خبرگزاری شبستان: شکلگیری، رشد و پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مرهون تلاشهای متعدد و همهجانبه جریان مذهبی است که به رهبری حضرت امام خمینی توانست انقلاب اسلامی ایران را به نتیجهای غیرمنتظره برساند. یکی از مؤثرترین شخصیتهای طراز اول نهضت اسلامی ایران و از جمله یاران حضرت امام خمینی (ره)، همانا شهید آیتالله دکتر محمد مفتح است. این شهید والامقام را به حق باید از مهمترین شخصیتهای علمی مذهبی و از پیشقراولان نهضت اسلامی در کشور دانست که توانست منادی وحدت بین قشر دانشجو و طلاب باشد و از این طریق کمک شایانی به پیشبرد نهضت کند.
طفولیت، جوانی، آمادگی برای سیر الی الله
شهید آیتالله دکتر محمد مفتح در سال 1307 خانوادهای روحانی در همدان به دنیا آمد، پدر ش مرحوم حجتالاسلام شیخ محمود مفتح از وعاظ بزرگ همدان بود و بیش از 50 سال از عمر خود را به وعظ و ارشاد و خدمت به خاندان عصمت و تقوا و اهل بیت پیامبر صرف نمود. شهید مفتح از ابتدای کودکی در مجالس وعظ و خطابه پدر شرکت و بعضا در این مجالس بنا بر سنت زمان، با پدر خود پامنبری میکرد. او در حین گذراندن دوره دبستان، مقدمات علوم تجربی و ادبیات را نزد پدر آموخت و سپس در مدرسه مرحوم آیتالله ملا علی همدانی به تحصیلات خویش ادامه داد . استعداد فراوان و عشق زیاد شهید مفتح به تحصیل باعث شد به زودی مراحل مختلف تحصیل را گذرانده به نحوی که در سال 1322 و در حالی که تنها 15 سال داشت برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد.
تکامل شخصیت، آغاز مبارزه و حرکت به سوی وحدت
شهید مفتح پس از ورود به قم، در حجرهای در مدرسه دارالشفاء اقامت و شبانهروز به تحصیل علم پرداخت و از محضر اساتیدی چون حضرت امام خمینی (ره)، مرحوم آیتالله علامه طباطبایی، آیتالله دامادی، آیتالله حجت استفاده و با گذراندن دوره کامل خارج علوم به درجه اجتهاد نایل آمد و خود به عنوان مدرسی بزرگ در حوزه به تدریس پرداخت به نحوی که حوزههای درسی ایشان در زمینههای مختلف ، به ویژه فلسفه از رونق خاصی برخوردار گردید. او در کنار تحصیل در حوزه، به تحصیل علوم جدید پرداخت و پس از مدت نسبتا کوتاهی موفق به اخذ درجه دکترا در رشته فلسفه شد. فعالیتهای او در مسائل اجتماعی و سیاسی و آشنایی که از نزدیک با حوزه و دانشگاه و کلیه مسایل آن پیدا کرده بود سبب گردید که استاد شهید از سالهای بسیار قبل، به اهمیت وحدت فیضیه و دانشگاه پی برده و نقشههای استعمارگرانه رژیم پهلوی را در زمینه جدایی این دو قشر با تمام وجود احساس و با تلاش وسیع و فراوان سعی در خنثی کردن نقشههای رژیم داشته باشد. مقاله ایشان تحت عنوان " وحدت مسجد و دانشگاه" که در سالهای نزدیک به 1340 در نشریه مکتب اسلام قم چاپ شده بود، نشانگر نوع تفکر و تلاش علمی استاد مفتح در زمینه ایجاد وحدت از آن سالها است. علاوه بر اینها، استاد شهید آیتالله دکتر مفتح، اقدام به تشکیل کانون دانشآموزان و طلاب در قم می کند که هر هفته طلاب و دانشآموزان جهت آشنایی با معارف اسلامی در آن شرکت میکردند همچنین همکاری شهید مفتح با شهید بهشتی در مدرسه دین و دانش قم را نیز گامی دیگر در این راه میتوان به شمار آورد .
