خبرگزاری شبستان- پروین شادمان یزدی
وقتی میپرسیم چرا باید نقد بنویسم، این پرسش میتواند سه وجه داشته باشد. نخست سخن بر سر سودمندی آن است. به این معنا که نوشتن نقد چه فایدهای دارد و چه کسی از آن بهره خواهد برد؟
در پاسخ میتوان گفت نخستین کسی که از نوشتن نقد سود میبرد، نویسنده نقد یا همان منتقد است. زیرا با نوشتن درباره کتابها به شناخت بیشتری از آنها دست مییابیم. کتاب را به سادگی از یاد نمیبریم و به این ترتیب فهرستی از آنچه میخوانیم را ثبت و ضبط میکنیم. توان توصیف، تحلیل و تفسیر ما نیز بهبود خواهد یافت.
به بیانی دیگر، با نوشتن یک نقد توان خود را در عالمانه سخن گفتن میآزماییم و مهارتهای خود را در این زمینه تعالی میبخشیم. دومین کسی که از نقد بهره خواهد برد، نویسنده و سایر پدیدآورندگان کتاب هستند.
به این ترتیب، مترجم، ویراستار، طراح جلد، ناشر و سایر متولیان عرصه نشر از کاستیهای اثری که منتشر کردهاند آگاه میشوند و با توجهی که به امتیازهای کارشان شده به استمرار کار فرهنگی تشویق خواهند شد. سرانجام به کمک نقدی که مینویسیم جامعه مخاطبان با آثار جدید آشنا میشوند و از نقاط قوت و ضعف آنها مطلع خواهند شد.
البته وقتی میپرسیم چرا باید نقد بنویسیم این چرایی میتواند ناظر بر کارکرد یا هدف نقد باشد. به این معنا که نقد به چه کارآید؟ چه کارکردی دارد و از نوشتن نقد چه هدفی داریم؟ کارکرد اصلی نقد در حفظ پویایی و نشاط در بازار نشر است.
نقد عالمانه و منصفانه فضایی برای گفتگو در بازار نشر میگشاید و بر رونق آن میافزاید. بدون نقد عرصه نشر دچار سکون و سکوت میشود. در حالی که کتاب رسانهای برای تعامل و گفتگوست و قرار است بخشی از گفتگو درباره کتاب در قالب نقد متجلی شود.
نقد نوعی کنترل کیفیت در قلمرو نشر محسوب میشود و عیار و معیاری است که به کمک آن میتوان آثار ارزنده و ماندگار را ازآثار سطحی و سخیف متمایز کنیم. هر کتابی که منتشر میشود، علاوه بر محتوایی که عرضه میکند کانونی برای گفتگو در جامعه به شمار میآید. سهم کتاب در ایجاد این کانون بسیار ارزشمند است و باید آن را به فال نیک گرفت.
نظر شما