیل دیگری نیز دارد و آن بازمی گردد به بیداری اسلامی مردم منطقه. زیرا باید مطمئن بود که احمدی نژاد با توجه به موضع گیری اش در مورد حادثه 11 سپتامبر در سفر سال قبل، بر اساس هوش خلاق خود بار دیگر در جریان این سفر و با استفاده از فرصت موجود به طور فعالانه در خصوص حوادث منطقه مواضع حساس و مهمی را ابراز خواهد کرد.
و در آخر گفتنی است، لابی صهیونیست همیشه در سیاست هایش نسبت به جمهوری اسلامی دچار اشتباه بوده است البته این موضوع یک واقعیت است و نه یک شعار. ازاین رو باید از فعالان رسانه ای و صاحبانشان پرسید که چه رسالتی را در این مقطع زمانی بر عهده دارند؟

پایان پیام/

رضا باقرپور