با شروع قیام حضرت امام خمینی (ره) ، شهید مفتح که یکی از شاگردان نزدیک ایشان بود، در ابتدا به ایراد سخنرانیهای ضد رژیم در شهرهای آبادان، خرمشهر، اهواز و ... پرداخت و سرانجام دستگیر و به استان خوزستان ممنوع الورود شد.
شهید مفتح همچنین برای پیریزی مبانی فکری انقلاب اسلامی، در حوزه علمیه قم اقدام به تشکیل جلساتی به نام " مجمع علمی اسلام شناسی " نمود که با حضور فضلا و نویسندگان، مسایل سیاسی و مسایل روز در آن بررسی و مهمترین مسایل روز در قالب کتاب چاپ می شد. اما با مخالفت ساواک این گونه جلسات را تعطیل کرد. گرچه این مجمع در همین دوران کوتاه خود موفق به نشر ده کتاب همچون "اسلام پیشرو نهضتها" ، "شیعه و زمامداری خودسر" ، "رهآوردهای استعمار" و ... گردید.
وی با نوشتن مقالاتی برای مجلات اسلامی آن دوران نظیر مکتب تشیع ، مکتب اسلام ، معارف جعفری و ترجمه و تفسیر مجمعالبیان با همکاری آیتالله حسین نوری همدانی و تألیف کتاب " روش اندیشه " و حاشیه بر کتاب " اسفار " ملا صدرا ، اهتمام ویژهای در جهت شناساندن ابعاد مختلف اسلام در سطح عمومی نمود. وی نقش مؤثری در فعالیتهای حوزه علمیه قم، همچون همکاری در تشکیل جامعه مدرسین، تأسیس مدرسه حقانی و پخش اعلامیههای ضد رژیم علما بر عهده داشت، تا اینکه سرانجام بر اثر فعالیتهای روشنگرانه و افشاگرانه در قم ، از آموزش و پرورش اخراج و به مناطق جنوب کشور تبعید گردید.
مهاجرت به تهران ، تشکیل کانونهای مبارزه با رژیم ، وحدت حوزه و دانشگاه
پس از اتمام زمان تبعید و جلوگیری ساواک از ورود ایشان به قم، به ناچار شهید مفتح در سال 1349 به تهران مهاجرت کرد. پس از مدتی اقامت در تهران ، دعوت همکاری شهید مطهری را مبنی بر تدریس در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را پذیرفت. مبارزات ایشان در دانشکده الهیات و مبارزه با جریانات الحادی، التقاطی و انحرافی موجود در دانشکده، ایشان را به دژی محکم جهت دفاع از مبانی فکری اسلام در برابر تهاجمات رژیم مبدل ساخت.
مسجد جاوید، سنگر مبارزه با الحاد، التقاط و انحراف
شهید مفتح با قبول امامت مسجد جاوید در سال 52 هستهای دیگر را در جهت تجمع نیروهای مسلمان و سنگری برای ادامه اسلام راستین و جبههای برای مقابله با رژیم پهلوی ایجاد کرد. وی ابتدا کتابخانهای در مسجد دایر و سپس با تشکیل کلاسهای مختلف از جمله اصول عقاید فلسفه، اقتصاد، تفسیر قرآن، تاریخ ادیان، جامعهشناسی و ... برای دانشجویان و نیز کلاسهای دیگری در سطح دانشآموزان اقدامی مؤثر در جهت افزایش سطح آگاهیهای مذهبی جوانان داشت. تشکیل جلسات سخنرانی و دعوت از افرادی نظیر آیتالله مطهری، آیتالله خامنهای از دیگر اقدامات او در مسجد جاوید بود. در نهایت ساواک در روز سوم آذر ماه 1353 پس از اتمام سخنرانی آیتالله خامنهای به مناسبت سالروز شهادت امام صادق (ع) شهید مفتح و مقام معظم رهبری را بازداشت و مسجد جاوید را تعطیل کرد.
