حافظ دوست‌داشتنی‌ترین شاعر همه دوران هاست

داوری اردکانی گفت: ما در کنه ذات خودمان در عمیق‌ترین لایحه‌های وجودی‌مان به شعر نیاز داریم و اگر هنوز حافظ می‌خوانیم به این دلیل است که با وجود اصیل و اولیه‌مان سروکار داریم.

خبرگزاری شبستان-محمد پورعلم: دکتر رضا داوری اردکانی، در همایش "همزمان و در زمان با حافظ" در موسسه فرهنگی شهرکتاب به سخنرانی با موضوع "تثلیث زبان، هنر و اندیشه" در شعر حافظ پرداخت.

 

داوری در ابتدای سخنان خود گفت: نگاه من به حافظ و شعر نگاه یک دانشجوی فلسفه است.

 

وی اضافه کرد: تثلیث به معنای سه‌گانگی است و موضوع سخنرانی من بدین معنا است که سه‌گانه زبان، هنر و اندیشه در شعر حافظ به یگانگی می‌رسند.

 

وی در ادامه تأکید کرد: حافظ دوست‌داشتنی‌ترین و شاید دوست‌داشته‌ترین شاعر همه دوران‌ها است. در زمانی که فرهنگ غرب مسلط است و طبیعی است که شاعری اروپایی جهانی باشد، اما می‌بینیم که حافظ جهانی است و احترامی که امثال گوته و نیچه به او ابراز کرده‌اند به شاعران بزرگ اروپا اظهار نکرده‌اند.

 

این استاد فلسفه در بخش دیگری از سخنان خود گفت: فهم هیچ چیز دشوارتر از شعر نیست. شعر در فهم نمی‌گنجد و اساسا زبان شعر زبان مفهوم نیست. بلندترین مرتبه شعر آنجاست که تفکر و زبان چنان یگانه می‌شوند که جدا کردن‌ آن ها ممکن نیست.

 

وی ادامه داد: ما در کنه ذات خودمان، در عمیق‌ترین لایه‌های وجودی‌مان به شعر نیاز داریم و اگر هنوز حافظ می‌خوانیم به این دلیل است که با وجود اصیل و اولی‌مان سروکار داریم.

 

داوری همچنین به زمان تقویمی و زمان حادثه‌ای اشاره کرد و گفت: شاعر زمان تقویمی را می‌شناسد اما با آن کاری ندارد. زمان شعر، زمان حادثه، ابداع و کشف اولی است، زمان آزادی است و شاعر با آن زمان سر و کار دارد و شاید بتوان گفت هیچ چیز به اندازه شعر با زمان آزادی سروکار ندارد.

 

وی درباره رابطه صورت و مضمون در شعر حافظ گفت: حافظ در جاهایی مضامینی را درباره خود شعر مطرح می‌کند که آنجا شعر او افت می‌کند. به عبارت دیگر وقتی مضمون بر صورت غالب می‌شود شعر بهترین شعر نمی‌شود. این صورت و مضمون گاهی در آثار بزرگان شعر جهان یکی می‌شوند، به طوری که نمی‌توان این دو را از هم جدا کرد، آنجا اوج و بلندترین مرتبه شعر است.

 

وی با طرح این پرسش که "آیا شاعر در این مرتبه از شعر می‌خواسته چیزی بگوید یا نه"، افزود: شاعر در اینجا کوشش نکرده مضمون را در یک زبان فاخر قرار دهد بلکه این یافت شاعر است، یافت زبان است و در واقع زبان، زبان شاعر است. شاعر به ما راه نشان نمی‌دهد، شعر مصرف ندارد و نیازهای روزمره ما را برآورده نمی‌کند.

 

وی همچنین اضافه کرد: برخی گفته‌اند که شعر باید برای چیزی باشد، در حالی که برای چیزی بودن یعنی پایین‌تر از آن بودن و شعر پایین‌تر از چیزی نیست. در شعر شاعران عارف هم هر جا عرفان غلبه می‌کند شعر سست می‌شود. به واقع در شعر حقیقی تفکر و زبان چنان یگانه‌اند که جدا کردن‌شان ممکن نیست.

 

رییس فرهنگستان علوم در بخش دیگری از سخنان خود درباره مقوله زبان نیز گفت: فکر می‌کنیم به مدرسه می‌رویم، زبان می‌آموزیم و به زبان حافظ و سعدی نزدیک می‌شویم اما باید دانست که ترتیب وجودی زبان این‌گونه نیست، اگر این‌گونه بود ما هم زبان را به این راحتی نمی‌آموختیم و یک بچه نمی‌توانست ماضی التزامی را بدون شناخت استفاده کنند.

 

وی تأکید کرد: ما آدمیان شاعریم، ما کمتر شاعریم و حافظ از هر شاعری شاعرتر است اما همه شاعریم. او شاعری است که شعرش نمایان است.

 

دشواری ترجمه اشعار حافظ موضوع دیگری بود که دکتر داوری اردکانی درباره آن گفت: اگر شعر شامل قالب و مضمون بود به راحتی می‌شد آن را ترجمه کرد اما چون این‌گونه نیست ترجمه اشعار حافظ اساسا ممکن نیست. شعر یک فرمول، قاعده یا نظریه علمی نیست که الفاظ در آن گنجانده شده باشد و در اینجا نمی‌توان مظروف و ظرف را از هم جدا کرد.

 

داوری اردکانی ادامه داد: زبان‌ها متفاوت و نسبت آنها با مضمون نیز متفاوت است، شعر اصل زبان و کمال آن است.

 

وی درباره تکامل در زبان گفت: شاید بتوان گفت همه چیز در جهان در حال تکامل است اما به این معنا نیست که شعر قرن نهم از حافظ برتر است.

 

وی در پایان با تأکید بر اینکه از این زمانه‌ای که با شعر قهر کرده است راضی نیستیم، ادامه داد: وقتی شعر نیست باید نگران بود که نکند افق بسته باشد، چون شعر افق باز است.

 

پایان پیام/

کد خبر 74007

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha