به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، آیت الله جوادی آملی در درس اخلاق خود که با حضور جمع کثیری از طلاب و دانشجویان برگزار شد، گفت: از دستورات دینی ما برمیآید که ما این نـهضت عاشورا را باید دائماً زنده نگه داریم زیرا در این مراسم به یکدیگر میگوییم «اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین (علیه السلام) و جعلنا و ایّاکم من الطالبین لثاره»
وی ادامه داد: این شعار رسـمی ما مسلمان ها که در دو بخش خلاصه میشود یکی اینکه این عزاداریهایی که اقامه میکنیم و باید اقامه بکنیم مقبول خدای سبحان باشد که این سبقهٴ عبادی دارد دوّم سبقهٴ جهادی است یعنی خداوند آن توفیق را به ما بدهد که ما خون بهای حسینبنعلی را بگیریم ثار یعنی خونبها نه یعنی خون آن توفیق را خدا به ما عطا کند که اهل قیام و مقاومت باشیم و خونبهای حسینبنعلی را بگیریم این شعار رسـمی ماست جملهٴ اوّل معنایش روشن است اقامهٴ عزای حسینبنعلی عبادت است باید از مال حلال باشد به قصد قربت باشد از خدا بخواهیم که این را اقامه کنیم و خدا هم از ما بپذیرد این معنای جملهٴ اوّل اما جملهٴ دوّم یعنی چه؟ ما از خدا میخواهیم که توفیقی به ما بدهد که ما خونبهای حسینبنعلی را بگیریم.
وی در ادامه افزود: جریان کربلا یک عدّه قاتلینی داشت یک عدّهای بهعنوان توابین بعدها قیام کردند قیام مختار و غیر مختار رخنه کرد عدّهای از قتلهٴ کربلا را به عذاب علیم گرفتار کردند کُشتند عدّهای هم به عذاب الهی مُردند فعلاً کسی از آنها روی زمین نیست ما از خدا بخواهیم که ما را طالب خونخواهی حسینبنعلی قرار بدهد یعنی چه؟ این یک سوال، سوال دوّمی که به ما چه؟ «من قُتِل مظلوماً قفد جعلنا لولیّه سلطانا» هر کس کُشته شد بازماندههای آنها خونبها طلب دارند به ما چگونه ربط پیدا می کند؟ ما خونبها طلب داریم این دوتا سوال در این شعار رسمی ما شیعهها مطرح هست پاسخ سوال اوّل این است که جریان حسینبنعلی به شخصیت حقوقی او برمیگردد نه شخصیت حقیقی او حسینبنعلی از آن جهت که یک شخص حقیقی است فرزند علیبنابیطالب است مانند سایر فرزندان امیرالمومنین (سلام الله علیه) یک انسان متعارف است که مانند افراد دیگر محکوم ﴿کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾ است.
وی ادامه داد: ایشان یک شخصیت حقوقی دارد به نام امامت آنها با خود حسینبنعلی از آن جهت که یک شخص عادی بود که در نبرد نبودند بهعنوان اینکه او فرزند پیغمبر است و داعیهٴ امامت دارد در نبرد بودند پس بنابراین دشمنان با امامت درگیر بودند نه با شخص امام این یک نکته، و وجود مبارک ابیعبدالله هم در همین جریان مدینه نفرمود که وقتی یزید حاکم شد باید فاتحهٴ اسلام را خواند فرمود: «بعد الاسلام السلام اذ بلیت الامّة براعٍ مثل یزید» جریان یزید تمثیل است نه تعیین یعنی خصوصیّتی برای یزید نیست هر کسی یزیدی فکر میکند خصوصیّتی برای حسینبنعلی (سلام الله علیه) نیست هر کسی دارای مقام امامت است خود ابیعبدالله فرمود وقتی حاکم یک عدّهای مثل یزید شد، نظیر آنچه که در جریان اخیر شما در تونس دیدید در مصر دیدید در لیبی دیدید در یمن میبینید در بحرین میبینید در بخشی از عربستان میبینید این است فرمود اگر مثل یزید بر مردم حاکم بشود دیگر اسلامی نمیماند.