مسجد قبا ، قلب تپنده انقلاب
نزدیک دو سال پس از آزادی از زندان شهید مفتح، امامت مسجدی در نزدیکی حسینیه ارشاد را پذیرفت و آن مسجد را " قبا " نام نهاد. شهید مفتح، ابتدا در این مسجد کتابخانهای عمومی و صندوق قرضالحسنه ایجاد کرد. همچنین با استفاده از حیاط کتابخانه در تابستان اردوهایی برای دانشآموزان تشکیل داد. به گونه ای که اولین نمایشگاه بزرگ کتابهای اسلامی در تهران به ابتکار ایشان در مسجد قبا ترتیب یافت. وی با سخنرانیهای آگاه کننده خود، این مسجد را به عنوان بزرگترین سنگر در جریان مبارزات انقلاب اسلامی در آورد. جمعیتهای چند صد هزار نفری که در سالهای 56 و 57 در سخنرانیهای ماه مبارک رمضان در مسجد گرد هم میآمدند، تا آن زمان بی سابقه بود.
فعالیت در لبنان، اقدامی عملی در تعمیق و گسترش انقلاب اسلامی
در جریان جنگهای داخلی لبنان که رژیم غاصب اسراییل برای سرکوبی شیعیان و فلسطینیهای مسلمان مقیم لبنان بر پا کرده بود، شهید مفتح اقدام به جمعآوری اعانه به مقدار زیاد کرد و آنها را برای جنگزدگان لبنان فرستاد. او معتقد بود اساسیترین کار برای پیشرفت هر چه بیشتر شیعیان لبنان، بالا بردن سطح آموزش و فرهنگ آنان است. لذا درصدد ایجاد یک مرکز و مجتمع آموزشی شیعی در لبنان برآمد و با این اقدام دست به اساسیترین کار در جهت از بین بردن عقبافتادگی شیعیان لبنان زد. وی در ضمن سفرهای خود به لبنان، کمکهای زیادی نیز به برادران مسلمان مبارز ایرانی در لبنان مینمود.
رمضان سال 56، روزهای برای جهادی بزرگ
شهید مفتح، با استفاده از " فضای باز سیاسی " که رژیم پهلوی آن را مطرح می کرد، در رمضان سال 1356 ، اقدام به تشکیل جلسات سخنرانی در مسجد قبا کرد و از کسانی که رژیم آنها را از انجام سخنرانی منع کرده بود جهت افشاء ماهیت رژیم دعوت به عمل آورد. این مجالس تا پاسی از شب ادامه مییافت. پس از روزهای سازندگی ماه رمضان، شهید مفتح اعلام نمود که نماز عید فطر را در قیطریه خواهد خواند. از صبح روز عید جمعیت مشتاق به سوی قیطریه حرکت نمودند به گونه ای که ساعت 7 صبح جمعیتی بالغ بر پنجاه هزار نفر در این مکان تجمع کرده بودند ایشان در خطبههای نماز علاوه بر روشنگری اذهان و افشاگری علیه رژیم پهلوی ، درباره ضرورت مبارزه متشکل و همه جانبه به رهبری حضرت امام بیاناتی ایراد و این برای اولین بار بود که نام امام در یک جمعیت آنچنانی، علنا و با تجلیل فراوان برده میشد.
رمضان سال 57
مسجد قبا ، از اولین شب ماه رمضان سال 1357 به امامت شهید مفتح در برگیرنده جمعیتی با شکوه بود که هر شب با افشاگریهای جنایات رژیم پهلوی نظیر واقعه سینما رکس آبادان علیرغم تدابیر امنیتی شدید بر جمعیت آن افزوده میشد. شهید مفتح در اواخر ماه رمضان اعلام داشت نماز عید را چون سال گذشته در تپههای قیطریه برگزار خواهد کرد. صبح روز عید 16شهریور 57 جمیتی قریب به یکصد هزار نفر نماز را به امامت آیتالله مفتح اقامه و پس از خاتمه نماز، شهید باهنر بر ضد رژیم سخنرانی کرد. پس از اتمام مراسم، مردم طی تظاهرات با شکوهی به طرف جنوب تهران حرکت و بدین سان اولین راهپیمایی بزرگ تهران در روز عید فطر برگزار شد. نیروهای ارتشی رژیم، در ابتدای مراسم راهپیمایی با شلیک تیر هوایی و گاز اشکآور ، تلاش در جهت متفرق کردن مردم را داشت و در درگیریهایی که بین انقلابیون نیروهای ارتشی و امنیتی به وقوع پیوست . تعدادی از مردم از جمله شهید مفتح مجروح شدند. آیت الله مفتح در اولین ساعات روز 17 شهریور؛ یک روز پس از نماز عید فطر دستگیر و به مدت دو ماه بازداشت شد.
