خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : پیش از این بخش نخست گفتگو با «دلاور دوستانیان»، کارگردان مستند منتشر شد. فیلم سازی که در سینمای ایران با مستندهای حیات وحش شناخته می شود. او امسال نیز با مستند «آهسته و آرام» در سیزدهمین جشنواره فیلم های مستند ایران(سینماحقیقت) حضور داشت و در آن داستان زندگی حلزون ها را به تصویر کشید. «آهسته و آرام» اما با آن چه ممکن است در ابتدا تصور شود تفاوت دارد. دوستانیان در این فیلم به سراغ معرفی حلزون و ارائه اطلاعات علمی درباره این حیوان نرفته بلکه کوشیده روایتی داستانی از زندگی دو حلزون ارائه دهد. در این جا حلزون ها به نوعی کاراکترهای فیلم هستند که نقش خود را بازی می کنند. به همین سبب است که کارگردان بر خلاف روند معمول فیلم های مستند حیات وحش از نریشن استفاده نمی کند تا تنها تصویر و موسیقی بار داستانی فیلم را به دوش بکشند. پیش از این در بخش نخست گفتگو با دوستانیان، به موضوع مستند و دلایل انتخاب این سوژه برای فیلم سازی پرداختیم. بخش دوم گفتگو با این سینماگر به ویژگی های تکنیکی «آهسته و آرام» اختصاص دارد.
به تصویر کشیدن زندگی یک حلزون جزئی نگری خاصی می طلبد. آیا خودتان جهان را تا این اندازه با جزییات میبینید؟
من چشم های بسیار قدرتمندی دارم، اما مستندهای من در واقع محصول ورود دوربینم به جهان حیوانات است که در نتیجه آن بسیاری از چیزهایی به سادگی به چشم نمی آید، خودنمایی می کنند.
موسیقی «آهسته و آرام» را حمیدرضا صدری ساخته که آهنگسازی کاملا حرفه ای است. به نظر می رسد که شما روی موسیقی به طور ویژه حساب کرده بودید. شاید هم می خواستید موسیقی بخشی از بار داستانی فیلم را به دوش بکشد.
بله همین طور است و بر همین اساس هم با حمیدرضا صدری صحبت کردم. به آهنگساز گفتم موسیقی باید تکمیلکننده ناقصی داستان باشد و جاهای خالی داستان را در ذهن مخاطب پر کند. به نظرم موسیقی کار خیلی خوب از آب درآمده و به فیلم کمک کرده است.
هنگام تماشای مستند انگار موسیقی جلوتر از داستان حرکت می کند. مثلا یک جاهایی موسیقی ما را میبرد به سمتی که انگار میخواهد یک اتفاقی بیفتد، ولی این گونه نمی شود.
به نظرم در آن بخش ها موسیقی مطابق کلیشه ذهنی مخاطب حرکت می کند و این را القا می کند که اکنون باید منتظر یک اتفاق ناگوار بود. مخاطب حلزون را در کمین حیوانی دیگر می بیند بنابراین موسیقی باید این حس را القا کند.
القای این حس های متناقض به تماشاگر برای چیست؟
می خواستم با این کار نشان دهم احساس ما حیوانات را دشمن یکدیگر می داند و این که مثلا یک حلزون چقدر از سوی حیوانات دیگر در خطر است اما در واقع این گونه نیست. حیوانات مختلفی از گربه ها و ... از کنار حلزون داستان ما عبور می کنند بدون این که کوچکترین آسیبی متوجه او باشد.
بنابراین «آهسته و آرام» برای شما صرفا یک مستند داستانی نیست و دربردارنده دیدگاه تان نسبت به محیط زیست است.
بله، در نهایت میفهمیم دشمن اصلی حیوانات، ما انسان ها هستیم که با جادهسازی و تخریب محیط زیست زندگی آن ها را در معرض خطر قرار می دهیم.
اتفاقا نمای خانه ای که در چند برهه زمانی در فیلم دیده می شود به همین نکته اشاره دارد. این که در ابتدا سالم است و چند ماه بعد به ویرانه ای بدل شده. امیدوارم توانسته باشم که این را به مخاطب برسانم.
نظر شما