این مرجع تقلید افزود: بنابراین بر اساس این دو نکته یکی اینکه شخصیّت حقوقی حسینبنعلی (سلام الله علیه) به امامت برمیگردد دوّم اینکه وجود مبارک حضرت وظیفهٴ همهٴ مسلمان ها را تا روز قیامت مشخص کرد که اگر حاکمی مثل یزید شد نباید ساکت نشست براساس این دو جهت امامت و حقطلبی شهید شد اما چرا باید طالب خونبهای او باشیم برای اینکه ما فرزندان حسینبنعلی هستیم پدر ما را کُشتند زیرا وجود مبارک پیغمبر (علیه و علی اهلبیته آلاف التحیّة و الثناء) فرمود: «أناو علی ابوا هذه الامّه» من و علیبنابیطالب پدر این امّتایم به همه اعلام کردند فرمودند مردم شما یک پدر و مادر طبیعی دارید که اسمشان در شناسنامهٴ شما هست یک پدر و مادر ملکوتی دارید بیایید فرزندان ما بشوید ما شما را بهعنوان فرزندی قبول داریم ما گفتیم چشم! شدیم شیعه شدیم این بزرگواران را بهعنوان امامت قبول کردیم الآن از ما سوال میکنند مادر شما چه کسی است میگوییم فاطمهٴ زهراءست پدر شما چه کسی است علیبنابیطالب اگر پدر ما را شهید کردند ما تا روز قیامت خونبها میطلبیم «و جعلنا و ایّاکم من الطالبین لثاره» پدر ما را شهید کردند.
آیت الله جوادی آملی تاکید کرد: اینکه میبینید همه در این ایّام مخصوصاً روز عاشورا اینطور به سر و سینه میزنند برای این است که پدر اینها را شهید کردند پیغمبر فرمود بیایید فرزندان ما بشوید ما هم گفتیم چشم « انا و علی ابوا هذه الامّه» شما بیایید فرزند ما بشوید ما شما را بهعنوان فرزندی قبول داریم ما هم گفتیم چشم بنابراین اینها پدران ما هستند وقتی پدر ما را شهید کردند تا روز قیامت ما طالب خونبهاییم پس این شعار رسمی که وظیفهٴ ماست در ایّام عزاداری به یکدیگر بگوییم «اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین (علیه السلام) و جعلنا و ایّاکم من الطالبین لثاره» بر اساس این جهت است و شکر هم بکنیم که ما فرزند صالحی هستیم.
علامه جوادی آملی تصریح کرد: وجود مبارک سیّدالشهدا از همان اوّل که از مدینه حرکت کردند و خواستند به مدینه بیایند به قصد عمرهٴ مفرده حرکت کردند نه عمرهٴ تمتّع در مقتل ها اینچنین آمده که حضرت حجّ تمتع را به عمرهٴ مفرده تبدیل کرد اینچنین نبود آن که در کتاب های فقهی ما در روایات معتبر ما هست این هست که از اوّل وجود مبارک حضرت سیّدالشهداء (سلام الله علیه) به قصد عمرهٴ مفرده حرکت کرده در عمرهٴ مفرده سخن از حج مطرح نیست از همان اوّل میدانست که نباید به عرفات و مشعر و منا برود منایش جای دیگر است از اوّل به قصد عمرهٴ مفرده حرکت کردند لذا روز هشتم که حاجیان در روز ترویه زمینه را فراهم میکردند که بروند به طرف عرفات وجود مبارک حضرت در آن سخنرانی رسمی ایراد کرد و به طرف کوفه و کربلا حرکت کرد.
وی همچنین با اشاره به بحث جهاد گفت: جهاد سه قسم است حجرت سه قسم است وجود مبارک سیّدالشهدا (سلام الله علیه) هر سه قسم را داشت بعضی ها دو قسم را داشتند بعضیها یک قسم را یک جهاد اصغر هست یک جهاد اوسط هست و یک جهاد اکبر یک حجرت صغری هست یک حجرت وسطی هست یک حجرت کبری شریعت و امثال اینها هم همینطور است جهاد اصغر این است که انسان با دشمن بجنگد نظیر همین دفاع مقدّس هشت ساله که در اینجا آنچه که کاربرد دارد آهن است در جهاد اصغر در جهاد اوسط که انسان با نفس و هوس میجنگد آنجا آهن کاربرد ندارد آه کاربرد دارد ناله و گریه کابرد دارد شما در دعای کمیل که امشب شب جمعه می شود میخوانید در دعای کمیل میخوانید «و سلاحه البکاء» یعنی خدایا ما در نبرد با نفس در نبرد با هوس در نبرد با هوا در نبرد با شیطان تنها اسلحهیمان گریه است یک انسان مغرور است که فریب میخورد یک انسان متواضع و فروتن که فریب نمیخورد.
