خبرگزاری شبستان: خدمت هم هیئتیهای عزیز عرض کنم که امروز میخواهیم در خصوص یکی از کارکردهای هیئتهای مذهبی صحبت کنیم. مطابق اطلاعات منتشره حدود هشتاد هزار هیئت عزاداری رسمی در کشور وجود دارد، حالا هیئتهای محلی که خیلی جنبه رسمی نگرفته و صرفا در برخی مناسبتهای مذهبی در خانه یا تکیهای جمع میشوند و ذکر مصیبت حضرت ابی عبدا... را میکنند، به این فهرست اضافه نشده است...
اگر این هشتاد هزار هیئت در ایام محرم و صفر به طور متوسط ۶۰۰-۵۰۰ نفر را دور خود جمع کنند، چیزی حدود چهل و پنج میلیون نفر میشوند، ماشاءالله . کجای دنیا سراغ دارید که به اصطلاح امروزیها اینچنین NGOهای مردمیِ خودجوش ظرف ده روز تشکیل شود بیآنکه حاکمیت در برگزاری و ادارهاش نقشی داشته باشد؟
این جمع شدنهای زیر عَلَم آقا خیلی برکت دارد ها.... شما در نظر بگیرید که مثلا دوستیهای صمیمی از نوع گرمابه و گلستان را که از قِبَل هیئتها بوجود میآید، دوستان هیئتی هیچوقت به همدیگر نارو نمیزنند، سرهم دیگر کلاه نمیگذارند، چون از دستگاه حضرت سیدالشهدا خجالت میکشند و فردا نمیتوانند در هیئت روبروی هم بایستند، رفاقت آنها عین دوستیهای کوچهبازاری نیست که اگر پایش بیافتد دوستان به ناموس همدیگر هم رحم نمیکنند، که ذکرش اینجا نیست...
رسم قدیم و ندیم هست که توی همین هیئتها به طور خیلی خودجوش یک یا چند نفر ریش سفید به عنوان «مسئول هیئت» دَم درب حسینیه میایستند و به عزاداران خوشامد میگویند، این یک درس مدیریتی هست برای همه ما که در دستگاه حضرت سیدالشهدا هرقدر مقامات و جَبَروتت بالاتر برود تازه به افتخار خادمی و جلو درب ایستادن نائل می شوی! همه به ریش سفید هیئت احترام میگذارند و هم از او حساب می برند که تا سره به ناسره در هیئت آمیخته نشود...
داخل پرانتز عرض کنم که البته توی روزگار جدید یک لَمه جای این ریشسفید با جوانترها و علی الخصوص برو بچههای نوحهخوانهای جوان با پیشوند کربلایی که تازه مد شده است، عوض شده و ریش سفیدی و سخنرانی و مسئول هیئتی و نوحهخوانی و دَمگیری و میانداری و تنظیم صدای میکروفون و دستور پخش چای و دعای آخر مراسم و .... صرفا توسط کربلایی نوحهخوان جوانِ هیئت انجام میشود که باید یک ماشاءالله گفت به این همه انرژی در یک فرد که هیئت به این عظیمالشان را کوچکترهای مجلس به مِتُد تراکتور که چرخهای کوچکترش در جلو بوده و چرخهای بزرگ در عقب، پیش میبرند و حرمت بزرگترها در عدد صفر ضرب شده است که عجالتا وارد این بحث نمیشویم...
بعله...؛ داشتم میگفتم که مثلا شما ملاحظه میفرمایید که در دسته عزاداری خیابان، یک مرتبه نزدیک به هزار نفر دست در شانه هم گذاشتهاند و راه میروند و سینه میزنند و البته ریشسفید هیئت کنترل دارد که ریتم نوحه و سینه زدنها هماهنگ باشد والخ.... این برادر بزرگوار مسئول هیئت که جانانه به عشق امام حسین چنین مدیریت هزار نفری را میکند، نه رزومه مدیریت وزارتی و وکالتی دارد، نه دوره مدیریت استراتژیک از فلان دانشکده را گذرانده است، رمز موفقیت او در مقام مدیریت یک هیئت این است که؛ اولا منیّت ندارد و قربتاً الی الله.
همه به عشق آقا، با او همراهی نموده و حتی داد و بیدادهایش هم به کسی بر نمیخورد و ثانیا مدیریتِ از نوع هیئتی، سینه به سینه گشته و نفس مسیحایی آقا اباعبدالله تاثیر در برگزاری موفق دارد. وگرنه یک لحظه اگر فردیت و منیّت بر مسئول هیئت پا بدهد هیئت به ناکجاآباد میرود که نمونههایش را متاسفانه شنیدهاید...
حالا انتظار ما این است که این مسئول هیئت با این همه آدم دورو برش، آن نوحهخوان محبوب که به برکت امام حسین کسبه و اصناف محل به حسابش میآورند، آن میاندار محترم که هزار نفر را یک دهه راهنمایی میکند و سینهزنان را از این کوچه به آن خیابان میکشد و همه از آنها حرفشنوی دارند، کارکردهایشان را معطوف به ده روز نکنند، با پایان عاشورا از مردم نبُرند و تا دهه محرم سال دیگر خداحافظی نکنند، ببینید چه لذتبخش است که کمک کنند و اسباب ازدواج سه چهار تا از جوانان عَزب هیئت را تا آخر صفَر فراهم کنند!
چقدر امام حسین خوشحال میشود هیئتی که به نامش متوسل شده، اسباب تهیه جهیزیه دو سه نفر از صبیههای هم هیئتیها شود، به خدا میشود، اصلا ما باید از نَفَس حضرت اباعبدالله برای گرهگشایی کار مردم مدد بجوییم... حالا برمیگردم به اول عرایضم؛ هشتاد هزار هیئت که توانستهاند ۵۰-۴۰ میلیون نفر را دور خود جمع کنند، اگر از هر هیئت بساط ازدواج ۵ جوان فراهم شود فقط در پایان صفَر چهارصد هزار جوان در سراسر کشور نصف دینشان را به واسطه ازدواج حفظ میکنند ...
فرهاد باغشمال
نظر شما