مشکات: ماه مهر از راه رسید و با آمدنش به وعدههای مسئولان شهری جامه عمل پوشاند. شاید بپرسید کدام وعده! منظور افزودن یک واگن به واگنهای ویژه بانوان در مترو است. همان واگنی که قرار بود با اختصاص آن مشکل هجوم به واگنهای میانی کمتر شود. البته ناگفته نماند از قبل زمزمههای افزودن واگنی ویژه مادر و کودک هم به گوش میرسید.
واگن جدید ویژه بانوان از اوایل مهر در قسمت انتهایی قطار مترو و در جنب همان واگن ویژه بانوان قرار دارد. این روزها در برخی از ایستگاههای مترو هم با گذاشتن میلهای آهنی از ورود آقایان به سمت واگن جلوگیری میکنند. سؤال اینجاست چرا در برخی ایستگاه ها؟ بهتر دیدیم شرح وقایعی که این روزها در ایستگاه های مترو و با این تدبیر ویژه مسئولان!! حاصل شده را از زبان یک شاهد عینی برایتان بازگو کنیم.
شاید این روزها گذرتان به ایستگاه متروی شهید بهشتی افتاده باشد، در همین ایستگاه وسیله آهنی برای تفکیک واگن بانوان از آقایان به چشم میخورد، اما ...
امای من به آن دلیل است که به اصطلاح و از قسمت بیرونی قطار واگن به بانوان اختصاص دارد، اما چه بگویم از درون واگن! سوم مهرکه خبر اختصاص واگن جدید به بانوان را از زبان دوستان شنیدم. بسیار خوشحال شدم و لحظهای آرامش گرفتم چون احساس درونیام به من میگفت دیگر از فشارهای درون واگن و به هم چسبیدنها و ایستادن مانند گوشت یخ زده خبری نیست! اما عصر همان روز که با دوستانم راهی ایستگاه مترو شدیم و خواستیم برای سوار شدن به واگن جدید برویم، دریافتیم این هم وعدهای است توخالی.
از قسمت بیرون واگن میلهای زردرنگ نشان از جدایی واگن و اختصاص آن به بانوان داشت، ولی وقتی قطار از حرکت ایستاد متوجه شدم یا آقایان سواد خواندن ندارند و به اشتباه سوار این واگن شدهاند و یا اینکه مسئولان شهری بانوان را فریب دادهاند. به هر حال با خودمان کنار آمدیم و باز هم به انتهای واگن قطار رفتیم و در همان یک واگن و با فشار و ازدحام جمعیت و گرمای درون واگن کنار آمدیم تا به مقصد رسیدیم.
غروب چهارم مهر و پس از پایان ساعت کار عازم منزل شدیم، به این امید که حتما امروز واگن ویژه بانوان واقعا ویژه بانوان باشد، وارد ایستگاه مترو شدیم. میله زردرنگ در ایستگاه قرار داشت و قطار حرم مطهر از راه رسید و به همراه چند نفر از دوستان به داخل واگن جدید ویژه بانوان رفتیم. جالب بود در نگاه اول هیچ آقایی در واگن وجود نداشت، اما این نگاه سطحی بود چون وقتی به قسمت انتهای واگن نگاه کردیم، متوجه شدیم باز هم آقایان قصد تصاحب این واگن جدید را دارند. به هر حال چشمان خود را بستیم و این کار ناپسند آقایان را نادیده گرفتیم.
قطار وارد ایستگاه مفتح شد و با باز شدن درب قطار آقایان مانند مور و ملخ به داخل واگن حملهور شدند. کاش ماجرا به اینجا ختم میشد. در ایستگاه هفت تیر واگن پر از آقایان شد و بانوان بینوا مجبور به ترک واگن شدند، آنهایی هم که بر روی صندلی نشسته بودند عرق شرم بر پیشانیشان نشسته بود. در این میان صدای یکی از بانوان بلند شد که آقا این واگن برای بانوان است، اما آقای مبه اصطلاح محترم در جواب زن گفت حتما سواد خواندن ندارید؛ انگشت اشاره خود را به سوی درب شیشه ای داخل واگن گرفت و گفت انگلیسی که بلد هستید نوشته women only شما باید آن طرف درب بایستید نه این طرف درب واگن.