وی ادامه داد: اسلحهٴ ما در جهاد اوسط گریه و ناله به درگاه خداست ببینید شما بسیاری از این پروندههای چند میلیونی بر اساس همین خود خواهی است یکوقت کسی یک حرف تندی به ما زد اگر یک لحظه ما تحمّل بکنیم دیگر به پرونده و سالیان متمادی به دستگاه قضایی نمیکشد آن هم بعد خجالت میکشد شرمنده میشود بعد عذرخواهی میکند در مسائل خانوادگی اینطور است در مسائل همسایگی اینطور است بین مالک و مستأجر اینطور است بیین رانندهها و موتور سوارها اینطور است یک مختصر گذشت باشد مسئله حل است.
این مرجع تقلید ادامه داد:به ما گفتند وقتی نماز میخوانید هفت جا که باید روی زمین باشد این مساجد سبعه واجب است یعنی پیشانی و دو کف دست و دو زانو و دو تا شصت پا این هفت جا باید روی زمین باشد امّا یک جا هم مستحب است که روی چیزی باشد که سجده بر او صحیح است خاک باشد و مانند آن و آن بینی است مستحب است در هنگام سجده این بینی روی خاک باشد اینکه میبینید تسبیح تربت تهیه میکنند یک مهر کوچک تهیّه میکنند در جا نماز میگذارند که بینی روی آن باشد بر اساس همین است که مستحب است و این را میگویند مرقمة الانف النف یعنی بینی دین میگوید مستحب است که انسان در هر سجده دو بار بینی خود را خاکمالی کند میگویند ما دماغش را خاکمالی کردیم، دماغش را خاکمالی کردیم یعنی آن منیّت و غرور را از او گرفتیم دو بار که ما در سجده این بینی را به خاک میمالیم یعنی ما خاکمالی شدهایم دیگر حالا نه به کسی پرخاش میکنیم نه اگر کسی یک مختصری به ما اهانت کرد فوراً مثل کورهٴ آتش در نمیآییم بعد هم او خجالت میکشد جبران میکند دیگر آنوقت لذّت او که خیلی بیش از اینهاست این مرقمة الانف است.
وی درادامه افزود: نماز برای این است که انسان هم در پیشگاه خدا سجده کند و هم در جامعه طوری باشد که دماغش خاکمالی شده یک همچنین آدمی که اهل تکبر نیست که توقع داشته باشد دیگری به او سلام کند اینچنین نیست یک مختصری نسبت او بدرفتاری شده این پرخاش کند جامعه را آن عنایتهای عاطفی حل میکند.
آیت الله جوادی آملی ادامه داد:یک بیان نورانی از امام رضا (سلام الله علیه) هست فرمود «تزاورا» شما شیعیان ما به زیارت یکدیگر بروید یکدیگر را ترک نکنید در مجالس یکدیگر شرکت کنید چرا؟«فإنّ فی زیارتکم احیائاً لاحادیثنا» شما وقتی دور هم جمع شدید بالأخره شیعیان مایید حامیان مکتب مایید حرف های ما را میزنید روایات ما را نقل میکنید «و احادیثنا تعطف بعضکم علی بعض» و احادیث ما و کلمات ما در شما عاطفه ایجاد میکند گرایش ایجاد میکند اینکه شما میشنوید میگویند سنگ روی سنگ بند نمیشود این یک حرفی است حق و درست الآن این برج های طولانی و مرتفعی که میسازند اگر همهاش آهن باشد و همهاش سنگ باشد که روی هم جمع نمیشود که سنگ هرگز روی سنگ بند نمیشود یک ملات نرمی باید باشد تا این دوتا را به هم جمع بکند اینکه میگویند سنگ روی سنگ بند نمیشود این است آن ملات نرم است که انسان ها را به هم جمع میکند آن ملات نرم است که اعضای خانواده را جمع میکند در یک اعضای یک هیئتی را جمع میکند اعضای یک محلی را جمع میکند اعضای یک کشوری را جمع میکند فرمود احادیث ما مثل یک ملات نرمی است «تعطف بعضکم علی بعض» و الّا سنگ روی سنگ بند نمیشود.