مراجعت امام به ایران و پیروزی انقلاب اسلامی
شهید مفتح با استعانت از استاد شهید مطهری " کمیته استقبال از امام " را تشکیل داد و سپس تا مستقر شدن دولت موقت ، به امر امام خمینی (ره) به ساماندهی امور مملکتی مشغول شد. وی علاوه بر عضویت در شورای انقلاب با درخواست دانشجویان دانشکده الهیات و بعد از مشورت با استاد مطهری ، سرپرست دانشکده الهیات شد و علاوه بر این سرپرستی کمیته منطقه 4 تهران نیز بر عهده وی بود. وی در ادامه سالها تلاش و کوشش برای وحدت حوزه، در سالگرد شهادت آیتا... مصطفی خمینی اقدام به تشکیل اولین سمینار وحدت حوزه و دانشگاه کرد. استاد دکتر محمد مفتح در ساعت 9 صبح روز سه شنبه 27 آذر ماه 1358 در دانشگاه تهران توسط منافقین ترور و به شهادت رسید. مراسم تشییع پیکر او روز چهارشنبه 28 آذز 1358 از محل مسجد دانشگاه تهران با حضور انبوه دانشجویان و مقامات کشوری و روحانیون برگزار و جهت تدفین در صحن حضرت معصومه به قم منتقل شد. حضرت امام (ره) طی پیامی مهم به مناسبت شهادت استاد مفتح فرمودند: "آن گاه که منطق قرآن آن است که ما از خداییم و به سوی او میرویم و مسیر اسلام بر شهادت در راه هدف است و اولیاء خدا علیهمالسلام شهادت را یکی از دیگری به ارث میبرند و جوانان متعهد ما برای نیل به شهادت در راه خدا درخواست دعا میکرده و میکنند، بدخواهان ما که از همهجا واماندهاند دست به ترور وحشیانه میزنند. ما را از چه میترسانند؟ آمریکا خود را دلخوش میکند که با ایجاد رعب در دل ملت که سربازان قرآنند بتوانند وقفهای در مسیر حق و عقبگردی از جهاد مقدس در راه خدا ایجاد کند ! ...
جناب حجتالاسلام دانشمند محترم آقای مفتح به فیض شهادت رسیدند و به بارگاه ابدیت بار یافتند و در دل ملت و جوانان آگاه ما حماسه آفریدند و آتش نهضت اسلامی را افروخته و جنبش قیام ملت را متحرکتر کردند ، خدایشان در جوار رحمت واسعه خود بپذیرد و از نور عظمت خود بهره دهد."
منابع :
1. نیکبخت میرکوهی ، رحیم ، زندگی و مبارزات آیتالله مفتح ، تهران : 1384 ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی .
2. فصلنامه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، ویژهنامه شهید مفتح ، مقاله مفتح پرچمدار وحدت حوزه و دانشگاه .
3. رجبی ، محمدحسن ، علمای مجاهد ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی .
4. دانشنامه حوزه ، زندگینامه علما ، ویژه شهید محمد مفتح ، 18/8/1387
5. زندگینامه شهید مفتح ، معاونت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، مقاله زندگینامه فعالیتهای فرهنگی ، تألیفات و مبارزات شهید مفتح .
6. فولادزاد ، عبدالامیر ، شهید دکتر محمد مفتح ، نشر اعلمی ، تهران ، 1382 .
7. شهید آیتالله دکتر مفتح به روایت اسناد ساواک ، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ، تهران ، 1381
پایان پیام/
نظر شما