جر و بحث بالا گرفت و در نهایت همه با هم در ایستگاه مولوی از قطار پیاده شدیم به امید اینکه کسی به دادمان برسد به نزد یکی از نگهبانان کنار ایستگاه رفتیم. از وی درخواست کمک کردیم. این مأمور مترو در جوابمان گفت تفکیک آقایان از بانوان باید از مبدأ انجام شود نه در میان راه من به تنهایی چگونه 50 تا 60 مرد قوی هیکل را از واگن بیرون کنم. قانع شدیم و به سراغ مسئول اصلی ایستگاه مولوی رفتیم. وی که چهرهای خندان، رویی گشاده و ظاهری مرتب و قدی بلند داشت خطاب به ما گفت: این چندمین شکایت است که به ما مراجعه میکنند و ما نمیتوانیم کاری برایشان انجام دهیم، کاش از اول این واگن را به بانوان اختصاص نمیدادند.
وی که دل پرغصهای داشت گفت خود من امروز همسر و فرزندانم را به امید امن بودن این واگن سوار قطار کردم، اما بعد از عبور از چند ایستگاه واگن پر از آقایان شد و من مجبور شدم همسر و فرزندان خود را به واگن انتهایی قطار انتقال دهم. این مقام مسئول دلش پردردتر از ما بود و میگفت من نمیدانم چرا مسئولان شهری کارهای خود را بدون تدبیر و بیفکر انجام میدهند.
همانطور که به سخنان ما گوش میداد ما را به اتاقی دیگر برد و با دادن برگهای از ما خواست تا شکایت خود را کتبا عنوان کنیم، بلکه مسئولان شهری ببیند و دلشان به حال ما بسوزد.
وی در این میان گفت: البته ناگفته نماند خود من به شخصه بارها به اطلاع مسئولان رساندم که اضافه کردن این واگن دردسرساز شده است، اما مسئولان که به جای پنبه، چوبپنبه در گوش خود فرو کردهاند صدای ما را نمیشنوند و به دنبال شهرت و مقام هستند و رفاه حال شهروندان را ضمیمه شعارهای دیگر خود کردهاند.
این مقام مسئول در ایستگاه متروی مولوی با تقدیر و تشکر از ما به دلیل انتقال مشکلات مترو به مسئولان گفت: کاش همه شهروندان مانند شما قدرت بیان و طرح مسئله و مشکل خود را داشتند تا امروز در مرداب مشکلات شهری غرق نمیشدیم و به حق خود میرسیدیم.
بگذریم کاش مشکلات مترو تنها به واگن بانوان ختم شود چرا که از آغاز مهر ازدحام جمعیت در ایستگاهها بیداد میکند. ناگفته نماند تهویه نامناسب خرابی برخی از آسانسورها، دیر آمدن قطار، نبود نمازخانه و سرویس بهداشتی و ... از دیگر مشکلات فعلی استفاده از مترو است.
چندی پیش مسئولان شهری تمام مشکلات مترو را در عدم اختصاص بودجه مناسب از سوی دولت به این امر عنوان کرده بودند، اما حال سؤال این است آیا با تأمین بودجه از سوی دولت آقایان دیگر وارد واگن ویژه بانوان نمیشوند!؟ آیا با تحقق این امر کرامت انسانی تأمین میشود و دیگر دستهایمان از آویزهای وسط مترو آویزان نمیماند!؟ کاش مسئولی پیدا شود تا به این سؤالهای بیجواب پاسخ درخور شأن دهد، به امید آن روز دست به دعا نشستهایم.
پایان پیام/
نظر شما