علامه جوادی آملی تصریح کرد: وجود مبارک سیّدالشهداء فرمود سخن من و یزید نیست سخن از مثل یزید است حالا هر کسی شد سخن از حق و باطل و صدق و کذب و خیر و شر و حسن و قبح و امثال ذلک است و مطلب دیگر این بود که وجود مبارک سیّدالشهدا از همان اوّل قصد عمرهٴ مفرده داشت نه عمرهٴ تمتع تا عمرهٴ تمتع حج تمتع تبدیل به عمره مفره بکند و مطلب بعدی هم این بود که وجود مبارک سیّد الشهداء سه جهاد داشت هم جهاد اصغر داشت که با دشمنان جنگید هم جهاد اوسط داشت که با اصاف نفسانی جنگید امام عادل بود و هم جهاد اکبر چون جهاد اکبر معمولاً مطرح نیست این اوسط را اکبر مینامند و گرنه مبارزهٴ با نفس تهذیب نفس تزکیهٴ نفس آدم عادل شده آدم متقی شدن آدم بهشتی شدن این جهاد اوسط است نه جهاد اکبر.
وی افزود:جهاد اکبر برای کسی است که این مرز جهاد اوسط را گذرانده یعنی آدمی است عادل متقی وارسته اهل نماز شب پاک منزه اهل بهشت ولی میخواهد وارد حوزهٴ جهاد اکبر بشود جهاد اکبر این است که انسان تلاش و کوشش بکند اینجا که هست بهشت را ببیند جهنّم را ببیند نه بهشتی بشود اگر کسی تلاش و کوششاش این است که بهشتی بشود این در جهاد اوسط هست این در مسئلهٴ اخلاق است این در تهذیب نفس است امّا اگر تلاش و کوششاش این است که جهنّم را ببیند بهشت را ببیند این جهاد اکبر است این چون یا اصلاً مطرح نیست یا فقط در زوایای کتاب برای اوحدی از اهل نظر مطرح است این اصلاً به حساب نمیآید و این وسطی را جهاد اکبر میدانند.
مفسر قرآن کریم تاکید کرد: روایتی که از وجود مبارک حضرت رسول (صلوات الله و سلّم) نقل شده است آن هم به همین مناسبت است و گرنه جهاد اکبر این است که آدم بهشت را ببیند خود سیّدالشهداء (سلام الله علیه) بهشت را میدید و در شب عاشورا نشان یک عدّه هم داد بعد از اینکه آنها امتحان دادند در شب عاشورا فرمود مردم اینجا غیر از مرگ خبری نیست من به شما بگویم نه ما اهل صلحیم نه آنها کوتاه میآیند هر کس باشد کشته میشود مبادا بگویید ما نمیدانستیم این یک مطلب و من هم امام زمان شمایم بیعت را از گردن شما برداشتم الآن هم شب است میخواهید بروید، بروید این دو نکته راه کربلا بسته است امّا یک طرفه بسته است نه دو طرفه یعنی هر کس بخواهد به یاری من بیاید هر کس بخواهد به یاری من بیاید جلویش را میگیرند ولی هر کس بخواهد از کربلا برود راهش باز است نه ورود ممنوع است نه خروج.
وی ادامه داد: اگر شما میبینید در تمام این مراحل راه را بستند یک طرفه است این جریان شریعهٴ فرات، شریعهٴ فرات که عدّهٴ زیادی از تیراندازان بستند تنها برای این نبود که ابیعبد الله و همراهانش آب نبرند برای این بود که راه آب را هم ببندند چون روستاهای فراوانی آن طرف فرات گوشهٴ شط بود این فرات یک شطّی است یک رودخانهای است که از دجله جدا میشود در شمال شرقی کربلا میریزد آن طرف این رودخانه روستاهای فراوانی بود آنها ممکن بود از راه آب خودشان را به ابیعبد الله برسانند در این شریعهٴ فرات که گذرگاه بود شریعه یعنی آنجایی که شیب نرم دارد و رفت و آمد آسان است آنجا را تیرانداز گذاشتند شما این رودخانههای مهم را دادید رودخانههای مهم این دو طرف لبه گاهی بالا آمده است که راه برون رفت نیست نه رفتن ممکن است نه بیرون آمدن ممکن است.
