خبرگزاری شبستان: فرا رسیدن محرم حسینی نیازمند نگریستن در تقویم و دنبال کردن روزهای ماه و سال نیست چراکه پوشاندن لباس مشکی بر تن شهر و برپایی تکایا که علی رغم افراشتگی، سر به گریبان ماتم دارند هر ناظری حتی غیرشیعه و غیرمسلمانان را متوجه نزدیکی محرم می کند. ماهی که علی رغم اندوه و عزاداری، هیجانی وصف ناپذیر به مردم هر کوچه و برزن می بخشد و این هیجان با حضور پرشور آنها در آیین های عزاداری سالار شهیدان تجلی می یابد.
چه زیبا است وقتی می بینیم جوانان با هر نوع از اندیشه و نگاه به جهان علی اکبرگونه در صفوف عزاداری کنار یکدیگر ایستاده و تنها به مولای شهیدشان اقتدا می کنند و یا کودکانی را می بینی که لباس های سقا بر تن دارند و تو را یاد علی اصغر (ع)، آن سرباز شش ماهه کربلا می اندازند.
البته این حضورهای باشکوه در مجالس عزداری سالار شهیدان دارای ابعاد متنوع همچون تاریخچه غنی، دامنه اثرگذاری، سیر تاریخی همراه با فراز و فرودها و حتی آسیب هایی است که می توان گفت در دوران معاصر بیماری هایی را دچار آن کرده است؛ از این رو شبستان (خبرگزاری دین، فرهنگی، اندیشه) می کوشد با استفاده از این فرصت مغتنم که دل ها با رها شدن از روزمرگی ها و قرار گرفتن در محرم حسینی آمادگی پرداخت به چنین مباحثی را دارند ابعاد مختلف عزاداری را مفهوم شناسی کند و در نخستین گام از تاریخچه عزاداری پس از واقعه تاریخ ساز عاشورا آغاز می کند.
نخستین مجالس عزا پس از واقعه عاشورا
به روایت سیدابن طاوس در لهوف، نخستین عزاداری را پس از واقعه عاشورا، عصر همان روز و پس از پایان یافتن نبرد، زنان شهدا و اهل بیت بر سر اجساد شهدا برگزار کردند. عزاداری بعدی را فردای عاشورا و پس از به آتش کشاندن خیمه ها بع دست لشکریان عمرسعد، زنان اهل بیت (ع) برگزار کردند: فلما نظر النسوه الی القتلی، صحن و ضربن وجوههن. زینب (س) هم بر سر اجساد مطهر شهیدان حاضر شد و به نوحه و مرثیه خوانی پرداخت؛ نوحه خوانی که دوست و دشمن را به گریه درآورد.
عزدارای بعدی، پس از ورود کاروان اسرا به کوفه رخ داد. وقتی کاروان اسرا وارد کوفه شد مردم از دیدن حال و روز اهل بیت منقلب شدند و گریان و نالان، نوحه ها سر دادند.
مجلس عزای بعدی در مدینه برگزار شد. داستان از این قرار بود که ابن زیاد در نامه ای به یزدی، گزارش احوال اهل بیت (ع) را نگاشت و نامه را برای فرماندار مدینه، عمرو ابن سعید بن عاص فرستاد تا به یزید برساند. عمرو به محض دریافت خبر شهادت امام حسین (ع) به مسجد رفت، بر منبر خطبه ای خواند و خبر را به اطلاع مردم مدینه رساند در آن هنگام صدای شیون و زاری از آل بین هاشم به هوا برخاست. آنها مراسم عزداری برگزار کردند و زینب، دختر عقیل ابن ابی طالب، هم نوحه خوانی می کرد.
نوحه خوانی حضرت زینب (س) در کاخ شام اشک همگان را جاری کرد
دیگر مجلس عزا در کاخ یزید برگزار شد وقتی که چشمان حضرت زینب (س) به سر بریده برادرش حسین (ع) افتاد با ناله ای حزین نوحه گری را شروع کرد، به طوری که غیر از یزید، همه حضار مجلس را به گریه انداخت.
مراسم بعدی در کربلا و کنار قبور شهیدان برگزار شد. مشهور است که در بازگشت از شام به عراق، اهل بیت از راهنمای قافله خواستند تا آنها را از مسیر کربلا عبور دهد وقتی به آن سرزمین رسیدند، مشاهده کردند که پیش از آنان جابرابن عبدالله انصاری نیز همراه با عده ای از بنی هاشم به زیارت مرقد امام حسین (ع) آمده است. با پیوستن کاروان اهل بیت به جابر و همراهانش، جملگی در کربلا جمع شدند و به گریه و سوگواری و سینه زنی پرداختند، به صورتی که زنان آن حوالی نیز به آنان پیوستند، این مجلس تا چند روز برقرار بود.
عزاداری بعدی در مدینه برپا شد. وقتی کاروان اهل بیت به حوالی مدینه رسید و در آنجا اتراق کرد امام سجاد (ع) به بشیرابن حذلم که شاعر بود فرمودند تا به مدینه رود و خبر شهادت امام حسین (ع) را به مردم برساند. مردم مدینه پس از شنیدن این خبر، شیون کنان به محل اتراق اهل بیت به راه افتادند؛ گرد حضرت سجاد (ع) حلقه زدند، گریان و تسلیت گویان همراه ایشان عزداری کردند. سپس امام، در اجتماع پرشور مردم، سخنرانی های غرا ایراد فرمودندکه گریه شدید مردم را درپی داشت. پس از آن، اهل بیت همراه مردم وارد شهر شدند و در آنجا هم مجلس سوگ و عزا برپا داشتند.
از جمله اولین مجالس تعزیت رسمی اما حسین (ع) باید به عزداری توابین بر مزار آن امام (ع) نیز اشاره کرد. به روایت تاریخ، آنگاه که در آغاز سال 65 هجری توابین به فرماندهی سلیمان ابن صرد خزاعی که به امیرالتوابین ملقب بود عازم جنگ با سپاه شام بودند، نخست به کربلا آمدند و چندی بر سر قبر امام (ع) سوگواری کردند. نکته حائز اهمیت درباره عزاداری توابین رجز خوانی یکی از ایشان به نام عبدالله ابن عوف احمر بر سر مزار شهدا دلر کربلا بود، کاری که بعدها به سنتی دیرینه مبدل شد و در قالب منقبت خوانی و حماسی خوانی رواج یافت.
منبع: حسام مظاهری، محسن. رسانه شیعه. صص 17-23.
پایان پیام/
نظر شما