وی ادامه داد: ولی یک قسمتهایی یک شیب نرم دارد از یک طرفی وارد میشوند از یک طرفی خارج میشوند اینجا را میگویند شرعه شریعه یعنی مورد الشارع آنجا که شیب نرم دارد و رفت و آمد هست این قسمت را تیراندازها نگه میداشتند که مبادا کسی از آن شریعه یعنی مورد شارع آنجا که شیب نرم دارد وارد شود شما میبینید در آن رودخانههای مهم اینطور است آنجا تیراندازها بودن که کسی از راه آب وارد صحنهٴ کربلا نشود و حسینبنعلی را یاری نکند حضرت در شب عاشورا فرمود رفتن آزاد است شب هم هست تاریک هم هست کسی هم شما را نمیبیند من هم بیعت را از گردن شما برداشتم هر کس باشد کشته میشود هیچ کس زنده نیست حتّی این طفل شیر خواره من هم میکشند این حرف را که زد قاسم عرض کرد عمو جان مگر اینها به خیمه میریزند فرمود تا من زندهام نه، تا من زندهام نه، تا من زندهام نه عرض کرد عمو جان خب طفل شیرخواره که به میدان نمیرود چطور او را میکشند فرمود «اذا جفّت روحه عطشا» وقتی کاملاً جگر تفتیده و لب خشکیده شد میگویم «ولّونی» به من بدهید من سیرابش کنم آنوقت است که تیر میآید او را در بغل من ذبح میکند.
وی همچنین ادامه داد: بعد از اینکه فرمود مطمئن باشید اینجا غیر از مرگ خبری نیست و اینها با من کار دارند با شما کاری ندارند شما اگر بروید آزادید این را در شب عاشو را فرمود اوّل کسی که قیام کرد گفت ممکن نیست دست از شما برداریم وجود مبارک قمر بنیهاشم بود عباسبنعلی (سلام الله علیه) بود اوّل او قیام کرد بعد سایر شهدا هر کدام به نوبه خود عرض ادب کردند گفتند ما دست بردار نیستیم قاسم عرض کرد فردا من را هم میکشتند فرمود مرگ را چگونه مییابی عرض کرد «احلیٰ من العسل» فرمود بله فردا تو را هم شهید میکنند بنابراین بعد از اینکه این صحنهها تمام شد اتمام حجّت شد معلوم شد که اینها جهاد اصغر را پشت سر میگذارند جهاد اوسط را پشت سر گذاشتند از آن به بعد اینها را وارد جهاد اکبر کرد جای اینها را در بهشت نشانشان داد در شب عاشورا بنابراین جهاد اکبر این نیست که آدم ایمان داشته باشد بهشتی هست جهادی هست جهنمی هست جهاد اکبر یعنی اینکه آنقدر تلاش و کوشش بکند در مال حلال فکر حلال غذای حلال نماز شب طهارت روح که جز خدا نیاندیشد تا جهنّم را ببیند و بهشت را ببیند در بیانات نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) هست که «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا» کماند «قَدْ رَآهَا» خود حضرت فرمود من اگر قیام قیامت قیام کند برای من تفاوت ندارد من الآن جهنّم را دارم میبینم بهشت را میبینم.
وی افزود:بنابراین جریان سیّدالشهدا هم داری سه جهاد بود هم دارای سه حجرت بود حجرت صغری بود حجرت وسطی بود حجرت کبری جهاد اصغر بود جهاد اوسط بود جهاد اکبر بعضیها البته جهاد اصغر بود بعضیها جهاد اصغر و اوسط بود گروه اندکی دارای سه جهاد و سه حجرت بودند ما که میگوییم «و تجعلنا و ایّاکم من الطالبین لثاره» از همین قبیل است که امیدواریم در همین فضا حرکت کنیم این ایام را با عظمت و جلال ما برگزار کنیم عزاداری و گرامیداشت جریان نهضت کربلا از مهمترین ارکان دین ماست برای اینکه او حفظ کرده گرچه صدای کربلا به خوبی به مصر و تونس و اینها نرسید امّا هر برکتی که الآن شما در خاورمیانه میبینید محصول این کار است و اگر سیّد حسن مدرّس (رضوان الله تعالی علیه) که این ایّام سالگرد شهادت اوست قیام کرده و مجلس را آبرو داد و ایران را آبرو داد به برکت همین جریان سیّدالشهداست تا این خون هست تا این نام هست مبارزه با ظلم هست مبارزه با ستم هست بیداری مسلمانها هست تلاش و کوشش کنیم که این عزاداری را با جلال و شکوه برگزار کنیم چیزی که از این عظمت این عزاداری کم میکند چیزی که از جلال و شکوه این عزاداری کم میکند نه آن حرفها را بزنیم نه آن ابزار را به همراه داشته باشیم نه آن حرکتها را امضا بکنیم یک کاری بکنیم حرفی بزنیم عزاداری بکنیم که واقعاً یکی از این جهادهای سهگانه را به همراه داشته باشد
پایان پیام/
نظر شما